سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 14 اسفند 1403
  • روز احسان و نيكوكاري
5 رمضان 1446
    Tuesday 4 Mar 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

      سه شنبه ۱۴ اسفند

      هو مِن الآخِر

      شعری از

      عارف افشاری (جاوید الف)

      از دفتر از شعر تا شعور نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳ ۱۵:۴۵ شماره ثبت ۱۳۵۰۹۶
        بازدید : ۳۰۵   |    نظرات : ۱۹

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      جاجیم کوت درویش بی از سبوی سلطان
      کان چون سفی نشینی, آخر برآیی انسان
      در این سرای ظلمت اَر رحمتی ببارد 
      قائم فرو بیفتد در سینه گاه تفتان 
      عاقل کُنَه بجوید از گفتگوی عالم
      جاهل مگر نشیند, اندر مسیر طوفان
      زاهد ضرر ببیند از خانقاه صوفی
      ور دین او نباشد آسودگاه ایمان 
      دربند مال دنیا یکدم مگر نیاسود
      در ذن خود بدوزد وز میله های زندان
      عارف به یک اشارت عاشق شود دوباره
      گر یار او برقصد خندان بزیر باران

      کوت  واژه ای کرمانی به معنای سوراخ
      بی   شکست شعری کلمه به (بمعنای بهتر) برای خوانش 
      سفی  بمعنای نادان 
      تفتان  کوهی آتشفشانی در سیستان و بلوچستان
      کنه  بمعنای حقیقت
      آسودگاه  واژه ای خودساخته بمعنای جایی برای آسودن(یا تفکر
      ۵
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ۱۱:۲۸
      درود بزرگوار
      میلاد با سعادت فخر عالم امکان،سرور آزادگان جهان حضرت علی مرتضی را تبریک عرض می نمایم
      خبر فوری
      بعلت تحمل مرد مقابل مشکلات متعدد اجتماعی،گرانی اجاره خانه،مغازه،خودرو
      و مسائلی دیگر مانند رکود ،تورم،اختلاس،پارتی بازی، هزینه های دانشگاه خوراک درمان و خصوصا مخارج مادر بچه ها
      بهشت برین
      نرم نرمک و بلاشیب ملایم
      در حال حرکت به زیر پای پدران می باشد
      25 دی ماه روز پدر مبارک خندانک خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ۱۱:۳۶
      خندانک
      ارسال پاسخ
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      عارف افشاری (جاوید الف)
      سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ۱۷:۲۶
      درود و سپاس فراوان تبریک میگویم به شما و دیگر پدران (خودم پدر نیستم) بله درست میفرمایید گرانی های روز به روز و دیگر مسائل وقتی برای پدری کردن و بودن با خانواده آنطور که باید و شاید نمیگذارد خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      عارف افشاری (جاوید الف)
      سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ۱۷:۲۶
      خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ۱۱:۳۶
      خندانک
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      عارف افشاری (جاوید الف)
      سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ۱۷:۲۷
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ۱۱:۴۳
      سروده ای دلنواز
      هزاران درودتان بادشاعر گرامی
      علی ع
      رهبر جهان
      امیر مو منان
      یاربی کسان
      همدم دل شکستگان
      شام گرسنگان
      دشمن ظالمان
      راهبرگمرهان
      مولای عارفان
      التماس دعا
      روز پدربر شما مبارک باد
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      عارف افشاری (جاوید الف)
      سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ۱۷:۲۶
