سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 دی 1403
    21 جمادى الثانية 1446
      Saturday 21 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱ دی

        رساندی لحظه ی مرگم

        شعری از

        افسانه احمدی ( پونه )

        از دفتر آرامش درون نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۰ مهر ۱۴۰۳ ۱۷:۳۵ شماره ثبت ۱۳۳۰۵۲
          بازدید : ۶۶   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )

        عزیز روزهای خوب من بودی و درمانم
        چقدر از اتفاقی هم که افتاده پشیمانم


        تو بودی آنکه گفتی عاشقم هستی ولی دیدی!
        زدی زخمِ عمیقِ دیگری را بر تن و جانم


        نبود اینجا کسی همرنگ شبهایم خیالی نیست
        از اینکه بی تفاوت رفتی از قلبم ، پریشانم


        چنان در پوستم تزریق کردی با دروغ عشقت
        دگر از هر که گوید دوستت دارم گریزانم


        نوشتن های من بعد از تو شد خونابه ی حسرت
        پس از این شعرهایم را خودم با بغض میخوانم


        گذشتن از خیالت هم برایم سخت بود اما ؛
        ولی ماندم چگونه سر کنم بی تو نمی دانم
         

        اگر آسان شد این رفتن برای تو ، من اما تا؛
        همیشه می فشارم این جگر را زیر دندانم


        رسیده فصل پاییز عاشقِ پاییز هم بودیم
        دقیقا باید این لحظه بریزی غم به دامانم؟


        تبانی کرده ای با برگ ریزان ! رفتنت کم بود ؟
        که از این لحظه بیزار از هوای تلخِ بارانم
         

        در آیینه تو را می دیدم و آرامشم بودی!
        شکستم شیشه ی آیینه از خود روی گردانم


        تو رفتی بی بهانه ، ظالمانه زیر پاهایت ؛
        شدم لِه ، تار و زخمی گوشه ای از شهرِ تهرانم


        بریدی دل ، کشیدی پایت از غمخانه ی"پونه"
        رساندی لحظه ی مرگم ، رسیده روزِ پایانم



        افسانه_احمدی_پونه

        ─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ ۲۱:۱۴
        درود بانو
        بسیار زیبا و پر احساس بود خندانک
        سیده نسترن طالب زاده
        يکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ ۱۰:۳۲
        خندانک خندانک خندانک
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        يکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ ۱۶:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        يکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ ۱۴:۱۵
        خندانک
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        يکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ ۱۶:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی انصاریان نصما
        يکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ ۱۹:۴۵
        درود بر شما بانو
        واقعا زیباست
        خندانک خندانک
        یاسر قادری
        يکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ ۲۰:۵۸
        بریدی دل ، کشیدی پایت از غمخانه ی"پونه"
        رساندی لحظه ی مرگم ، رسیده روزِ پایانم

        مرحبا بانو خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1