سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 19 مهر 1403
    7 ربيع الثاني 1446
      Thursday 10 Oct 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱۹ مهر

        اینک ابراهیم

        شعری از

        مهرداد مانا

        از دفتر شعر مانا نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ ۲۲:۰۸ شماره ثبت ۱۳۰۶۶۶
          بازدید : ۹۹۷   |    نظرات : ۱۰۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهرداد مانا

        گیرم که مرکبت منجنیق و مقصدت آتش
        چه سود ؟؟؟
        دگربارت خواهد گفت :
        ای بنده ی بندی ام به بلایی دیگرت بیازمایم
        همسرت را ببر و در لخت ترین صحرای برهوت رها کن ….
        گیرم که خشت خشت خانه اش را هم ساختی وُ
        پرده از پیراهن جانت
        بر در و دیوار آویختی
        گیرم که هزار صُحُف بی سرانجام هم سرودی و
        سنگ و سایه را نیز به گریه مومن کردی
        گیرم که از فرات افترای این جماعت گذشتی و
        به کنعان کلامش پناه بردی
        چه سود ؟؟
        باز به سرودی در خوابت خواهد گفت:
        ” فرزندت با فر و فربه و فریباست
        چاقوی بی چرا به چخماخ اجل تیز کن و
        بر گلویش بگذار … !!! ”
        چه خدای دیوانه ای داری ابراهیم !!!
        دل خنک کن : که آنجا که عشق فرمان می دهد
        پدر ، فرزند به قربانگاه می برد وُ فرزند
        نعش آرزویش را به گورستان عدم !!
        آه ابراهیم
        بت تراش عاصی که اصنام بابل هنوز
        از هیبت نامت به شب کابوس تبر می بینند .
        من ابلیس این سروده نیستم
        که به نکوداشت خدایت سنگم می زنی
        مرا بشناس :
        اسماعیل نامرادم
        که در پیشگاه بهانه هایش گلویم را نشانه رفتی !!!
        آن پرنده ی بی پروایم که به اثبات ایمانت کشتی
        آه حیف از آن معجزه ی مرغان مرده ات
        از آن رقص “شیوا” یت در شعله ها
        حیف شد آن “ترانه ی توحید” ی
        که در گوش شِرک سرودی .
        برگرد ابراهیم
        هوای دیده ی هاجر را به سِحر ساره ابری نکن
        باور کن ابوعِمران به عُمران خانه ای کوشیدی
        که پس از مرگت بتخانه ی آل نسیان شد
        سودای کدام خدای خیالی ات را
        سر بر این سنگ سودا گذاشتی؟؟
        که مشهد شب بوها و
        مسلخ یاسها بوده ست …؟؟
        آه ابراهیم ..
         
        کرمانشاه 26 بهمن 96
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۵۴ شاعر این شعر را خوانده اند

        افسانه پنام (مولد)

        ،

        یاسر کریمی

        ،

        بهــاره طـــلایـی زیدی

        ،

        محمدرضا آزادبخت

        ،

        رسول دبیر (نافذ)

        ،

        شهرام بذلی

        ،

        احسان فلاح رمضانی

        ،

        محمدکریمی (پویا)

        ،

        محسن ابراهیمی اصل (غریب)

        ،

        آذردخت شرقی(آذر دخت)

        ،

        فرشید به گزین

        ،

        علی نظری سرمازه

        ،

        آوا صیاد

        ،

        افسانه نجفی

        ،

        مهرداد مانا

        ،

        نرگس زند (آرامش)

        ،

        علی شاهی تخلص(محزون)

        ،

        مهدي حسنلو

        ،

        جلیل محمد باروقی

        ،

        شاهزاده خانوم

        ،

        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        ،

        نیره صدری

        ،

        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق

        ،

        مریم کاسیانی

        ،

        راحله حصارکی (راحیل)

        ،

        مهرداد عزیزیان

        ،

        رضااشرفی فشی

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        امید کیانی (امید)

        ،

        منوچهربابایی

        ،

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ،

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

        ،

        پژمان بدری

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)

        ،

        جواد مهدی پور

        ،

        سارا (س.سکوت)

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        حسین رضایی(آشنا)

        ،

        راضیه خضری

        ،

        محمد اکرمی (خسرو)

        ،

        سعید صادقی (بینا)

        ،

        زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)