      درود و سپاس سلامت و شادکام باشید خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد شریف صادقی
      سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ۱۳:۳۰
      درود چه قشنگ. وزن و قافیه غزل سالم بود. فقط من مصراع اول رو یک کمی سخت بود تصورش برام. اما باید بعضی کلمات رو بیشتر انتقادی نگاه کنیم:
      در این سرای ظلمت اَر رحمتی ببارد
      قائم فرو بیفتد در سینه گاه تفتان
      به نظرم «گر» بهتر از «ار» عه چون بیشتر آشناست هر چند ار هم مشکلی نداره. اما در مصراع دوم «قائم» خیلی شاعرانه ننشسته هر چند معلومه منظورتون چیه: صاف و مستقیم میفته تو آتشفشان.یعنی اگر بارونی هم بباره رود نمیشه و میریزه تو آتشقشان. این مضمون بسیار زیبا و نوآورانست. بنابراین به نظرم حیفه که بیان مصراع ضعیف باشه. حالا واضحا «یکسر» از قائم بهتره اما مشکل با فرو افتادن هم هست. فرو افتادن برای جسم سخت بیشتر به کار میره تا باران و قطراتش. هر چند کاربردش بد نیست اما احتمالا بهترین کلمه هم نیست. مشکل بعدی ظلمت عه. نگاه کنید مسئله اینه که در شعر خوب نمیشه کلمات رو عوض کرد. الان اگر من بگم:
      در این سرای لعنت گر رحمتی ببارد
      یکسر فرو بیفتد در سینه گاه تفتان
      یا
      در این سرای زحمت گر رحمتی ببارد
      و غیره. الان ظلمت برتریش چیه به این ها؛ آیا بارش رحمت، و تفتان و آتش فشان پیوند معنوی-صوتی خاصی با ظلمت دارند؟ نه. اما اگر بگیم
      در این سرای ظلمت گر رحمتی ببارد
      یکسر فرو بیفتد در تیره دودِ تفتان (فی البداهه گفتم و صرفا برای مثال آوردم). در این مثال - که واضحا بهترین نیست - یک ارتباط معنایی هست. میگه در این سرای ظلمت و تاریکی اگر باران رحمتی هم بباره یکسر میباره در دود و ظلمت و تیرگی تفتان و اسیر تیرگیش میشه.
      ور دین او نباشد آسودگاه ایمان
      به نظرم «ور» اینجا معنی رو برعکس کرده و ابدا خوب نیست. ور به معنی و اگر هستش و حتی گاهی به معنی «حتی اگر» هم به کار میره. در حالی که اگر «گر» یا «چون» بذاریم معنی درست تر میشه:
      زاهد ضرر ببیند از خانقاه صوفی
      چون دین او نباشد آسودگاه ایمان
      میگه زاهد از خانقاه صوفی ضرر میبینه چون دین او آسودگاه ایمان نیست. ضمنا «دین» در تقابل با «خانقاه» نیست. بهتره به جای دین از «دیر» استفاده کرد:
      زاهد ضرر ببیند از خانقاه صوفی
      چون دِیرِ او نباشد آسودگاه ایمان
      و حتی این هم عالی نیست چون «زاهد» در تقابل با «صوفی» نیست. گاهی صوفی خود زاهده و بالعکس:
      زاهد ضرر ببیند از دینِ عشق و رندی
      چون دین او نباشد آسودگاه ایمان
      یا
      زاهد ضرر کند از میخانه‌های رندان
      چون دیر او نباشد آسودگاه ایمان
      این نگرش انتقادی و وسواس در گزینش واژگان و البته استفاده از مضامین و تصاویر و ترکیبات جدید و شاعرانه و ایجاد موسیقی معنوی و صوتی در کلام موجب بهتر شدن شعر میشن.
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      عارف افشاری (جاوید الف)
      سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ۱۷:۳۰
      درود فراوان

      من تعصبی روی اشعارم ندارم هرطور که میدانید آنها رو تغییر بدید و در همین صفحه به اشتراک بذارید اما گاهی اوقات کلمات در ذهن شاعر با آنچه کر در ذهن بیننده تداعی میشن در رساندن معنی شعر کمی فرق میکنن همچنین شعرهای کهن بنظرم من باید جوری نوشته بشن که مکث کردن برای خوانش و فهمیدن معنی در اونها خیلی کم ایجاد بشه برای همین از کلمات شکسته و مرتبط از نظر معنایی در ذهن خودم استفاده کردم

