جمعه ۹ آذر
|
آخرین اشعار ناب علیرضا محمودی
|
شنیدم که جابر به نزد علی
نکو شاه ِمردان ، خدا را ولی
بلند آه از عمق جانش کشید
همان ناله را سروَرش هم شنید
بگفت: آه از بهر دنیا کشی؟
ندیدم در آن یک دم آرامشی!
جوابش چنین داد جابر : بلی
ز گردون زدم آهِ دل ، ای علی
امامش بفرمود: هان ای عزیز
خوشی های دنیا بوَد هفت چیز
خوراکیّ و نوشیدنیّ و صدا
و بوییدن و شهوت است و قبا
سواری گرفتن بوَد هفتمین
نباشد به دنیا خوشی غیر از این
عسل بهترین خوردنی نزد ما
که باشد خدویی ز زنبورها
ز نوشیدنی ها گواراست آب
فراوان بوَد آب در این سراب
ز اصوات نیکو چو پرسی غناست
که سرچشمه ی هر گناه و خطاست
ز بوییدنی ها بوَد مُشک، سر
که از خونِ آهو بود ای پسر
و شهوت که با همسر آمیختن
که جای دو ادرار آویختن
سواری بر اسب است بس دلنشین
که گاهی اجل دارد آنجا کمین
قبای حریر است خیلی گران
بدست آید از کرمِ بی استخوان
چو دنیا چنین پست و بی ارزش است
متاعش کجا مایه ی رامش است؟
نشاید که انسان به پایش نشست
خردمند دل را به دنیا نبست
شنیدم که جابر پس از آن دگر
نبسته به دنیا دلِ پر حذر
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
👏🌺🌺