سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 8 بهمن 1403
    28 رجب 1446
      Monday 27 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وداع از اين دنيا براي ما بسيار نزديك است، ولي ما آن را بسيار دور مي‌بينيم وگرنه اينقدر با هم نزاع نداشتيم. محمدتقی بهجت

        دوشنبه ۸ بهمن

        کهنه

        شعری از

        حمید شیخی

        از دفتر کما نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۵۴۳۸
          بازدید : ۲۱   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حمید شیخی
        آخرین اشعار ناب حمید شیخی

        با بد و بیراه و ترس و چند قلم داد و هوار
        چشم من وا میشود در خلوتی دیوانه وار
        فکرِ قرض و وام و تنگدستی و اوضاع خراب
        روزهایم را سیاه کرده شب ام را زهر مار
        استخاره ، فال و رمالی و جادو جمبل هم
        کرده جسمم را پریشان روح من را بیقرار
        از چه گویم قسمت است این خاری و درجازنی
        میکشد کارم ز ماتم تا به حد انفجار
        خوب باشی خوب می راند خداوند ات تو را
        غصه ی نان چون خری هر روز بر کول ات سوار
        شمر هم بر حال و روزم گریه زاری میکند
        باز شیطان هم شکارم میکند وقت شکار
        اسم می آرم فلانی را چرا با قلب سنگ
        جای قلب پاک من دادی تو نعمتها هزار
        درد میگیرد دلم از بار سنگینِ نیاز
        زندگیِ من که بیند زندگیها نو نوار
        شاد رفت و غصه دار هم رفت و مست و بیخیال
        چای مینوشم ولی با طعم تلخِ انتظار
        وقتِ خواب است و دگر صبحی نبینم ای خدا
        اینچنین بی آبرو و کهنه و بی اعتبار
        نیست کافر در دل و جانم که انسان رخنه کرد
        در ستیزم با تنی عریان و تیغِ صد سوار
        پرسش و پاسخ اگر کارِ نکیر و منکر است
        بغض و درد من بماند در گلویشان یادگار
        کارِ درمان را به نااهلان اگر داده ست خدا
        پس تحمل باید اش کفر از منه تحتِ فشار
        سالهای سال در انبوهِ جهل و ظلم و جعل
        برگریزان بس وداع کردیم با عکس بهار
        خاص ما بودیم و بدخواهان ولی در نقشِ عام
        کی کند عاقل عقابی با حقارت غارغار
        باد و باران کوچه های خیس و تنهایی و غم
        یا که ما خوابیم یا دیگر خدای روزگار
         
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        ۱۹ ساعت پیش
        خندانک
        درود برشما خندانک
        شعری زیباوتامل برانگیز خواندم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        یاما خوابیم یاخدا
        ان شاالله که درست بشه خندانک
        محمد منصوری بروجنی
        ۳ ساعت پیش
        درود جناب شیخی عزیز
        رقص قلمتان مستدام
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        علی نظری سرمازه
        ۲ ساعت پیش
        درود بر جناب شیخی
        زیباست
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1