بسم الله الرحمن الرحیم
وَ باز سایه ی زاغی میانِ شب لرزید
خبر رسید خیالی دوباره بیدار است
کنارِ چَنگ و دولا چنگ سَربه زیر سیاه
سونات خاطره در آستین گیتار است
تمام زندگیم جیره خوار شعر شده
از آن زمان که تو را لایِ مثنوی دیده
شبیه تخمِ هنر پای منبر تبریز
کلید شعبده را دست مولوی دیده
شما که نام مرا جرعه جرعه نوشیدید
وَ از کُلاله ی حسرت بهانه دوشیدید
چه ناشیانه در انگاره های استادی
نگاه فلسفه ام را شبانه پوشیدید
چقدر معجزه در جیبِ دفترم مُرده
چقدر قافیه از خون من غزل خورده
برای هلهله زار ویارِ انگل ها
چقدر پنجره را سمتِ ناکجا بُرده
شقیقه ی نفسم زخمی از جفای شما
کشیده ضامنِ خود را خطر برای شما
صلیبِ سرخ یهوداییان سلامت باد
دریده سادگی ام را همیشه جای شما
قسم به سکسکه ی انفجاری گوشی
و خواب بی کس و کار بلند خرگوشی
کمر به نافِ مُسلسل دخیل می بندم
پس از اصابتِ خمپاره ی فراموشی
مدادِ قهوه ای ام بعد از این تماشایی است
ظهورِ حادثه ی عقده های پاییزم
هجومِ عربده با مصدر تپانیدن
اگر چه در خورتان نیست سهم واریزم
دعایِ حضرت نفرین خزیده پاورچین
برای هرزگی دُم بریده ی مغلوب
هنوز مانده تبر های انتحاری من
میان پیر زنانِ قبیله ی آشوب
و ترسنامه ی هَل مِن مبارزِ مجروح
چریده زیپ دهن بند پُر افاده ی کور
لبانِ کرکره ها را جدا کنید از قفل
که شاخ میشود این جمعه حَبّه ی انگور
#سید_هادی_محمدی
درود دکتر محمدی بزرگوار
سرودههایتان از هرجهت؛ از جمله:
تنوع ترکیبآفرینیهای بدیع؛ آرایههای ادبی گیرا؛ جملهبندیهای سلیس و رسا و... یک کلاس درس است.
با خوانش آنها، هم نوآموزان شعر و شاعری میتوانند اصول سرایش را بیاموزند و هم شاعران زبده میتوانند بهرهها برگیرند.
نکات اندیشمندانهی بسیار زیبایی را جناب صادقی عزیز در پنجرهی سبزشان بیان نمودند و نکتهها همچنان باقیست.
کمترین نیز در این برگ سبز، فقط به یکی از آرایههای ادبی جاری در مصراع نخستِ براعت استهلال شعر جاری اشاره مینمایم؛ امید که برای نوآموزان شعر و شاعری، آموزنده باشد:
«وَ باز سایه ی زاغی میانِ شب لرزید»
میدانیم که «باز» در اینجا به مفهوم قید تکرار «دوباره» کاربرد یافته است؛ یکی دیگر از معانی واژهی «باز» نام پرندهی شکاری معروف است که در اینجا مورد نظر نیست؛ در این مفهوم و از دیدگاه پرندگی، «باز» ایهام تناسب دارد با «زاغ».
نکته:
آرایهی «ایهام»:
آرایهی ایهام، عبارت است از: کاربرد واژهای با دست کم دو معنا؛ یکی معنای نزدیک به ذهن و دیگری معنای دور از ذهن و هر دو معنا پذیرفتنی است؛ مثال:
گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد
گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید
(حافظ)
در این بیت واژهی «بو»، دارای دو معنی است: ۱_«عطر و رایحه» ۲_ «آرزو»
میبینید که هر دو معنی قابل قبول و منطقی است؛ بنابراین «بو» در این جا ایهام دارد.
آرایهی «ایهام تناسب»:
آرایهی ایهام تناسب، به معنای کاربردِ واژهای، با حداقل دو معنی است؛ که یک معنی آن مورد نظر گوینده و پذیرفتنی است و معنی یا معانی دیگر آن، مدّ نظر گوینده نیست و پذیرفتنی نمیباشد؛ امّا با واژه و یا واژگانی از یک بیت؛ یا یک شعر و یا یک متن، تناسب دارد.
به عبارتی دیگر، ایهام تناسب، مجموعهای است، مرکّب از ایهام و مراعات نظیر.
نمونههای آرایههای ادبی «ایهام» و نیز «ایهام تناسب» در اشعار پارسی؛ از جمله سرودههای سعدی و بهویژه شعرهای حافظ بسیار است؛ اختصارا در اینجا یک نمونه آرایهی ایهام تناسب از سعدی و نیز یک نمونه آرایهی ایهام تناسب از حافظ آورده میشود:
چنان سایه گسترد بر عالمی
که زالی نیندیشد از رستمی
(سعدی)
واژهی «زال» به معنای «سفیدموی» و بیشتر «پیرزن سفیدموی» است و در بیت سعدی نیز به همین مفهوم کاربردیافته است ؛ در نگاهی دیگر، به ذهن متبادر میشود که «زال» نام پدر رستم نیز بود؛ ولی چون در این بیت، پدر رستم مورد نظر نیست، چگونگی کاربرد «زال» با «رستم» ایهام تناسب ساختهاست.
ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست
حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست
(حافظ)
در این بیت حافظ، واژهی «ماه» استعاره از معشوق و جانان است و در مفهوم «برج» که مورد نظر شاعر نیست، با واژگان «هفته» و «سال» تناسب دارد و در آن مفهوم، آرایهی ایهام تناسب شکل گرفته است.
سپاس از دکتر محمدی ارجمند برای تولید محتوای عالی و آموزنده و نیز انتشار صفحههایی پرمحتوا، در بخش ارسال شعر، در بخش پستهای وبلاگ و همچنین در پنجرههای سبز سایت.