        ،

        محمدکریم نقده دوزان خراباتی

        ،

        بهاره محمدی شکوه

        ،

        معصومه خدابنده

        ،

        موسی ظهوری آرام(آرام)

        ،

        اصغر ناظمی

        ،

        امين آزادبخت

        ،

        مسعود آزادبخت

        ،

        جواد کاظمی نیک

        ،

        فاطمه گودرزی

        ،

        محمد شریف صادقی

        ،

        مسعود معادی

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۵:۴۸
        درود استاد ارجمند خندانک
        بسیار عالی خندانک خندانک
        روزگارتان نیکو خندانک
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۰۶
        🍀🌸🌸🌸🍀
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۰۲
        و فکر می کنم این مثل یک برنده شدن در یک بلیط بخت آزمایی باشد که هربار به صفحه ی شعرت برگردی و ببینی دوستانت آنجا هستند که هرکدامشان لبخند آفریدگارند خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۵:۵۰
        درود مجید کجاست جناب مانا .
        بهش میگفتی بیاد .شعر ناب
        البته خودم میتونم بهش بگم . ولی شما بگی بهتره چون فامیل شما ست . خندانک
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۰۶
        🍀🌸🌸🌸🍀
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۰۸
        سلام بر خوشروی نازنین
        مجید تهرانیه و من کورد . نسبت نزدیک و دوری از نظر خونی با هم نداریم . رفاقتی بود و مثل هر داستانی فراز و فرود خود را داشت . برای آمدن به ناب من دلیلم دیدن سالی یک بار دوستانم بود . و همین حس باعث تحملم می شود که بسیاری اتفاقات را تاب بیاورم . قطعا مجید مثل مانا صبور نیست و آزموده را دیگربار نخواهد آزمود . ممنونم که آمدی و آمدنت همیشه خبر خوبی ست خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۲
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۳۵
        درود استاد عزیز
        شورانگیز و زیباست خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۴۸
        و درود بر مرد مهربانی که ناز مانا را می خرد و به او درس می دهد . امید که شاگرد خوبی در محضرتان باشم خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ ۱۱:۲۱
        مرابشناس
        اسماعیل نامرادم
        درودبرمانای بزرگ وگلاله جاودانه اش
        صفحه شما دوست داشتنی ست
        بویژه پاسخ های شما به نظرات دوستان
        علاوه براشعارتان خواننده این بخش هم هستم
        می آموزم وامیدارم ابراهیم وجودتان صبورواتش دردهاورنج های روزگار برشما گلستان
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ ۱۴:۰۱
        و چه خوب اشاره کردید که به گمانم واقعیت همین باشد که ما در وجودمان ابراهیم و نمرود و عیسا و موسا و فرعون و احمد و ابولهب و ضحاک و کاوه داریم ، تا کدامیک را بپروریم و کدام را بمیرانیم؟
        این صفحه سپید و سبز و نیلی را دریافت کرده بود و حالا رنگ سرخ بود که آمدنش را انتظار می کشیدم . و این میسر نمی شد مگر با حضور آلاله ی سرخ سایت خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۴۷
        خندانک
        حیف شد آن “ترانه ی توحید” ی
        که در گوش شِرک سرودی .
        خندانک خندانک خندانک
        درودبرمانای شاعر خندانک
        بسیار زیباوتفکربرانگیزبود
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک

        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۵۶
        حوش آمدی و بر این بایرستان، بذر محبت افشاندی خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        جمعه ۱ تير ۱۴۰۳ ۰۹:۵۳

        سلام و درود
        دلگویه ی نابی است زنده باشید خندانک خندانک خندانک
        همواره اندوهِ تاریخ بیش از شادی اش جلوه دارد.
        و این جلوات نفسانی است که باعث فرار شادی هاست.

        خندانک

        امين آزادبخت
        چهارشنبه ۶ تير ۱۴۰۳ ۲۳:۰۴
        سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد ملحق و اساتید شعر ناب
        و مانا


        ابراهیم برای بیدار کردن مامور شده بود.مامور شده بود تا نخستین درس ایمان را به بشری که زمانی بتهایشان را شکسته بود بدهد.مامور بود تا کودکان شهر را که لوحی پاکتر دارند آموزش عشق دهد.آموزش ایمان .آری که این درسها را نه با گچ و تخته و اشاره و جمله و جزوه و ... بلکه این درسها را باید به رمز آموزش دهند و کار ابراهیم این بود .این علم نه علم داشتن است که علم شدن است این نه اطلاع که انقلاب است ابراهیم باید درس می داد درس دگرگون گشتن،درس پیوستگی نه دانستگی....


