چهارشنبه ۷ آذر
|
دفاتر شعر محمد شریف صادقی
آخرین اشعار ناب محمد شریف صادقی
|
وه سَحابیّ گربهایّ چشمانت
چون که از خوابِ خوشی مستانه برخیزد
صحنهای از انفجارِ اخترِ سرخی تماشاییست(1)
جلوهای از رستخیزِ یک ستاره یا که یک ققنوس
از غبارِ یک سحابی یا که از خاکستری تاریک
همچو خوابی پر ز بیداری
و یا بیداریای از خواب
به سانِ کرانهای در دوردست
و بر فرازِ افقهای اقیانوس
آنگاه که چشم آسمان ،خورشید،
به خونابهٔ غروبِ بر ساحل
غریبانه بنشیند
یا چنان چشمانِ خونآلودِ من آنگاه
که دریایی ز اشکم را
به آغوشش کشد
هلا که انعکاسِ عکسِ صورتت ای گل
در آسمانِ سرخفامِ چشمانم
منادیّ رستاخیزِ گداختهای سرخ است
که در دهد ندا و
شکافد جهان از جهان
فَاِذَ انْشَقَّتِ السَّماءُ
فکانَت وردةً کالدّهان(2)
وَ لیکن چه باک کنم
ز سرودِ صورِ رستاخیز
که گر آسمانها گسستن گیرند
وگر ستارگان جمله بپاشند
و یا که از درون، دریاها جمله بگدازند
وگر ز جا بجهند بلندیهای ابدی
و خُرده خُرده فروفتند سرفرازانِ ازلی(3)
محالِ حال من است، آری محال
که پیمان من از تو گیرد زوال(4)
چگونه دستِ نیازم نَیازم به سوت
که گر چه دست روی دست بسیار است
لیک اگر دستم نماید لمس
دستِ کس یا ناکسی که تو گرفتی دست
چه نیک است و چه نیک است و چه نیک است
که این فتنه مُسریست از دست به دست
یک نظر کردیّ و صد فتنه فکندی همه را
و خوشا
و خوشا
و خوشا
و خوشا فتنهای که تو اندازی
و خوش آن شورشی که بازبنشانی
ای فتنهانگیزترین آرامْدارِ دلها
ای آنکه منزل در دل گزید
و ای گمگشته در دورِ ناپدید
تو را چه شد که شتافتی عجول
در افقی ندیده، نگفتیده و نشنیده
به سوی سرزمین هیچاهیچ
و به تحقیق جمعیت کدام سرزمینند
دوستانهتر از ملّتِ ملّتِ عشق؟
ملّتی از ذراتِ هیأتِ من
تمام اتمهای وجودم
که فریادِ هجران آغوش تو را
از اوج امّید مرگ و از قعر بیم زندگی
تا کرانههای معنا برسانند
و حال که موعد رستاخیزِ چشمت فرا رسید
در صور لبت بدم
که تا هر دانهای ز خاک من
چون باد به گِرد آید
گردابهٔ آتش آر ، این آتشِ شوقْآشوب
کز سینهٔ چون اِسپرِ فیروزه سپهر
تا دل سرد زمین سربکشد
با باد امید و خاکِ افتادگی و
با آبِ روان
از بقایای من، از گورِ روان
میدرد پارچهٔ خام فلک از دل خاک
که بدوزد جامه
جامهای بر تنِ ذراتِ همان تن،
آن تنْ کاو
ملّت عشق مرا میسازد
(حاشیه)
(1) اشاره به سحابی چشم گربهای؛ سحابیها ابرهای گاز و غبار هستند که ستارگان در آنها متولد میشوند؛ همچنین بعد از انفجار ستارگان در حال مرگ ، موسوم به ابرنواختر یا supernova سحابیهایی شکل میگیرند.
(2) آیهٔ مشهوری است در سورهٔ الرحمن؛ آنگاه که آسمان به شکل گل رز از هم بشکافد و چون روغن گداخته گردد
(3)در این سطور از آیاتی از سورهٔ تکویر و انفطار و ایضا آیاتی از فصل سوم کتاب حبوق نبی (کتاب مقدس عبری یا عهد عتیق) تاثیر گرفته شده است.
(4) این سطر به تاثیر از آیهای از فصل شصتم کتاب اشعیای نبی سروده شده است.
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما🙏🙏🙏 این نشان از نکتهسنجی شماست. شعر از چند عروض نیمایی استفاده کرد و گاهی از آنها عدول کرده. ارکان فعلاتن، فاعلاتن، مفاعیلُ و... استفاده شدهاند و گاهی در یک مصراع یا چند مصراع متوالی غالب میشوند | |
|
درود. ممنون از لطف و توصیهٔ گرانقدر شما🙏🙏🙏🙏. گاهی خودم هم از عدم رسایی و فصاحت در بیان خودم شاکی میشوم. اتفاقا روان بودن یکی از مهمترین ویژگیهای اثر خوب است و غامض بودن بد است و بدتر اینکه تصنعی هم باشد.🌺🌺 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما
بسیارزیبابود
افرین