سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 27 فروردين 1404
    18 شوال 1446
      Wednesday 16 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

        چهارشنبه ۲۷ فروردين

        فریبا

        شعری از

        رامین مهبودی

        از دفتر کبوترانه نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ ۲۳:۲۷ شماره ثبت ۱۲۸۱۷۸
          بازدید : ۱۳۵   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رامین مهبودی
        آخرین اشعار ناب رامین مهبودی

        مهربانی صدهزار اما
        به چشمان چند خنجر بسته و 
        نیرنگ می بافد به مژگان
        فسون می بارد از بند لب و مینای دندانش
        به دستش تار تار موی می بافد
        که تا توری کند در پای و دست من
        نه اینک من که اهریمن
        به دامش همچو مومی نرم در دستش
        خمارش گشته اهریمن
        خمار خنده ی مستش
        فسارش تنگ در دستش
        رهایی چاره است اما
        مهربانی بسته است دستش
        گهی از عشق می گوید
        گهی در بند نفرین است
        گهی با ناز می گرید
        گهی از خنده مدهوش است...
        و شیطان مانده سرگردان
        به دندانش گرفته نوک انگشتان
        بمانده در کم و کیف جهان حیران
        که نیرنگ و فسون کار من است اما
        به شاگردی نشستم پیش مهرویان
        و من آورده ام سر را به ناچاری فرود اما
        چنین بند و اسارت لذتی دارد
        گاه تحریمم می کند
        گاه پیش پایم می نهد راهی
        گهی بر آسمانم می برد
        که پیش پایم می کند چاهی
        ولی دل راه و چاهش را
        به ناز و خنده می بخشد
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۰۳
        جالب و زیباست
        تکرار "تار"؟؟؟ خندانک
        رامین مهبودی
        رامین مهبودی
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۲۳:۰۰
        درود بر شما استاد گرامی خندانک خندانک
        بله استاد ، به دستش تار تار موی می بافد ...
        ارسال پاسخ
        ابراهیم آروین
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۰۶:۵۴
        درود و عرض ادب
        استفاده بردم از قلم ارزشمند تان
        دستمریزاد
        سبز باشید
        خندانک خندانک خندانک
        رامین مهبودی
        رامین مهبودی
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۲۳:۰۲
        درود بر شما گرامی خندانک خندانک
        سپاس از حضور سبزتان خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد مهدی پور
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۰۷:۳۹
        درود بر شما جناب مهبودی گرامی

        ناب سرودید

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        رامین مهبودی
        رامین مهبودی
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۲۳:۰۳
        درود بر شما گرانقدر خندانک خندانک
        سپاس از حسن نظر جنابعالی خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نیره صدری
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۰۹:۰۵
        چنین بند و اسارت لذتی دارد
        خندانک خندانک
        درود برشما شاعر ارجمند
        بسیاربسیار زیبا وپرمعنی قلم زدید
        سربلند باشید خندانک خندانک
        رامین مهبودی
        رامین مهبودی
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۲۳:۲۸
        درود بانو خندانک خندانک خندانک
        سپاس از نگاه زیبایتان خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهروز دارابی
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۰:۵۲
        درود بر شما جناب مهبودی
        آفرین
        🌹🌹🌹
        رامین مهبودی
        رامین مهبودی
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۲۳:۲۹
        درود و سپاس خندانک خندانک
        خوش آمدید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۰۱:۳۰
        درودبرشما زیبابود 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮
        محمد اکرمی (خسرو)
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۰۸:۰۳
        درود جناب مهبودی
        زیبا و با مفهوم قلم زدید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۱۹:۱۴
        درود برشما

        جالب بود خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        آذر دخت

        روزگاریست که در میخانه خدمت میکنم ااا در لباس فقر کار اهل دولت میکنم
        سیده نسترن طالب زاده

        د ساربانا بار بگشا ز اشتران ااا شهر تبریزست و کوی دلستان ااا درودی دگربار سرکارخانم دکتر حسین زاده شهدخت ادب و عرفان و تعالی ااا اشعلری برگزیده از دیوان استاد بهار بود تقدیم حضور یازان و دوستات ااا دور است از ادب کمترین ااا طعنه و ایذا در محضر سروران عالی قدر ااا ژرف بود ابیات در نگاهم همین ااا با مهر بی مر
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        من متعجبم سلام بانو دکتر طالب زاده نمی دانم سلام و احوال پرستی تان بامن کجا و شعر طعنه دار زهرآگینِ فرومایه خواندن دوستان من یا من کجا ااا خب کدام یک را باور کنم ممنونم از فیض نصایح ملوکانه ی شما بانو واقعا نواختی مان آه و بدرود
        سیده نسترن طالب زاده

        ر مگیر از فرومایگان دوستان اااا که حنظل نکارند در بوستان اااا که ذات نکو آید از خانمان ااا چنان آب نیکو که از اسمان اااا درودتان بانوی معززنیمه شب بهارانه نیکوو بکام
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        هاتفِ جانم صبا گوی ز دلبر خبر ااا عشق بیاوَر مرا اوست نَفَس را اثر ااا سلام شب و روزگارهمگی خوش بداهه بدرود ااا ر

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1