        خدای من باز هم من به این تناقض پیوستگی و دانستگی رسیدمو چقدر این دو مفهوم به هم نزدیک و از هم دورند .این درس انباشت حافظه نیست،این به آتش کشیدن دل است به آتش کشیدن روح است.این انقلاب روح انبار شده از رشته های هیزم است.این آتش نه ریاضت است نه عذاب است نه اعجاز ساده انگارانه است آری نه ریاضت است که لذت است.آری نه لذت است که ریاضت است.این ناز ابراهیم نیست نیاز است.نه رامش است که عصیان است.چه سود اگر قرار است به همین مفهوم ساده برسیم.چه سود به قول مانا اگر مرکبت فلان و مقصدت فلان.نه این نیست بی شک که اگر این بود دیگر چه نیاز به بلای دوم و سوم و ...آخر که چه پس این چیست پس این سفر که آغازش زمین نیست و پایانش هم آسمان نیست پس کجاست.بیراهه نیست که اگر بگویم سفر نه از روی زمین نه از خانه ها و بسترها نه از شهرها و آبادی ها که از عمق زمین از زیر زمین است که سفر آغاز می شود که آسمان هم این سقف کوتاه آبی نیلگون با ابر تَمِ نَم گرفته ای که مدام بر مردمانش سنگینی می کند نیست.آری ابراهیم که باید معلم می بود که از عمق جان آدمی آموزش می داد که سقف بام ذهن آدمی را به حیاط خانه خدا برساند.از زیر زمین تا آسمانی که عمقش را ما نمی دانیم سفر باید آغاز می شد.آری ابراهیم معلم است و باید عمق جان آدمی را بسوزاند تا مانایِ شاعر بسوزد.تا مانا عمقِ جانِ باران گرفته اش آتش بگیرد که گیرمها را پشت هم سوار کند و ردیف کند.
        آری که ابراهیم معلم است و باید عمیق ترین سمفونی باشکوه بشری را با تاری که از عمق دلش از عمق وجودش بر میخواست بنوازد تا مانا کنجکاوانه سوال کند که چه.تا من مخاطب به گناه ابلیس بودنش به میدان سنگ اندازی هایم تبعیدش نکنم.آری کنجکاو باشد و خودش از به آتش کشیدن عمق وجودش اسماعیلی شود دوباره.اسماعیلی که به قتلگاه رفت مثل اسماعیل.اسماعیلی که دعوت ابراهیم را به قتلگاه پذیرفت که چاقوی ابراهیم زمان را بر گلویش احساس کرد.اما تا همین جا که او ذبح نشد و مانا ذبح شد.که او به آنچه می خواست رسید که او اسماعیل مراد است و مانا اسماعیل نامراد.وه که چه تصویرِ نابی از جان سوختن.چه تصویر نابی از قربانی شدن.از خون خود دیدن و در شیشه کردن.از این همه خون مکیدن .مگر می شود ذبح نشوی و خونت را در شیشه کنند.آری ابراهیم زمان فقط تا آنجا می آید که ذبح کند .یا نه که انگار شاعر ابراهیم را اشتباه رفته باشد و بیگناه به مسلخ شیطان فریب خورده باشد.مگر می شود که اگر شد و بی گناه به مسلخ رفت چه سود که برگرد ابراهیم.برگرد و خدا را از نو صدا بزن .که نه ابراهیم برخواهد گشت که نه اسماعیل دوباره ذبح خواهد شد بلکه ابراهیم در مانا اسماعیل در مانا و خدای ابراهیم و ابلیس را کجای دل مانا بگذرم که بی خیال من هم دیگر نه طاقت ابراهیم را دارم نه اسماعیل می شوم که ای خدا....خدا بودن و ابلیس بودن چه سخت.نه ابراهیم نه اسماعیل نه خدا و نه ابلیس ....خدای من تو هم ببخش که انسان بودن و نسوختن از همه اینها سخت تر است و همین مانا که بسوز که سرنوشتت اینه.بری تو شعر غرق بشی و دست منِ این گوشه نشسته را بگیری و من هم از وسعت عمق دریای شعرت وحشت کنم و تنهایت بگذارم که ابراهیم شوم نه ابراهیمی که چاقویش کار نکرد.سرنوشت اینه که آب شوی و در عمق شعرت فرو روی و تنها.....تنها....بی خیال.