      بازهم ممنون خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      سیده نسترن طالب زاده
      سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ۱۶:۱۲
      درودتان فرهیخته ی گرانمهر
      بسیار عالیست، با مضامینی والا و طرحواره ای رازالود و حامل پیام.
      پلاس درویشی، و زندگی صوفی وشانه، انگاهی زیباست که اگاهانه باشد، ضمیر الهی، در گاهی که در شخصی رخ مینمایاند، هرگز ابلاغی مبنی بر ماندن در فقر ندارد، ما در سیره ائمه ع هم بنگریم، یکی
      چونان حضرت علی ع، پارسای از دنیابریده و دیگر بزرگوار چونان حضرت صادق ع، متمول، تاجر و صاحب اموال، حرمسرا و خوراک و پوشاک گرانبها بودند، انچه که زیبنده ی ادمی نیست، ماسک داشتنست، از نام و سیرت بزرگان استفاده کردن و در عین حال پلید بودن است، امروز بسیاری از سیاستمداران چنین مسیرهایی را جهت جلب انظار عمومی طی میکنند،
      امروز، بزرگترین اختلافات طبقاتی میان سطح حاکمیت و مردم غیرسیاسی، بیشترین الایش اقتصادی
      و بزرگترین قلمرو اختلاس در سایه ی قوانین در کشوری کمونیستی چون روسیه است!!، لذا از کلام یا عملکرد فواصل زیاد ناپیموده بسیارست...

      ، البته بنده نظرم مبنی بر

      Puritanism
      ,
      هم نیست
      اساسا قداست مخصوص ذات باری تعالیست، به شخصی که میخواهد میبخشد و از هر موجودی که بخواهد سلب میکند، باری یک نقطه حساس در صفحه ی خلقت وجود دارد که کمترین شخصا تجربه کردم، و آن حقوق انسانها، و سایر مخلوقاتست، که پس از حق اله، والدین و اساتید، بسیار مورد حساسیت پروردگار خواهد بود..
      شعری است که به دانایی در ورای جهل اشاره میکند، و به حواشی ایجاد شده در بسیاری در جوامع و خرافه الود نمودن ماهیت قائم یا منجی،
      منجی عالم انگاه که ظهور خواهد کرد، اختلافی ما بین ادیان نخواهد بود و بسیاری از شکست خوردگان ظهور منجی اخرالزمان، خود از شیعه نمایانند، درست عکس انچه ابراز داشته میشود..
      و عرض دیگری هم دارم، کلا صوفی گری یک عرفان متزلزل ولی والاست، منجر به عروج صد در صد نیست هرگز، پروردگار رحمت کند جد مادری ارجمند بنده را، از صوفیان به نام اصفهان بودند، طی الارض داشتند و خدمه ی بسیاری از لاهوتیان، جنیان و..، اما بسیار ثروتمند هم بودند و جد پدری بنده هم از گرامی دارنگان آیین های عرفانی بودند و صاحب کرامت ولی به تجارت، ازدواج و خرید و فروش و زندگی طبیعی فوت کردند..
      به هرترتیب، جوان امروز، برای تهذیب نفس، نیازی به فقر و گوشه نشینی و تارک دنیا شدن ندارد، انگاهی که دختری و پسری در راه کسب دانش رنج میکشد، تلاش میکند، سفر میکند، بی خواب میشود همه ی اینها در نزد پرورگار جایگاه عظیم دارد، جامعه با گوشه نشینی به فاقه و فلاکت
      دچار میشود، جامعه نیاز به انسانهای شریف و یکرنگ و تلاشگر و عالم دارد، در غیر ان صورت حقیر در حجره تنها بنشینم، تسبیح بگردانم، و مشت گره کنم، از رمز و راز الهی و حقوق بشر و خلقت تار مویی نصیبم نخواهد شد..

