سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 8 بهمن 1403
    28 رجب 1446
      Monday 27 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وداع از اين دنيا براي ما بسيار نزديك است، ولي ما آن را بسيار دور مي‌بينيم وگرنه اينقدر با هم نزاع نداشتيم. محمدتقی بهجت

        دوشنبه ۸ بهمن

        دام بلا

        شعری از

        نادر امینی (امین)

        از دفتر آرزو نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۵۴۷۸
          بازدید : ۲۰   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نادر امینی (امین)

        مرا بوده به یکروزی شقایق درمیان گلعذاری
        که دنبالش  همی جستم دقایق درمیان لاله زاری
        نمیدانم زچه پرپربشد گلبرگ آن گل درخاطریار
        همی جویم به لالستان سراغی ازآن گلبرگ درافکار
        به دشت وگلعذار رفتم بیابم لاله های درخون تپیده
        همی خود گم شدم اندرمیان بوته ها ی درهم تنیده
        بدیدم یک لاله اندربوته زاری تنها میان خاک نشسته
        زگلبرگش به خاک گرم خونی به دشتستان برفته
        ندا آمد که این لاله بباید آب خوردن زدست باغبانی
        که تا لاله وشان گلگون شوند در دشت چون سایبانی
        چو دیدم رفته بود آن باغبان از دنیای فانی
        به لالستان ندیدم یک لاله باشد زنده جانی
        کنون آن لاله ها گلبرگشان ازداغ دل خونین گشته
        بسان خاک خونین گودال بلا سرها همه گلچین گشته
        تن بی سربماند درخاک وسربی تن بماند برروی نیزه
        باسم رب بخواند سرآیه ای ا زکهف سرزوبین نیزه
        چو یک سوبانگ برآورد زینب ازمحمل بگفتا
        ندیدم یک چنین قتلی شود زیبا به عالم شد شگفتا
        زیک سوآتش وخیمه بهم آمیخته شد اندر بیابان
        بسوی دیگری طفل غریبی ازعطش نالان وافغان
        چو زینب درپی طفلان شدش هرسوروانه درخدنگ ها
        یکی طفلی پی پیکر بجست سر را به نیزه با شرنگ ها 
        دگرازکربلا بازمن چه گویم که نامش هرزمان شد آشکارا
        گهی بانام غزه گه به لبنان ویمن گویی عجین شد سازگارا
        چنان است کین  قامت سرو شهیدان بلا همتایی ندارد
        به هرسو بنگری این رستخیزش تا ابد همپایی ندارد
        چو نیکو بنگری درنفس خودهردم ببینی کربلا را
        چوجنگ خیروشر ازباطنت بینی همی آن نینوا را
        برون جنگ تکاثر با تعاسرگشته درعالم هویدا
        درون جنگ  میان حق و باطل تا به تاراگشت پیدا
        چو شمروابن سعد پایت نلغزد بهر مال وجاه دنیا
        چو ابلیس خواند این صاحب منصبان از بام کسری
        اگر درخواب وبیداری دمادم از پگاه تا شامگاهان
        نگرسوی کدامین بت شتابانی به ابلیس درون یا پادشاهان
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        ۵ ساعت پیش
        درود بزرگوار
        آیینی بسیار زیبا و باشکوه بود
        یا حسین شهید خندانک
        نادر امینی (امین)
        نادر امینی (امین)
        ۲ ساعت پیش
        درودتان باد استاد استکی که همواره مرا موردلطف قرارمی دهید پایا ومانا باشید
        نقدتان توتیای چشم می کنم
        از سروده هایتان درس می آموزم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        ۱ ساعت پیش
        خندانک
        درود برشما جناب امینی عزیز خندانک
        بسیارزیبا بود خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ساسان نجفی(سراب)
        ۱ ساعت پیش
        درود بر شما جناب امینی گرانقدر..
        زیباااست..
        خندانک خندانک
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2