سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        بالاخره امید آمد

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۰۵:۲۸ شماره ثبت ۱۲۸۱۸۷
          بازدید : ۱۱۳   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        بالاخره امید آمد
         
        بالاخره امید آمد
        که مرگ ،
        افیونِ  گرمی بود ،
        براین تَنی که سرد گشته
        براین روحی که عمریست ،
        گشته سرگشته
         
        قدمم که برای همیشه از تنم رفته بود بیرون ،
        حالا درقالبی دیگر،
        درنقشِ پرواز، برگشته
        که بی تَن ،
        این سَبُک روح ، همچو پَرگشته
         
        شِکر شدم منِ فلفل
        یه دریا شده قلبِ من
        شِکر بودنم درفنجانِ این جان ،
        بخوبی حل گشته
         
        چه خوب شد که این جانِ بی جان ،
        خالی ازهر رنج و درد گشته
         
        امید ،
        با چهره های گوناگون پیشِ من آمد ،
        که آخرینش نسیمی بود
        برای بُردنِ این درد و رنجی که ،
        دگر بسان گَرد گشته
         
        نامَردیِ نامُرادیها ، همه مُرده
        مراد و امید ، هردو باهم رسیدند به فریادم
        همان مرادِ فسقلی که اینک برای خودش ،
        حسابی مَرد گشته
         
        بهمن بیدقی 1402/12/8
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جواد مهدی پور
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۰۹:۰۵
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۰:۱۲
        با سلام و عرض ارادت آقای مهدی پور بزرگوار
        سپاس
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۱۹:۱۲
        درود برشما جناب بیدقی

        جالب وزیبا بود خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۱۹:۴۰
        با سلام و عرض ارادت آقای فتحی بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف شما
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4