      پوزش از اطاله ی کلام
      شاد و موفق و پیروز باشید خندانک
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      عارف افشاری (جاوید الف)
      سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ۱۷:۳۵
      درود فراوان

      در معنای شعر باید بگم که معنای اصلی دعوت افراد به عزلت گزینی و فرار از اجتماع نیست بلکه دعوت به اقناع و دوری از همدست شدن با حاکمان است

      همانطور که در بیت اول به چشم میخورد هدف رد پیشنهادات سلاطین و برگشت به زندگانی است که در آن اقناع و حلالیت حرف اول را بزند

      همچنین منظور از نشستن بروی جاجیم درویشی انتخاب یک زندگی بدون کار و در انتظار کمک دیگران نیست بلکه رضایت و قناعت از داشته ها در گروه کار حلالیست که فرد انجام دهد

      ممنون از نکته سنجی شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      سیده نسترن طالب زاده
      سیده نسترن طالب زاده
      سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ۱۸:۱۹
      درود مجدد
      قناعت در همه عنوان نیکوست غیر از علم جویی و خدمت به خلق، خدمت به خلق جز در سایه قدرت امکان پذیر نیست.
      حضرت عالی به حکمرانان ایران نگاه نفرمایید که باژگونه اند، سیاست جهانی و فرمانروایی قرون اینده کاملا متفاوت و تقسیم قدرت ها احتمالا، بسیار بسیار غیرقابل پیش بینی خواهد بود
      ثروت حلال تنها از مسیر سیاست حاصل نمیشود، حضرت عالی چهارچوب واگردون ایران را نظاره نفرمایید، هر جا نبوغ و تخصص هست، ثروت به دنبال دارد..
      انچه درامد حلالست، تنها درامد اندک یک تعمیرکار یا مددکار اجتماعی نیست، انسانها میتوانند با کمک شهود و ذکاوت و علم، مرزهای بسیاری را درنوردند و خدماتی ارایه کنند که تا زمان درخشش خورشید در منظومه ی شمسی، همگان دعاگوی و فرستگان تسبیح گوی اش باشند
      مسرور شدم از خواندم و شنیدن نقطه نظرات ارجمندتان
      مجتبی رحیمی
      سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ۱۷:۰۰
      درود و عرض ارادت به استاد عارف افشاری،

      غزل شما با ترکیبی از واژگان کهن و واژه‌سازی‌های تازه، فضایی فلسفی و عارفانه را ایجاد کرده است. بهره‌گیری از اصطلاحات بومی و استفاده از نمادهایی مانند «تفتان» و «سفی» بر عمق و اصالت اثر افزوده است. بیت پایانی، تصویری شاعرانه و زیبا از عشق و رقص در باران را به‌خوبی به نمایش می‌گذارد و به غزل شما جان می‌بخشد.

      ارادتمند
      قدح

      عارف افشاری  (جاوید الف)
      عارف افشاری (جاوید الف)
      سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ۱۷:۳۵
      سپاس فراوان لطف دارید پاینده باشید خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مرتضی میرزادوست
      سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ۱۷:۱۹
      سلام و درود جناب افشاری عزیز خندانک
      خاص و زیباست
      میلاد پر برکت حضرت علی (ع) بر شما مبارک
      خندانک خندانک
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      عارف افشاری (جاوید الف)
      سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ۱۷:۳۶
      درودها سلامت باشید تبریک میگم ممنون خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      سیدعاطف علوی
      ۲ هفته پیش
      درذن!ذهن؟
      شعربسیارضعیف..
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      درود اگر چیزی نمیدانید بهتر است حرف نزنید ذن بمعنای شک و ذهن بمعنای فکر خوشحال میشم چند شعر از شما بخوانم نه فقط مشتی حرف های بیهوده در زیر شعرهایم

      و اینکه اینطوری نقد نمیکنن و نظر نمینویسن اول آداب نقد یاد بگیرید
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3