سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 23 اسفند 1403
    14 رمضان 1446
      Thursday 13 Mar 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

        پنجشنبه ۲۳ اسفند

        به وقتِ نفرت...

        شعری از

        محمد شریف صادقی

        از دفتر باد‌های ناگهان (منتشر نشده) نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲ بهمن ۱۴۰۳ ۰۲:۱۲ شماره ثبت ۱۳۵۳۴۰
          بازدید : ۳۰۵   |    نظرات : ۶۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        که گفته است زمان
        به عقب بر نمی‌گردد؟!
        زمامِ زمان بدست توفانِ نفرت است!
        هر بار، در آغازِ آخرین پایان
        ساعتِ کله‌های پوک را کوک می‌کند
        و بعد از انباشتِ فراموشی‌ها
        دوباره جنگ،
         زنگ می‌زند
         
        (حاشیه)
        باز هم شعرم - اگر اسمش را بتوان شعر گذاشت - را تا حد امکان موجز «ننوشتم» تا با نظر عزیزان شاخ و برگ های اضافی اش را بزنم. مثلا واژه «دوباره» را قبل از «جنگ» بدلیل موسیقی حین خوانش آوردم؛ یا مثلا «است» را در «که گفته است» به همین دلیل... ولی شک دارم خوب باشد. معیار تقطیعم هم...
        ۱۶
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۴:۵۴
        خوبععع و دغدغه‌مند خندانک
        درود بر شاعر محترم... خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۵:۳۳
        درود ممنون از لطف شما
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۹:۰۸
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه جهانی بود
        \"در آغازِ آخرین پایان
        ساعتِ کله‌های پوک کوک می‌شود\"
        بهتر نیست؟ خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۲۱:۰۴
        درود ممنون از نظر شما. راستش این هم میشود. در واقع فاعل جمله «توفان نفرت» است اما خب میشود جمله را مجهول کرد که حتما این احتمال را در نظر میگیرد
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۰۷:۵۰
        درود بر جناب صادقی
        خیلی زیباست
        مرحبا به توان مربا
        خندانک خندانک
        خندانک
        آیا بازسازی هم جزئی از جنگ است
        برای زنگ جنگ بعدی!؟
        فغان از جنگ نیرنگ و نیرنگ جنگ
        خندانک خندانک خندانک
        جنگ چه بی جنبه است
        فقط جنازه داره
        هزار و یک شبیخون
        خدعه ی تازه داره
        ....
        خندانک خندانک
        خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۵:۳۳
        درود ممنون عزیز.
        اتفاقا بداهه زیبایی هم گفتید...
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۰۹:۴۳
        قلمتون سبز
        پایدارواستوارباشید
        شاعرگرامی
        درود درود درود
        خندانک خندانک خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۵:۳۴
        درود ممنون از لطف شما
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۱:۵۱
        سلام و درود جناب صادقی عزیز
        با مفهوم و دغدغه مند قلم زدید خندانک خندانک
        هم شعر بود و هم نقد خندانک
        پیروز و دلشاد باشید
        خندانک خندانک خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۵:۳۴
        درود بر خسرو عزیز
        ارسال پاسخ
        فرامرز عبداله پور
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۲:۵۸
        درود
        مثل همیشه
        زیبا و دلنشین
        سروده اید
        ⚘⚘⚘⚘
        رقص قلمتان ابدی
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۵:۳۴
        ممنون جناب عبد الله پور
        ارسال پاسخ
        ساناز قورخانه
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۵:۰۳
        درود بر شما
        زیباست 🌺
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۵:۳۴
        درود ممنون از لطف شما
        ارسال پاسخ
        محمدحسن پورصالحی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۵:۱۰
        سلام برادر بزرگوار
        بسیار زیباست و البته غمگین :((
        قلمتون سبز
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۵:۳۶
        درود ممنون از لطف شما
        ارسال پاسخ
        محمد حسنی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۵:۳۱
        درود
        زیبا بود خندانک
        پس ساعت مرجع میشه ساعت کله های پوک خندانک
        بفهمند زنگ جنگ کی هست
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۵:۳۵
        درود ممنون از لطف شما. دقیقا باید دید این تحفه ها چه تصمیمی برای بقیه میگیرن
        ارسال پاسخ
        محمد حسنی
        محمد حسنی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۶:۱۱
        موضوعی که می خواستم بگم در مورد پیشگویی ها ی از اتفاق های آینده است مثل همین جنگ ها، هم تو رویات داریم هم بعضی کتب ایرانی و خاجی ..
        آیا میشه گفت اینا حتما اتفاق می فتند!؟ چه بسا که اتفاق افتادند..
