با فکر و روح و جونمو بند بندِ استخونمو
عقل و دل و وجودمو همه بود و نبودمو
دلتنگیام درگیرتم آره جونم درگیرتم
ورس اول
نخند به منِ دیوونه نگو این هیچی نمیدونه
پا گذاشتی رو حرفاتو گفتی یادش نمی مونه
میگم خیلی دوستت دارم ازم فاصله می گیری
مگه چیزی دیدی از من
جواب دوستت دارم هام ، نباید اینطوری باشه
چرا دلگیر شدی از من
تو زندونت گرفتارم به رفتن تو محکومم ترجیع بند
به جرمی که نکردمو گناهی که نمیدونم
روزای اول دیدار یه جور دیگه ای بودی
میگفتی دل به من دادی به آسونی به این زودی
گفتی بی من نمی تونی بی من زنده نمی مونی
نخواهد آمد اون روزی که حس کنی پشیمونی
گفتی هر جوری که باشم وجودمو خریداری
بدترین آدمم باشم بازم به من وفاداری
به غیر از من نگاهتو به هیچکسی نمیسپاری
آسمونم زمین بیاد دست از من بر نمی داری
گفتی به چشم من تنها تو خوب و پاک و محجوبی
چرا پشت پا میزنی به احساسِ به این خوبی
همون اندازه میخوامت به قدر اولین دیدار
حتی تا آخر دنیا بچینن بین ما دیوار
فراموشت نخواهم کرد عزیز رفته از دستم
با فکرت زنده ام اما پس از تو مرده ای مَسخَم
(تو زندونت گرفتارم به رفتن تو محکومم
به جرمی که نکردم و گناهی که نمیدونم./ )
درودبرشمابانوی عزیزم
ترانه ی زیبایی بود