يکشنبه ۱۹ اسفند
ناخدا شعری از حسام رجبی
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ ۴ روز پیش شماره ثبت ۱۳۶۳۰۷
بازدید : ۱۴۳ | نظرات : ۲۰
|
آخرین اشعار ناب حسام رجبی
|
حالا که این واژه ها
به رویم چاقو کشیده اند..
صادقانه می گویم:
من ناخدایی هستم
که در گرداب
چال گونه ات
غرق شده است ...
تو هرچقدر که می توانی
طوفانی تر بخند !
با این سنگ هایی
که به پاهایم بسته ای
حتی نمی توانند جنازه ام را
از فکر تو بیرون بکشند!!
حسام رجبی
#ناخدا
|
|
نقدها و نظرات
|
درود پس هدیه درستی به آدم درست دادم مجددا تقدیم به نگاه در مهر شما در مورد آخرشم باهاتون موافقم نیستم چون پایان تلخ و بی احساس باید می داشت خییییلی ممنون | |
|
ممنونم لطف دارید... شاید حق با شما باشعع... ولی خودمونیم سنگشوره چه ترکیب خندهداریعع🤪 | |
|
چشمانش سیاه بود سیاه سیاه این پیراهن مشکی را که قاب می گرفت انگار به سوگ من می نشست! راستش را بخواهی این شعر درون جمجمه ام "رولت روسی " بازی می کند چه توقعی داری از کسی که خودش را آخرین بار باتو ،بغل گرفته ست ؟ دیگر نه شراب "مارسالا "سیسیل نه پُک های عمیق سیگار کوبایی نه حتی سینمای" هیچکاک"... سَرم فقط با فِر مُوی تو گیج می رود حسام رجبی #رولت روسی تقدیمی دیگر | |
|
سلام استاد خوش آمدید | |
|
درود بر استاد طنزپرداز | |
|
استاد دزفولی بزرگوار | |
|
استاد عزیز منت گذاشتین | |
|
بله استاد عزیزم | |
|
استاد بهتر میشه حتما اعمال میکنم ممنون و سپاسگزارم | |
|
سلام استاد ممنون از نگاه ریز بینانه تان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
لبریز از احساس
در ضمن مچکرم که توی پست قبل از سر لطف شعرتو تقدیم نگاههای قشنگ من کرده بودی 😅
جان خودم، چند بار اومدم ازت تشکر کنم... نشد 🙈
فقط یه کوچولو نظرمو بگم؟...
فک نمیکنی اگع جای سنگ یه چیزی میذاشتی که به احساس رابطه ربط داشت، قشنگتر میبود... ؟🤔
مثلن؛
با این سنگشورههایی
که به پاهایم بستهای
حتی نمی توانند جنازه ام را
از فکر تو بیرون بکشند!!
نمیدونم یه چیزایی توی این مایهها...
درود بر جناب رجبی ارجمند
در کل یه سر و گردن از بقیه اشعارتون بالاتر بود
موفق باشید