چهارشنبه ۱۸ مهر
دخترک تنها بود شعری از خدیجه سعیدی
از دفتر سراب نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۵:۱۳ شماره ثبت ۱۳۱۷۶۰
بازدید : ۱۲۲ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب خدیجه سعیدی
|
دخترک تنها بود
قاب چشمش ابری
کلبه ی غم را او
در درونش می دید
دخترک ابری شد
دل به پاییز سپرد
زورقی بشکسته در نگاهش
ماندو دخترک می ترسید
دخترک تنها بود
قاب تنهایی او
خاطره ای دیرین داشت
کهنه و سرد چو یک
بیدکه مجنون شدو از
دوری دلدار به خود می لرزید
در نگاهش دختر
صد قناری می مُرد
صد غزل جان می داد
قطره ای غم گم شد راه را گم کردو
در هوا می لغزید
دخترک تنها بود
در خیالش دختر
صبح پاییز که بیدار شود
زندگی
جامه ی صد رنگ به او هدیه دهد
یک خیال باطل
در درونش گُل کرد
بینوا از دل صد رنگ زمان غافل بود
بهتر این بود که بیدار شود
"جامه ی تیره ی شب
تحفه ی ناچیزی که
دادنش به دل پُر درد زمان می ارزید"
|
|
نقدها و نظرات
|
ممنون جناب مهدی پور بزرگوار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
اجتماعی بسیار زیبا و خوش آهنگ بود