يکشنبه ۴ آذر
کیمیا شعری از علی پورزارع هیچ
از دفتر دل نامه نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۲ ۰۱:۴۱ شماره ثبت ۱۲۶۹۶۴
بازدید : ۱۲۸ | نظرات : ۱۸
|
دفاتر شعر علی پورزارع هیچ
آخرین اشعار ناب علی پورزارع هیچ
|
«کیمیا»
روزی در این دشت فراخ،
سبزه ای میروید،
همنشین گلی میشود،
به یاد تو،
اورا با لبخند در آغوش میگیرد
و از تو، به او می گوید.
هر شامگاه،
صدای باد را میشنود
و نجواهای مرا، می آورد به یاد؛
نغمه هایی که از دل تنهایی،
میپیچید در گوش باد.
در سحرگاه،
سرمست میشود با قطره شبنم،
می رود رو با آسمان.
ناگه گویی در گوش گل، از تو میگوید.
گل میشکفد.
در نهان خانه قلبش،
یاد تو را می میپروراند؛
می شود آفتاب گردان!
اندکی از من در آن سبزه جا مانده
و اندکی از تو در آن گل.
|
نقدها و نظرات
|
درود و مهر سپاس فراوان مانا باشید | |
|
درود بر شما سپاس از مهرتان مانا باشید بزرگوار 🌹🙏🏻🙌🏻 | |
|
درود و سرور سپاس از مهرتان مانا باشید | |
|
درود و مهر سپاس فراوان مانا باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بمانید به مهر و بسرایید