        با سپاسمندی خندانک خندانک خندانک
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        پنجشنبه ۷ تير ۱۴۰۳ ۰۰:۲۸
        درود بر جناب آزادبخت استاد گرامی خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۷ تير ۱۴۰۳ ۰۱:۵۷
        سلام امین جان
        احساسات زیبایت را پای شعر مانا به یادگار گذاشتی و مرا رهین لطف خویش ساختی.
        روزی با یکی از دوستان تهرانی ام بحثی در مورد فرهنگ داشتیم . ایشان معتقد بود تهرانی ها فرهنگ دارند و ما شهرستانی ها بی فرهنگیم . هرچند این شیوه ی تقابل مرکز/حاشیه ، به زمان قاجار بر می گشت و از آن دوران به یادگار مانده است. اما ناچار شدم پاسخی در خور بدهم . برای همین گفتم : ملتهایی که فرهنگ دارند صاحب رقص ، آواز ، فولکلور و اسطوره هستند و برای شادی و شیون خود طریقی ویژه دارند . و جامه ی مخصوص می پوشند . ممکن است بپرسم شما تهرانی ها چگونه می رقصید ؟ چگونه لباس می پوشید ؟ اصلا لباس و خوراک و آواز و مراسمات شادی و شیون تان به کدام سبک و سیاق است ؟ و اساطیر شما کدامند ؟ جوابی نداشت، چون جوابی نبود .
        ابراهیم نیز خواه افسانه باشد خواه واقعیت ، جزو فرهنگ خاورمیانه است و اسطوره ای ست که از کنش و منش او می توان الگو برداشت. و اساطیر در فکر و ذکر مانا همیشه زنده اند و ابراهیم نیز یکی از آنهاست خندانک
        ارسال پاسخ
        یاسر کریمی
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۰۷:۲۵
        درودها بر مهرداد مانای عزیز خندانک
        اثری قوی و تاثیر گذار خندانک
        احسنت خندانک
        سلامت و تندرست باشی خندانک
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۰۶
        🍀🌸🌸🌸🍀
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۱۱
        مرسی از تو یاسرجان.. زندگی همه ی ما مثل خطوطی ست که بارها ممکن است بر هم عمود شویم یا عبور کنیم . فکر می کنم چه این داستان‌ها دوستی باشد و چه غیردوستانه، هرکدام از ما برای دیگران درسی هستیم و دیگران برای ما . چه خوب می شد اگر همه ی داستان‌ها به نیکی تمام می شد و ما از درسهایمان ، عبرت می گرفتیم و به کار می بستیم . قدمت گل باران رفیق خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۰۷:۵۰
        درود استاد امین استاد برجسته شعر نیما چه زیبا وشیوا بیان نمودی هرچند مسدودم اما باید تمام قد در برابر هنرت وشعرت سر تعظیم را فرود آورد وتمام قد نقدتان را باید بوسید وبرچشم نهاد سپاسمندم
        وقتی پشه ها نیشت می زنند


        تو هم پشه ها را نیش

        گاهی چنین باید بود
        زهر یک پشه از پایت دربیاورد
        من همیشه در این کامنت دوباره سبز خواهم شد
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۰۶
        🍀🌸🌸🌸🍀
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۱۳
        حضورت را قدردانم دوست عزیز
        مانا مگر چه دارد جز دوستانش که دلیل دلخوشی اویند؟ خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۰۷:۵۹
        سلام و درود استاد مانای بزرگوار
        اگرچه من شاگرد کم سواد دانشگاه شعرنابم ولی همین که اشعار زیبای شما استادان عزیز و بزرگوارم را میخوانم حس زندگی طراوت و حتی تلاش کردن در من زنده می شود؛خوشحالم که هستم در کنار بزرگان اهل شعر و ادب خندانک
        زنده باشید به عشق و شعر و مهر خندانک
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۰۵
        🍀🌸🌸🌸🍀
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۱۶
        من که نه بزرگم و نه استاد . اما فکر می کنم بچه های دهه ی هشتاد در این چندسال اخیر به ما درس شرافت و زندگی دادند . تا پیش از این مانا نمی دانست که می شود زندگی را از حلقوم مرگ بیرون کشید . و حضور فروتن شما خود درس دیگری ست که ای کاش بیشتر بیاموزم خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ ۰۱:۳۲
        درود مجدد بر شما استاد بزرگوار خندانک
        بله بزرگوار اگرچه نسل جدیدم اما سوخته تر و بی جان تر از دهه ۶۰ ها و حتی کمی آن ور تر آن هم هستم؛
        در عین مدرنیته بودنمان هروز آه چندین مشکل را می کشیم؛آن هم‌با صدای گرفته و دستان پر از امیدی که هنوز جلوی دهانم را میگیرد...
        ممنونم از نظر پر از محبت و لطف شما
        زنده باشید و سلامت خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۱:۵۸
        "من بی‌نوا بند‌گکی سربراه

