۱
دلیل نام ایرج بود ایران
که شد لبریز آوای دلیران
اگر ایرج نبود و نام پاکش
نبود ایران، به جز یک حس ویران
.................................................
۲
چه پیوند خوشی، ایران و ایرج
چه عشق دلکشی، ایران و ایرج
تو این تصویر را بر بوم دنیا
چه زیبا میکشی؛ ایران و ایرج
....................................
۳
نجیب و عاشق و آزاد ایرج
که مهری بر دلش افتاد ایرج
همان مهری که ایران را بنا کرد
به نام نامیاش دل داد ایرج
....................................
شبنم حکیم هاشمی
...........................................
ایرج کوچکترین پسر فریدون است که اولین پادشاه ایران شد.
هنگامی که فریدون جهان را میان سه پسرش تقسیم کرد، سرزمین شرق را به پسر اولش، تور، داد.
سرزمین غرب را به پسر دومش، سلم، داد.
و سرزمین میانی؛ یعنی ایران زمین را به پسر سومش، ایرج، داد.
ایرج پس از مدتی که پادشاه ایران بود مورد حسادت و کینهی برادرانش قرار گرفت که میگفتند چرا باید فرمانروایی بهترین سرزمین با ایرج باشد؟
ایرج که علاقه و مهر خانوادگی و برادری برایش بسیار اهمیت داشت گفت که هیچ علاقه و چشمداشتی به تاج و تخت سلطنت ندارد و حاضر است پادشاهی ایران را به برادرانش بسپارد.
او به دیدار برادرانش رفت تا مهر و عشق و حسن نیت خود را
به آنها نشان دهد، اما آنها هیچ توجهی به حرفهایش نکردند و
از شدت عقده و خشم و حسادت او را کشتند.
ایرج یکی از بزرگوارترین و پاکترین و معصومترین شخصیتهای شاهنامه است.
ایرج نماد ایران است و ایران نماد ایرج؛ چون واژهی «ایرج» از ریشهی کلمهی «آریا» ست، و با واژهی «ایران» همخانواده است.
معنای «ایرج» نجیب و آزاده است که کاملا با واژهی «آریا» هممعنی است.
ایرج همسو با نامش نجیب و آزاده بود، و دقیقا همین خوی نجابت و آزادگی بود که در زمان باستان در آریاییها و ایرانیان وجود داشت. گویی که این خوی نجابت و آزادگی از ایرج در جان ایران و آریایی جاری شده بود.