        اگه این چنین باشه سوالات زیادی بوجود میاد راستش این سوال اینجا کردم چون در پس اش سوال و ایرادی دارم که مدتی ست دهنمو در گیر کرده ..
        که بر میگرده به دو قطبی بودن که میشه از خبر دادند از اینده و حتم اتفاق ها تبرعه جست برای خیلی از چیزها
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۷:۱۴
        درود خدمت جناب حسنی. درباره پیشگویی آینده... میدانید راستش بستگی دارد از چه کسی بپرسید. اما من فکر می کنم واضح است که بسیاری از این «پیشگویی»های ادعایی کلی گویی هستند: جنگ های بزرگ، زلزله، قحطی و...؛ اینها همیشه رخ داده اند و رخ می دهند.
        تجربه من از خواندن این قبیل متون این است که معمولا خارج از سیاق استفاده میشوند. خیلی از روایات و متون منتسب شده به اشخاص مختلف درباره پیشگویی ها جعلی هستند و خیلی از آن ها را میتوان به پروپاگاندای سیاسی تعبیر کرد (اگر بخواهید میتوانم در این زمینه برایتان طومار بنویسم- از روایات و احادیث اسلامی گرفته تا پیشگویی های منتسب به انبیا تا به اشخاص مختلف دیگر).
        اما مواردی هست که من نمی توانم انگیزه جعل برای آنها پیدا کنم و ممکن است برخی از آنها اصیل باشند و واقعا از منابع ادعا شده (پیامبران، ائمه و...) صادر شده باشند. خیلی از این پیشگویی ها بسیار عام هستند و برخی خاص. لیکن مسئله اینست: چه معتقد باشید چه نباشید نباید هم و غم و زندگی خود را بر مبنای یک پیشگویی منتسب به فلان شخص کنید!!! آقا زندگی خودتان را بکنید و منطقی ترین تصمیم ها را بگیرید و بعد توکل بر خدا! دلخوش شدن یا وحشت زده شدن از پیشگویی های ادعایی اصلا استراتژی درستی نیست نه در زندگی نه در سیاست نه در هیچ چیز دیگر...
        محمد حسنی
        محمد حسنی
        شنبه ۶ بهمن ۱۴۰۳ ۱۰:۱۷
        سلام ممنون از پاسخ.. خندانک
        منطور من همان پیشگویی های اصیل از رویات متواتر و معروف بود..
        ببینید من زندگی رو وقف این ها نکردم اما همانطور که گفتم موضوعی دهنم رو درگیر کرده بود عرض میکنم..
        ..مثلا واقعه عاشورا ، این اتفاق هم مثل بقیه در تواتر از ان هایی بود که حتمی بود منظور من این دست از وقایع بود..
        پیامبر از همان کودکی حسین ع را در آغوش میگرفت و گریه میکرد ..
        در این اتفاق یک گروه خوبان و دیگر ظالمان هستند..
        سوال اینجاست که این ظلم در چهار چوب یک اتفاق از پیش تعیین شده می افتد؟!
        براعتی که در کامنت قبلی گفتم برای همین بود خندانک
        ممکن است کسی بگویید که نه چون این ستم با اختیار انجام شده ، به نظر من فرقی نمی کند چود خود دنیا در زمان تعیین شده پدیرای ان بوده..
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۵:۴۹
        درود ایراد کارتان این است نفرت را احساس وارانه در شعر خوب ادانکردید فقط توانستید در مثل شعری را درست کنید
        وقتی خواننده آن را می خواند نفرت را باخود وخوانش آن همراهی کند درصورتی که چنین نیست
        حرف ربط در اول شعر نشانه لکنت شاعردر ادای مقصوداست
        سپاس ازاشتراک زیبایتان
        اگر از نحلیل حقیر رنجیده خاطر می شویدتاحذف کنم
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۶:۰۲
        درود بر جناب آزادبخت. بسیار ممنون بابت محبت و نظر شما. سخن شما کاملا بجاست. در واقع خواننده نفرت را حس نمی کند بلکه به قول شما تمثیل است و احساس پشت آن هم افسوس است نه نفرت. من برایم خیلی سخت است که نفرت را انتقال دهم یا حتی حس کنم - در شکل شدید آن. من شاید خشم را میتوانم شاعرانه ادا کنم اما خود نفرت را نه (اگر چه بی ربط نیستند ولی فرق دارند). فکر میکنم نمی توانم اگر وارد چنین فضایی شوم.
        درباره حرف «که» در آغاز، شکل کوتاه تر «چه کسی» است نه «که» ربط البته شاید منظور شما همین بوده است و شاید بهتر است چه کسی باشد نه که.
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۶:۲۱
        درود برادرم حقیر این گونه می خوانم اگر بپذیرید
        زمامِ زمان
        به دست توفان نفرت خواهد بود
        چه کسی خواهد گفت ؟
        زمان به عقب تر از ثانیه ها برنمی گردد
        هربار در آخرین آغاز پایان
        ساعتِ کله پوک را کوک می کند
        انبوه فراموشی ها
        دوباره جنگ
        دوباره ناقوس نفرت،
        پیوسته در عادت من شتاب می کند
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۶:۲۲
        البته می توانستم آن را در چند صفحه بلند ادامه دهم ولی پااز حریم گلیم نداشته دراز نمی کنم
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۶:۵۵
        درود بر جناب آزادبخت. ممنون بابت این ویراست جالب و زیبا. حتما حتما حتما در نظرش میگیرم👌👌👌 البته در ورژن شما سختار زبان دِفُرمه تر است و در ورژن اولیه ساختار زبان عادی تر است (من معمولا دفرمه کردن را کمتر انجام میدهم اما گاهی اتفاقا شعر را قوی تر میکند)؛ دوست دارم همیشه پیشنهادات شما را داشته ام و البته پیشنهادات بقیه عزیزان را.
        مهدیس رحمانی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۷:۱۸
        درود بر شما جناب صادقی ارجمند
        بسیار زیبا و دغدغه مند خندانک خندانک