        نبودم

        و راهِ بهشتِ مینوی من

        بُز روِ طوع و خاکساری

        نبود"

        مانا جان‌ عالی بود خندانک
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۰۵
        🍀🌸🌸🌸🍀
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۱۷
        ممنونم دوست درآمده ی زودآشنای مانا
        فرصتی بود تا دیداری تازه کنم و دوستانی تازه بیابم و سپاس از شما که اتفاقات خوب را برایم رقم زدید خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۱۱
        آه ابراهیم ...
        خندانک خندانک
        خندانک
        درود بر مانای ماندگار
        خندانک خندانک
        خندانک
        چه قدر زیبا
        آاااااااه می کشید!
        خندانک خندانک خندانک
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۰۵
        🍀🌸🌸🌸🍀
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۱۹
        زمانی می گفتند فلسفه رنج است و هنر لذت ... و نمی دانستیم زمانی خواهد رسید که هنر آیینه ی آه آدمیزاد شود . و این نگاه نافذ شماست که حس نهفته در قلم را کشف می کنید خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آوا     صیاد
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۱۶
        درود زیبا بود
        اینبار محتوی برفرم شعر می چربید
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۰۵
        🍀🌸🌸🌸🍀
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۲۰
        و چربیدن محتوا بر فرم ، درست زمانی اتفاق می افتد که کلمات کم می آورند . ممنونم که آمدید و به مهر نگاشتید خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه نجفی
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۲۷
        درود بر شما استاد عزیز...
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۰۵
        🍀🌸🌸🌸🍀
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۲۱
        و سلام بر افسانه ی سایت که اینک به واقعیت پیوسته است و ما را از حضور بی مرز خود مستفید می کند خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        شهرام بذلی
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۴۴
        درودو احترام
        عید سعید قربان بر شما و خانواده ی بزرگ وبسایت وزین ناب مبارک باد

        اثر ناب دیگری را میهمان اندیشه ی پاک و تفکر نابتان بودم

        موفق و مانا باشید
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۰۵
        🍀🌸🌸🌸🍀
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۲۴
        ما که عیدمان را به زمانی انداختیم که بر گور قاتلین فرزندان ایران زمین برقصیم . و قربان واقعی از آن شهیدان است که از جان خود مایه گذاشتند . من نیز تبریک می گویم و بر حضور پاکت آفرین می فرستم خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۴:۳۲
        درود وعرض ارادت خدمت استاد مانای دانشمند خندانک
        برگرد ابراهیم
        هوای دیده ی هاجر را به سِحر ساره ابری نکن
        باور کن ابوعِمران به عُمران خانه ای کوشیدی
        که پس از مرگت بتخانه ی آل نسیان شد
        سودای کدام خدای خیالی ات را
        سر بر این سنگ سودا گذاشتی؟؟
        که مشهد شب بوها و
        مسلخ یاسها بوده ست …؟ خندانک خندانک خندانک
        بسیار زیبا وبرازنده ی قلم نابتان خندانک خندانک خندانک
        کتاب خدای خیالیتون رو چند بار خوندم وهر بار بیشتر لذت میبرم از خوانش ان ..
        در پناه حق سلامت وسعادتمند باشید خندانک
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۰۵
        🍀🌸🌸🌸🍀
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۲۵
        و دوستانی دارم که اگر بخواهم به ایشان بیاموزم دست و دلم خالی ست و اگر بخواهم از ایشان فرا بگیرم ، انبان معرفتم افزون خواهد شد . و بی تردید نرگس زند یکی از سزاوارترین اساتید ماناست خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۴
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        نیره صدری
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۶:۰۰
        چاقوی بی چرا به چخماخ اجل تیز کن و
        بر گلویش بگذار … !!! ”
        خندانک خندانک خندانک
        درود واحترام جناب مانا ی گرانقدر خندانک

