جمعه ۷ دی
خاطره شعری از محمد سنایی راد
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳ ۱۸:۵۳ شماره ثبت ۱۳۳۱۹۰
بازدید : ۴۶ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب محمد سنایی راد
|
پشت هر پنجره ای
سایه ای می بینم.
که مرا می نگرد، پنهانی،
سایه ای هم جنس شب،
تاریکی!
و چه سخت است باور
باور خانه ی سردی،
که حتی با سکوت،
دم به دم لحظه به لحظه
یک نفس،
نام تورا می خواند.
و چه دلتنگ و غریب است
که در خاطره خود زندانیست
شکل آن پرنده ای که در قفس،
می خواند،
نه کسی از بغضش
نه کسی از حالش
و نه از اصرارش
بر سرودن تکرارش،
ذره ای می داند!
و چه تلخ است بدانی نامی،
که در خاطره جا مانده،
ولی، اما نیست.
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما. سپاس | |
|
ممنونم از نظر لطف شما | |
|
ممنون | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.