يکشنبه ۱۴ بهمن
|
آخرین اشعار ناب جواد مهدی پور
|
بسمه تعالی
حولِ مرکز پایکوبی میکند پرگارِ من
دورِ باطل می زند با رشته ی افکار ِ من
می پَرد از خواب ، شبنم با طلوعِ آفتاب
راز ها در پرده دارد دیده ی بیدارِ من
همّتِ پیمانه از پیمانِ من افزون تر ست
این که از دل نیست در میخانه استغفار من
چون سلیمان ایستادن با عصا در کار نیست
می گشاید ناخنِ موری ، گره از کارِ من
در بهاران غنچه وا شد عقده ی دل وا نشد
می زند صد ها گره ، دیوانگی در تارِ من
فرق دارد گوهرِ من با متاعِ دیگران
این همه رونق که می بینید در بازارِ من
با شکیبایی ، حوادث طاقتم را کرده طاق
تا کند پهلو تهی سیلاب ، از دیوارِ من
حرف حقّ ام در کتاب از اعتبار افتاده ام
می گریزد جاهل از اندیشه ی بسیارِ من
این جوابِ آن سخن باشد که مُلّا گفته بود
در هیاهو هر کسی از ظنّ خود شد یار من
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ادب و احترام محضرتان جناب استاد صادقی عزیز از آثار قلم توانمندتان هم در حوزه ی نقد و بررسی ، هم در عرصه ی اشعار ناب بهره می بریم حضور گرم و سبزتان مایه ی دلگرمی بیشتر و موجب خرسندی ست سلامت باشید به مهر | |
|
درود بر شما جناب منصوری گرامی ممنونم از حضور سبز و حسن نظرتان زنده باشید به مهر | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود برشما جناب دکتر مهدی پور عزیز
عاشقانه عارفانه ی بسیار زیبایی بود
آفرین برشما وقلم نابتان