        مدت کوتاهیست با شما و قلمتان آشنا شدم

        شما را شاعری توانمند ،آگاه وخوش اخلاق دیدم

        آفرین برشما خندانک خندانک

        عیدتان مبارک خندانک
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۰۴
        🍀🌸🌸🌸🍀
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۲۷
        و در همین مدت کوتاه مرا شرمسار مهر خود نمودید . چرا که دریچه ی اخلاق و آگاهی و توانمندی بسته است اگر دوستان همدلی چون شما را نداشته باشم خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۴
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۶:۴۶
        درود بر شما مانای بزرگ خندانک خندانک
        چه شعر زیبایی سرودید ،🌺🌺🌺

        حیف شد آن “ترانه ی توحید” ی
        که در گوش شِرک سرودی .
        برگرد ابراهیم
        هوای دیده ی هاجر را به سِحر ساره ابری نکن
        باور کن ابوعِمران به عُمران خانه ای کوشیدی
        که پس از مرگت بتخانه ی آل نسیان شد


        واقعا لذت بردم آفرین به شما 🌸🌸🌸🌸
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۰۴
        🍀🌸🌸🌸🍀
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۳۰
        هستند عزیزانی که یک دقیقه دیدارشان یافتن شادی و کسب فیض است که به یک قرن تلاش نیز میسر نخواهد شد . ممنونم بابت آنچه که نصیبم نمودی و یادم دادی رفیق خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۴
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۰۳
        درود و عرض ادب و احترام
        محتوایی عمیق و قابل اعتنا را داراست
        امید که بتوانیم اسماعیلِ خودبینی های نفس مان را به مسلخ برده و قربانی اخلاق و شرافت کنیم
        کاش روزی عید عدالت و ولایت حق را جشن بگیریم
        افسوس که نشانی از ابراهیم را در سرزمین به ظاهر خداپرست مان نمی یابیم
        و در عرض آن شاهدیم چگونه با نام خدا و حسین بن علی گویان ،جان و مال و حق مردم پایمال می شود

        به قول شریف و ارجمند استاد عسکر زاده ی گرانقدر
        باشید و سو بیفشانید
        🌸🌸🌸🌸🌸
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۳۴
        شوربختانه تکثیر آل امیه همیشه سریع تر از تاریخ بوده . و برای همین نیز گفته اند " کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا " چرا که این دو اردو همواره برقراری و روبروی هم ایستادند و فرصت انتخاب هنوز باقی ست . که به قول شاعر :
        رجعت شبانه س شرمسار
        یا فردای جنگ و تشنگی؟
        آنجا که شمع ها خاموش و خیمه ها تاریک ند !!
        ..
        ممنون حضورت هستم مریم بانوی عزیز . از ما که کاری برنخواهد آمد، باشد که سایت به چراغ حضور شما همواره فروزان گردد خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        راحله حصارکی (راحیل)
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۲۷
        بسیار زیبا بود 👏👏👏👏
        👁️‍🗨️پـً۪۪۪رفکــََِِٰٰٖٖـَِٰٖ↜ـَِٰٖـَِٰٖت
        👁️‍🗨️👁️‍🗨️پـً۪۪۪رفکــََِِٰٰٖٖـَِٰٖ↜ـَِٰٖـَِٰٖت
        👁️‍🗨️👁️‍🗨️👁️‍🗨️پـً۪۪۪رفکــََِِٰٰٖٖـَِٰٖ↜ـَِٰٖـَِٰٖت
        👁️‍🗨️👁️‍🗨️👁️‍🗨️👁️‍🗨️پـً۪۪۪رفکــََِِٰٰٖٖـَِٰٖ↜ـَِٰٖـَِٰٖت
        👁️‍🗨️👁️‍🗨️👁️‍🗨️👁️‍🗨️👁️‍🗨️پـً۪۪۪رفکــََِِٰٰٖٖـَِٰٖ↜ـَِٰٖـَِٰٖت
        👁️‍🗨️👁️‍🗨️👁️‍🗨️👁️‍🗨️👁️‍🗨️👁️‍🗨️پـً۪۪۪رفکــََِِٰٰٖٖـَِٰٖ↜ـَِٰٖـَِٰٖت
        👁️‍🗨️👁️‍🗨️👁️‍🗨️👁️‍🗨️👁️‍🗨️پـً۪۪۪رفکــََِِٰٰٖٖـَِٰٖ↜ـَِٰٖـَِٰٖت
        👁️‍🗨️👁️‍🗨️👁️‍🗨️👁️‍🗨️پـً۪۪۪رفکــََِِٰٰٖٖـَِٰٖ↜ـَِٰٖـَِٰٖت
        👁️‍🗨️👁️‍🗨️👁️‍🗨️پـً۪۪۪رفکــََِِٰٰٖٖـَِٰٖ↜ـَِٰٖـَِٰٖت
        👁️‍🗨️👁️‍🗨️پـً۪۪۪رفکــََِِٰٰٖٖـَِٰٖ↜ـَِٰٖـَِٰٖت
        👁️‍🗨️پـً۪۪۪رفکــََِِٰٰٖٖـَِٰٖ↜ـَِٰٖـَِٰٖت
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۳۷
        چشم حاسدان دنبال جایی ست که بویی از بهبود از آن بیاید . و این صفحه ی فقیر و حقیر مانا را آن مایه نیست تا رشک کسی را برانگیزد . با این‌همه بابت این ایموجی مادرانه و دلسوزانه ات سپاس . ما به انرژی نیک عزیزانی چون شما همیشه نیاز داریم خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        امید کیانی (امید)
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۹:۱۹
        قلم باید که خون گِرید ولی بهتر که بِنویسد
        سکوت از بزدلان شاید ولی از سوی رندان نه
        امید کیانی

