سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        غرور شاعری

        شعری از

        امیرشهبازی(گمنام)

        از دفتر دل نامه نوع شعر قصیده

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۲ ۰۰:۲۴ شماره ثبت ۱۳۰۳۷
          بازدید : ۱۷۹۸   |    نظرات : ۱۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر امیرشهبازی(گمنام)

        غرورشاعری
        یک نفرآمد  که  گوید شعر ناب
        زد به بیراهه برفت سوی سراب
         
        زد به سر تا آیدش حرفی زدل
        لیکن افتاد آن دلش درپیچ و تاب
         
        یک نفرگفتش که راه توکج است
        هم به رخ افروخته شدهم دل کباب
         
        طاقتش ازکف بداد و لب گشود
        پاسخش را اینچنین داد آن جناب
         
        کس نیابی همچو من عالِم به دهر
        نزد من یابی زِهر پرسش جواب
         
        من چنان دود چراغی خورده ام
        کز دوچشمم می چکد زرینه آب
         
        بس که خبره گشته ام درکارخویش
        دیگری باید بَرَد از من حساب
         
        من همانم کز طلا دارد قلم
        گربخواهم دُر فشاند با شتاب
         
        آن نفر گفتش، توقف کن کمی
        تا که سوزن می زنم براین حباب
         
        راه  خود کج  می روی وغافلی
        باکه می گویی که هستی برصواب؟
         
        در قوانین عروضی  حاذقی!
        وزن و بحروقافیه کردی کتاب!
         
        هم سخن دانی وهم چیره به نظم!
        لیکن آیا کرده ای دل را  مذاب؟
         
        شعرناب دل خواهد ازجنس شعور
        گرکه داری درطبق آر بی عتاب
         
        شعرِ خود را با کمی مرهم بیار
        تاشفا بخشد دلی را چون شراب
         
        شعرِشاعرنی فقط زلف است وچشم
        تا  به کی خواهی بمانی  برغراب
         
        دیده  را بر چشم و ابروها  ببند
        اندکی غم را ببین در نسل خواب
         
        گردو روزی برمرادت این نبود
        شعرِ خود جایی  ببر بهرِ ثواب
         
        قول"گمنام"گرچه تلخ است،ای امیر
        عِرض شعرمیخواهد وحرفِ حساب
        "گمنام"7/3/92
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۵۷ شاعر این شعر را خوانده اند

        علیرضاجهانگیری نوین

        ،

        اعظم اکبری

        ،

        امیر علی مطلوبی (سخن سنج تبریزی)

        ،

        وحید آقایی

        ،

        معصومه عرفانی (عرفان )

        ،

        طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)

        ،

        ابوالحسن اکبری

        ،

        حامی شریبی

        ،

        احمدرضا زارعی

        ،

        فرهین رام

        ،

        حيسن باران(کبوتر باران)

        ،

        محسن حامد (باران)

        ،

        شهاب احمدي (غروب دلتنگي)

        ،

        زیتا رضایی

        ،

        یلدا محمدی

        ،

        محبوبه زیدی (ماه پوپک)

        ،

        سيد محمد مير سليماني بافقي(باران)

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        علی مومنی

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)

        ،

        زهرا محمدزاده (زلفشه)

        ،

        حاج امیر

        ،

        زهره ساجد

        ،

        مهدی خدایی (آیدین)

        ،

        حسن حسینی

        ،

        آذین پژوهش

        ،

        مشکوة توکل

        ،

        مسعود میناآباد

        ،

        وسعت اله کاظمیان دهکردی

        ،

        امیرشهبازی(گمنام)

        ،

        مسعود مرهونی

        ،

        موسی عباسی مقدم

        ،

        رضا جوکار

        ،

        محمدرضا علی بابایی

        ،

        سجاد کهنسال

        ،

        محمد رضا نظری(لادون پرند)

        ،

        علی افشاری (فانوس)

        ،

        مهرداد میمند (مهرداد)

        ،

        لادن آهور (بانو)

        ،

        مریم شجاعی

        ،

        احمد البرز

        ،

        علی توکلی

        ،

        فرزاد بهارا

        ،

        م ی (لولی وش)

        ،

        حبیب الله نبی اللهی قهفرخی

        ،

        ستاره حیدری

        ،

        جاسم ثعلبی (حسّانی)

        ،

        ژیلاراسخ

        ،

        خالد بایزیدی(دلیر)

        ،

        علیرضا امیرخیزی

        ،

        سیامک کیهانی

        ،

        رضا محمدصالحی

        ،

        زهرا روشنی(پریوش)

        ،

        ايرج اميري

        ،

        ناهید فتحی (راشا)

        ،

        رضا نظری

        ،

        صادق دلیری

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5