سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
|||||||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
سپیدار زیباییست و دوستش داشتم
ولی راستش علیرغم زیبایی برخی عبارات، پراکندگی درش غوغا میکنه که جز لاینفک وجودی اشعارتونه، به عقیدهی من ذهن باهوش و پیچیده شما حوصلهی سازماندهی افکارتونرو نداره و همین امر منجر به این ناهماهنگی میشعععع... یه جورایی تفکراتتون خیلی جلو جلو حرکت میکنند چه شما چه همسر گرامیتون...
بنظرم یکی از راههایی که میتونید به این خصلت غلبههه کنید تا هدف و تفکر اشعارتونرو به مخاطب اِلقا کنید، بارها و بارها خوندن شعرتونهههه... تا کم و کاستیها پشت زیبایی ظاهری خودشونو بهتون نشون بده...
نگاه به شعرتون بدون دستبرد زدن به مفهوم...👇
💥 معضل تکرار کلمات (استفاده چندباره از واژه مترسک، دختر همسایه، ماه، شعر، باران، کوچه پشتی، فرو و... از زیبایی شعر کاستههه...)
💥 یا سمفونی یا موسیقی، انتخاب یکی کفایت میکنه.
💥 استفاده از واژههای بیاثر مثل فروو (گاهی مترسک در اشک خود فرو می غلتید 👈 گاهی مترسک در اشک خود میغلتید)
💥 توجه به تقطیع مناسب بندها برای خوانش و درک بهتر شعر
💥 توجه به موجز بودن کلمات
💥 عدم ارتباط موثر بین اجزای شعررر
💥 پراکندگی، احساس را در شعرتون ضعیف و تحتشعاع قرار داده...
💥 حذف رای مفعولی در چند جا... (و شعر فرو رفته در قلبش «را»
از ماه پنهان می کرد)
مترسک داس می زد
گندم های کدخدا (را)
و کسی از کوچهی پشتی
شعر دختر همسایه را میخواند
و پنهانی گونه ماه را میبوسید
حیرت آور، دختر همسایه
هر شب
با مترسک، دندان ماه را کوتاه میکردند...
💥 در نهایت، با جود اینکه خیلی از شعرتون خوشم اومد، بطور کلی متوجه هدف نهاییش نشدم...🙈
البته که فقط نظر شخصیمووو نوشتم و احتمال اینکه براساس تجربیات کممم، اشتباه باشه دور از عقل نیست...😉
انشاءالله که جسارتمو به مهربونیتون خواهید بخشید..
روز پر خیر و برکتی داشته باشید بانوی متواضع و ادب...