        درود و عرض ادب خندانک خندانک

        روبراهید؟
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۲۳:۰۸
        به لطف دوستان روبراهم
        خوش آمدید و خرامان از این بادیه گذشتید و مژده ی باران آوردید خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۲۲:۰۶
        نه خوشتیپی و نه شعرات قشنگند
        نمیدونم چه گناهی کردم که گرفتارت شدم
        ولی خیلی با مرامی
        لذت بردم از شعرت رفیق👌👌👌
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۲۳:۰۹
        احتمال میدم محسن جان ، یکی نفرینت کرده . وگرنه دلیلی نداشت من به تور تو بخورم خندانک خندانک
        میگم تازه الان متوجه شدم که پنجره ی نقد این شعر رو بستم . حالا میگی چکار کنم ؟ 🤔🤔🤔🤔
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ ۲۳:۱۴
        ویرایش بزن داداش اینم من بهت بگم😉
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ ۱۱:۵۵
        سلام شیخ
        حضرت ابراهیم بنده خدا الان بود گریپاچ میکرد با تبرش میزد دهن خیلی از این بتهای انسان نما رو سرویس میکرد
        هی روزگار خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ ۱۴:۰۳
        و پژمان جان ، اینها که می گوییم " نضربها للناس " است . تا خود منظور شعر را فراتر از داستان ها دریابند . ممنونم که هستید و این بودن ، شکیل ترین پاداش ماناست خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۶
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد مهدی پور
        سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۱۹
        نضربها للناس

        آتش که گلستان شود از شعله ی دریا
        ضرب المثل عقل شود عشق تو با من


        درود بر مانای گرامی که همیشه ناب و عالی با معانی متعالی می سراید خندانک

        قلم توانمندتان همیشه ستودنی ست

        زنده باشید به مهر

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۰:۳۹
        سلام جواد آقا
        و تقریبا هر جوادی که من به عمر دراز خویش دیدم، جمله محجوب و باوقار و باشخصیت و نجیب بودند و بی شک شما نیز از این دایره خارج نیستید . در منطق بحثی به نام استنتاج داشتیم که از جمع دو قضیه به دست می آمد :

        قضیه ی نخست : همه ی جوادها نجیب هستند
        قضیه ی دوم : رفیق مانا ، جواد است
        نتیحه: رفیق مانا نجیب است .

