دوشنبه ۲۳ مهر
شُکر شعری از حمید شیخی
از دفتر کما نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳ ۱۴:۱۶ شماره ثبت ۱۳۱۵۵۸
بازدید : ۷۰ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب حمید شیخی
|
از زمین و آسمانت شکر ، روی پنهان و نهانت شکر
میشوم آسوده ای باقی چند صباحی میهمانت شکر
داده ای هم نان و هم دندان ، والدین و عشق و فرزندان
ما صفا کردیم و هم بسیار از هدایای گرانت شکر
حکمتی را هست در باران گر شود سیل و بلا خیزد
این سفر بس پیچ و خم دارد از تمامِ ارمغانت شکر
زندگی را سبز باید دید زرد هم چون خوشه ی گندم
قایقی هستم در این دریا ای خدا از بادبانت شکر
غم نمی ماند نه بیتابی مصلحت میداندم چون او
در غروب هم عاشقم اما از طلوعِ هر زمانت شکر
سنگ روی سنگ بند است و عشق جای خشم میگیرد
از نسیم و بوی باران و جلوه ی رنگین کمانت شکر
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر استاد بزرگوار | |
|
درود فراوان مرا پذیرا باشید استاد | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
و الحمدلله علی کل حال