        یه پیشنهاد کوچک شاید مقبول واقع بشه:

        ساعت، کله‌های پوک را کوک می‌کند..

        با آرزوی بهترینها خندانک خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۷:۳۳
        درود ممنونم خانم رحمانی. حتما در نظر خواهم گرفت
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۷:۳۷
        درود ما دفرمه در دفرمه بدنیا آمدیم هرچند روزی چند بار خودرا دفرمه می کنم تا بیگانه یک مشت خاک از زیر پاهایم را بردارد وتقدس چشمانش کند
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۲۱:۰۴
        درود
        ارسال پاسخ
        مریم عادلی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۹:۰۸
        درود خندانک خندانک خندانک
        کاش کله های پوکشان باز کوک نشود
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۲۱:۰۵
        درود. ان شا الله
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۱۹:۵۸
        خیلی هنرمندانه سرودین
        بویژه موسیقی کلام
        فقط جسارتا اون چیزی که ساعت رو کوک میکنه نفرت هست انگار، اگه درست گفته باشم حس میکنم که شاید بشه مضمون مناسب تری برای نفرت در نظر گرفت
        هر چند که این هم خوبه ولی شاید جایگزینی بشه پیدا کرد که شعر رو قوی‌تر کنه خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۲۱:۱۱
        درود ممنون از لطف شما و پیشنهادتون جناب به گزین. احیانا منظورتون ضعف احتمالی در تناسب «دستِ توفان نفرت» با «کوک کردن» هستش؟ البته کلمه «توفان» شاید بین «نفرت» و «دست» فاصله انداخته و فصاحت رو مخدوش کرده... در واقع «توفان» جز بیان شدت و به قول خودمان بادی بودن نقش معنوی دیگری ندارد یعنی تناسبی با زمان، زمام، کله، ساعت، کوک و... ندارد... البته نقش صوتی هم دارد به گمانم. البته ممکن است با گسترش بتوان بهترش کرد. به نظر شما کل مضمون توفان نفرت یا دست توفان نفرت با کوک کردن ناسازگار است؟ چون خیلی دوست دارم نظرتان را بدانم
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۲۲
        درود جناب به گزین بنده اهل کینه نیستم ونخواهم بود وحسود نیستم ونخواهم بود وهیچگونه کمبودی از این بابت ندارم شاید روزی فرارسد این را برای شما ثابت کنم
        اهل مناقشه نیستم اما یک چیز رابیشتر از اخلاقم می خواهی بدانی این است شکا ک و منفی گرم وتمام پندارهایم وتمام شعرهایم از این شکاکیت است که وحدانیت پیدا می کند
        اگر عمری بود در آن دنیا جایی برای زیستن پیداکنم وشاید زنی از جهنم را کنیز وکلفت خود خواهم کرد تا هر موقع گرسنه ام شد برایم غذا درست کند
        اگر گذرم به جهنم افتاد به شما خواهم گفت هیزم خیلی گران است واحتمالا با کمبود گاز وبرق وسوخت نفت مواجه شویم آیا می توانی هیزم های باغ خشک شده ی بهشت را به قیمت ارزان به جهنم صادر کنی
        فکر می کنی هذیان می گویم ولی در عالمی که من در آن زیست می کنم جانوران همه مطیع من هستند و پرندگان تمام دانه روی زمین را برای من جهنم می آورند
        اگر بگویم پلنگی همین حوالی با من دوست شده است فکر می کنی دروغ می گویم
        نه اصلا دروغی در کارنیست چون که من به ماه جهنم نزدیکم با من دوست شده است به این خاطر به وسیله ی من می خواهد ماه جهنم را در چنگ خود داشته باشد
        حال با این اوصاف آیا من برپایه رفاقت با پلنگ ،ماه را به پلنگ خواهم داد
        اگر فکر می کنی دیوانه شده ام درست فکر کردی آری من سوار بر پلنگ تمام حومه ی جهنم را گشته ام وجب به وجب دنیای جهنم را در آتش خود فرو کش کرده ام
        سپاس از میزبان صفحه
        مرتضی میرزادوست
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۲۱:۳۵
        سلام و عرض ادب جناب صادقی گرامی خندانک
        ارزشمند و زیباست
        خندانک خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۲۱:۵۱
        درود ممنون جناب میرزا دوست عزیز
        ارسال پاسخ
        کبری قرباغی (کوثر)
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۲۲:۱۵
        درود بر شما بسیار عالی بود👏🏻👏🏻
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۲۲:۲۹
        درود ممنون از لطف شما
        ارسال پاسخ
        کبری قرباغی (کوثر)
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۲۲:۱۶
        درودتان👏🏻💅👏🏻