        خلاصه این که ما چه از قیاس اقترانی و چه از بحث استنتاج، به هرشکلی شما را دوست دادیم خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۶
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سارا (س.سکوت)
        سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ ۲۱:۳۴
        درود بر شما گرامی جناب مانا
        بسیار زیبا بود وعاالی خندانک
        موید باشید و همواره رد قلمتان زرنگار خندانک خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۰:۴۰
        و من فکر می کنم در همین سکوت شما بسی غریو و اعتراض و سخن خفته است که روزی از روزن کلمات سربر می آورند . تا آن روز مانا نیز البته صبور خواهد ماند خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۶
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ ۲۲:۰۴
        درود برقلم توانا وشیرین شما
        هزاران درود برشما
        شاعرواستاد بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۰:۴۲
        و درود بر حضور زرین شما که مانا را تهنیت و برکت است خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۴۶
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        راضیه خضری
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۹:۳۱
        سلام و درود ها جناب مانا خندانک
        قلم توانمندتان ستودنیست خندانک خندانک خندانک
        موفق باشید
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ ۱۱:۰۴
        سلام و به گمانم پاسخ محبت شما را نوشتم ... به هرحال خوش آمدید و مرا رهین مهر خود نمودید خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۵۴
        فرم و قالب
        محتوی و مضمون

        لحن بیان و خلاصه کامل ترین سپیدی بود که خواندم

        درود استاد مانای عزیز
        خوش برگشتید خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ ۱۱:۰۵
        سلام سعیدجان
        ممنونم از حضورتان و خوشحالم از بودنتان
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
        پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ ۲۱:۴۴
        درود بر مانای مهربان خندانک

        اندیشه‌های نابت ماندگار خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        جمعه ۱ تير ۱۴۰۳ ۰۰:۳۶
        و درود بر دلسوزترین خاله ی خاورمیانه
        ممنونم که همیشه مهربانی خندانک
        ارسال پاسخ
        معصومه خدابنده
        يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۱۹:۰۲
        سلام واحترام جناب مانای گرانقدر
        سوادم در حدی نیست چیزی بگویم فقط درودهایم تقدیمتان رد قلمتان جاوید
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        سه شنبه ۵ تير ۱۴۰۳ ۰۰:۵۷
        سلام بر هموطن عزیزم
        هم اینجا و هم اینستا همیشه لطف شما شامل حالم شده . ممنونم خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۶ تير ۱۴۰۳ ۲۳:۵۹
        درودبرشما زیبابود 🌹🌹🌹خوش آمدید 🌹🌹☘️☘️🍀🍀🌿🌿🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌼🌼🌼🌼🪴🌹🌹🌹💐💐💐🌸🌸🌸🪷🏵🏵 🌹🌹🌹🌹🌹☘️☘️🍀🍀🌿🌿🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌼🌼🌼🌼🪴🌹🌹🌹💐💐💐🌸🌸🌸🪷🏵🏵 🌹🌹🌹🌹🌹☘️☘️🍀🍀🌿🌿🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌼🌼🌼🌼🪴🌹🌹🌹💐💐💐🌸🌸🌸🪷🏵🏵 🌹🌹🌹خوش آمدید 🌹🌹☘️☘️🍀🍀🌿🌿🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌼🌼🌼🌼🪴🌹🌹🌹💐💐💐🌸🌸🌸🪷🏵🏵 🌹🌹🌹🌹🌹☘️☘️🍀🍀🌿🌿🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌼🌼🌼🌼🪴🌹🌹🌹💐💐💐🌸🌸🌸🪷🏵🏵 🌹🌹🌹🌹🌹☘️☘️🍀🍀🌿🌿🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌼🌼🌼🌼🪴🌹🌹🌹💐💐💐🌸🌸🌸🪷🏵🏵
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۷ تير ۱۴۰۳ ۰۱:۳۸
        منت دار این همه محبت بی حد شما هستم بزرگوار
        سپاس از اینکه وقت گذاشتید خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود آزادبخت
        پنجشنبه ۷ تير ۱۴۰۳ ۰۹:۲۸
        درود و ادب مانای ادیب
        هرگاه به شعرهایت نزدیک می شوم خواهم سوخت گاهی از سر اجبار گاهی از سر نیاز
        سبز باشی و ماندگار خندانک خندانک خندانک
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۷ تير ۱۴۰۳ ۱۷:۳۰
        و امیدوارم در پس این سوختن ، ساختنی باشد که اگر جز این اتفاق بیفتد ، مانا خود را هرگز نمی بخشد
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1