پنجشنبه ۱۶ اسفند
|
دفاتر شعر حسین گودرزی تشنه
آخرین اشعار ناب حسین گودرزی تشنه
|
و به هر صبح دلم می خواهد
ناشتا با نگهی خواب آلود
در جلوس بغلت جان باشم
زتمامم به تو با عشق بگویم ای جان
پلکبگشایی تو
و به صد ناز نگاهم بکنی
چشم بگشایی و با لبخندت
تو بگویی جانم
وانگه از شوق به جان
بدوم در بغلت
و سر انگشتانِ خواهش خود
در تمنای زیارت زِ ضریح تن تو
لمس آغشته شدن را جویند
دفتر اندامت
هر ورق سوره ی عشق است برایم ای جان
تو هوسناک ترین آیه الهام منی
که دلم می خواهد
هر دم و ثانیه در محضر پر عیش تو جان
بنشیند به نماز
سجده آرد به خوش عِطر ترین
تاک سُکر آور هستی ای جان
و بنوشد باجان
از تو ای شُرب مدام ازلی
که همیشه به وجودم هستی
مستی ناب بدون رِخوت
شوق در تو شدنم در دم آغاز به هر لحظه مرا می خواند
که لبالب شوم از شور به بودت ای عیش
و بنوشم زجام تن تو
جام خوشبختی و عشق
جان جان باز کن اَمن پر از عَشرت و عیش بغلت
تا به هر لحظه به آغوش تو جان
در جنون آیم و آغشته و آشفته جانان باشم
سوی محراب وجودت با عشق
سجده آرم به نماز
و زنم بوسه ضریح پر از عِطر تنت
و به هر گاه نگاهت بکنم
بعد هر بوسه زمستی گویم
حضرت عشق......
خدای احساس....
دوستت می دارم
دوستت می دارم
دوستت می دارم
#حسین گودرزی"تشنه
۱۴۰۳/۱۲/۱۴
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.