        کبری قرباغی (کوثر)
        چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ۲۲:۱۹
        درود بر شما👏🏻👏🏻👏🏻
        یاسر کریمی
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۰۷:۴۹
        درود بر شما زیبا بود خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۲۸
        درود ممنون از لطف شما جناب کریمی
        ارسال پاسخ
        مسعود مدهوش( یامور)
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۱۲:۴۱
        درودتان جناب صادقی زیبا بود🍻🌲🎖️
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۲۸
        درود بر جناب مدهوش عزیز خندانک
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۱۹:۴۷
        درود بر شما شاعر گرامی
        غم انگیز بود با پایانی زیبا
        سلامت و نویسا بمانید🌹
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۲۸
        درود ممنون از لطف شما
        ارسال پاسخ
        حسام رجبی
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۴۵
        سلام
        خیلی خوووووب بود کیف کردم خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ ۲۲:۳۳
        درود ممنون از لطفت حسام عزیز
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۵۱
        سلام محمد جان شاید من بار اول با دقت نخونده بودم و با کلماتی که جای جای،شعر تعبیه کردین ارتباط‌ها درسته ، زمام زمان به دست نفرته پس کوک کردن رو عجیب نیست که انجام بده
        به این ترتیب رسما حرفمو پس میگیرم و جای تحسین داره دقت شما در سرودن خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۱:۴۸
        درود ممنون از لطف شما. البته شما لطف دارید شعر من معمولا پر ایراد تر از آن چیزیست که به نظر میرسد.
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۵۴
        محمد رضا جان والا این بهشتی که ما هستیم همه چی سبزه و چوب خشک یافت نمیشه ولی موز و عسل به وفور هست خندانک
        کافیه دستتون بیارین بالا
        راستی شما آبجوش دارین؟
        فرشید به گزین
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۵۶
        در همین صفحه محمد جان هم از شما دوست عزیز عذر خواهی میکنم که در یک پست احوالپرسی کرده بودین و من تازه دیدم
        ببخشید که پاسخ ندادم و ممنون از لطف شما
        ضمنا آخرین شعرتون درجه یک بود خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۱:۰۸
        درود آری آبجوش داریم
        در جهنم به وفور پیدا می شود
        یقین دارم چوب خشک پیدا می شود چون می دانم همه جای بهشت را خوب نگشته ای
        یاسر قادری
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۲:۲۰
        درود محمد جان خندانک خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ ۱۸:۴۰
        درود ممنون از لطف شما
        ارسال پاسخ
        رسول دبیر (نافذ)
        پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۳:۴۵
        باسلام و احترام
        درود ها خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ ۱۸:۴۰
        درود متقابل
        ارسال پاسخ
        عباس (یزدان) عظیمی
        جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ ۱۷:۲۹
        به به

        بسیار زیبا و پرمغز

        هزاران درود بر شما
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ ۱۸:۴۰
        درود فراوان ممنونم
        ارسال پاسخ
        محمد علی رضاپور
        جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ ۲۰:۴۹
        درودتان خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        شنبه ۶ بهمن ۱۴۰۳ ۱۲:۵۱
        ممنون از لطف شما
        ارسال پاسخ
        محمد منصوری بروجنی
        شنبه ۶ بهمن ۱۴۰۳ ۱۹:۴۸
        درود جناب صادقی
        احسنت بر شما
        خندانک خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ ۲۲:۳۲
        درود ممنونم از لطف شما
        ارسال پاسخ
        فاطمه عباسی(دلدار)
        حدود ۱ ماه پیش
        درود برشما
        احسنت بر این استعداد👏👏
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        حدود ۱ ماه پیش
        درود ممنونم از لطف شما
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2