جمعه ۳ اسفند
|
آخرین اشعار ناب سارا (س.سکوت)
|
در کسالت خاکی اش,
خمیازه می کشید زمین
وکودک خیالم،
در انقباض مغرضانه دیوارها
در حیاتِ امید،
ازنگاه مات پنجره
قدم می زد بر خیال آسوده ی ابر
مرگ،
صادقانه می رقصید!
رسیده بود از راه
ونسیمِ نفسش
بر رخ هر سبزینه ای،
حنا می پاشید
مادرم کنار پنجره
خدا را تعریف می کرد!
و می سپرد
آخرین نفسهای آرزو را
به نگاه پنجره ای
خاموش
می لولیدند،
کرم ها
در مردابِ کهنگی
وشریانی پوسیده
جاری می شد در نبض ام
و مادرم باز خدا راتعریف می کرد
ومن فرو می رفتم در،
ایستاییِ مطلق !
سارا(س.سکوت)
۱اسفند۴۰۳
|
|
نقدها و نظرات
|
درود و عرض خوشآمد استاد عزیز سپاس از برجستهتر کردن زیبایی های شعر🌹 | |
|
خوش آمدید درود بر شما وسپاس از حضورتان | |
|
خوش آمدید درود بر استاد انصاری سپاس این حضور گران را | |
|
خوش آمدید | |
|
خوش امدید درود بر شما وسپاس حضور گرنتان را | |
|
خوش امدید درودبر بر بهاره بانوی عزیز سپاس از حضورت | |
|
درود بر شما خوش آمدید و سپاس حضور گرانتان را | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.