سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        حبّ نهان

        شعری از

        اصلانی (امی)

        از دفتر غزلیات نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۶ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۴۲ شماره ثبت ۱۳۲۲۳۲
          بازدید : ۱۱۷   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

          بسم الله الرحمن الرحیم
         تو چه دانی که چه ها بود در این حب نهانم
         که دمی چند ندادی ز سر لطف امانم
         دربرم هرچه که کردی همه بسیار غلط بود
         نشکستی دل سنگم نرساندی تو زیانم
         تاب از این وصل ندارم رمق قرب ندارم
         چِقَدَر دیر که آیی و شوی مونس و جانم
         همگان خسته تنان اند در این معرکه عشق
         منم آن کس منم آن کس که در این راه همانم
         نه درست است و لیکن که ز سر گیرم من این جهد
         که دمی چند ندادی ز سر لطف امانم!
         شاعران: امین اصلانی و امیر اصلانی (اَمی)
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۹:۰۱
        درود استاد عزیز
        مناجاتی زیباست
        جسارتا در بیت مقطع"من" حشو نیست؟ خندانک خندانک
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۹:۵۱
        سپاسگزارم استاد عزیز مچکرم از دقت نظرتان متاسفانه بله سعی می کنم ببینم طور دیگه ایم میشه. موفق و موید باشید.🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        مسعود مدهوش( یامور)
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۲۰
        درود بیکران به شاعر ارجمند جناب امی گرامی☄️🎉🌟🕊️🖐️🪴🪴☘️🌲🌲🥂


        شعری زیبا و بر امده از اندیشه ی خاص و خالص شما را خواندم ،لذت بخش و گیرا🌹☄️🎉🌟🕊️🥂🌲☘️🪴

        مانا بمانید و سلامت🖐️🪴☘️🌲🥂
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۱۹
        خیلی ممنونم جناب استاد مدهوش عزیز و ارجمند نظر لطف تان است موفق و موید و سلامت باشید.🌹🌹🌷🌷⚘⚘⚘🌹🙏🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۵۳
        درود. شعر زیبایی بود.
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۹:۵۰
        درود بر شما جناب صادقی عزیز. خیلی ممنونم. پس چرا شعر را حذف کردی😊😊😊😊 یه لحظه دیدم رفتم برگشتم دیگه نبود. نظر لطف تان است سپاسگزارم گرامی.🙏🙏🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۰:۰۳
        ببخشید یک لحظه حس کردم خیلی طولانیست😂 باز میفرستم
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۰:۰۳
        درود. بسیار زیبا. بر وزن «فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن». شعری در این وزن تقدیم شما (خلاصه غزلی از مولانا):

        منم آن بنده مخلص که از آن روز که زادم
        دل و جان را ز تو دیدم دل و جان را به تو دادم❤️🥺❤️

        چو شراب تو بنوشم چو شراب تو بجوشم
        چو قبای تو بپوشم، ملکم! شاه قبادم!

        ز میانم چو گزیدی کمر مهر تو بستم
        چو بدیدم کرم تو به کرم دست گشادم

        چه کنم نام و نشان را چو ز تو گم نشود کس
        چه کنم سیم و درم را چو در این گنج فتادم

        چو توی شادی و عیدم چه نکوبخت و سعیدم
        دل خود بر تو نهادم به خدا نیک نهادم

        نه بدرّم نه بدوزم نه بسازم نه بسوزم
        نه اسیر شب و روزم نه گرفتار کسادم!!!

        ملک الشرق تشرق و علی الروح تعلق
        غسق النفس تفرق ربض الکفر تهدم

        چه کساد آید آن را که خریدار تو باشی
        چو فزودی تو بهایم که کند طمع مزادم

        روش زاهد و عابد همگی ترک مراد است
        بنما ترک چه گویم چو توی جمله مرادم

        لکَ یا عشق وجودی! و رکوعی و سجودی!
        لک بخلی! لک جودی! و لک الدهر منظم!

        چو مرا دیو ربودی طربم یادِ تو بودی
        تو چنانم بربودی که بشد یاد ز یادم

        به صفت کشتی نوحم که به باد تو روانم
        چو مرا باد تو دادی مده ای دوست به بادم

        فاری الشمل تفرق و اری الستر تمزق
        و اری السقف تخرق و اری الموج تلاطم

        من اگر کشتی نوحم چه عجب چون همه روحم
        من اگر فتح و فتوحم چه عجب شاه نژادم

        و اری البدر تکور و اری النجم تکدر
        و اری البحر تسجر و اری الهلک تفاقم

        چو به بحر تو درآیم به مزاج آب حیاتم
        چو فتم جانب ساحل، حجرم! سنگ و جمادم!

        به خدا باز سپیدم که به شاه است امیدم
        سوی مردار چه گردم نه چو زاغم نه چو خادم

        چو بسازیم چو عیدم چو بسوزیم چو عودم
        ز تو گریم ز تو خندم ز تو غمگین ز تو شادم

        بک احیی و اموت بک امسک و افوت
        بک فی الدهر سکوت بک قلبی یتکلم

        چو ز تبریز بتابد مه شمس الحق والدین
        بفروزد ز مه او فلک جهد و جهادم
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۰:۱۰
        عالی است. چه غزل زیبایی از حضرت مولوی. فقط نمی دانم چرا تا حالا آن را ندیده ام هرروز صبح کلیات شمس را زیرورو می کنم تا حالا بش برخورد نکرده ام. خیلی ممنونم از شما سپاس از لطف بیکرانتان. موفق باشید.🌹🌹🌹🌷🌷🌷⚘⚘⚘🙏
        ارسال پاسخ
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۲:۱۰
        درود. اتفاقا من درباره یکی از ابیات این غزل صفحه ای سبز در شعر اخیر آقای پژمان بدری باز کرده ام که ممکن است خواندنش جالب باشد.
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۲۸
        درود غزل شماره 1776حضرت مولانا یکی از زیباترین غزلیاتش است که در آن ابیات عربی نیز هست وقتی به ابیاتش می رسی حالت نوعی رقص آور و لذت بخش است سپاس از جناب صادقی
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۲۹
        درود شعرتان زیبابود
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۴۶
        سپاس گزارم از شما🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹⚘⚘⚘⚘🌷🌷🌷
        ارسال پاسخ
        امیر وحدتی        یگانه
        پنجشنبه ۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۶
        سلام.قلمتان نویسا.
        خندانک خندانک
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        پنجشنبه ۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۶:۳۲
        خیلی مچکرم استاد ارجمند🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        جمعه ۹ شهريور ۱۴۰۳ ۰۶:۵۶
        درود و احترام
        زرین قلم باشید و بمانید
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3