سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
بانام ویادخدا
و درودبرشما شاعربزرگوار
جناب محمدی عزیز
🌼غزلی زیباخواندم ازقلمتان مایه های ازحکمت وعرفان در شعرتان وجود داشت وبردل نشست ازلحاظ معناومفهوم دراوج بود اما مشکلاتی درلفظ وساختارش هم داشت که بااجازه تون چون تیک نقدرافعال کرده اید به نکاتی اشاره می کنم وامیدوارم که جسارتم رابرمن ببخشید من خودمم نقادنیست ونیازمند آموختن ...
🔷️🌼درابتدای شعرشاعرباطرح یک سوال مخاطبش را همراه خودمی کند وبه چالش می کشد سوالی که شایدبارهاماازآدمها ازخودکرده ایم که اصلا چرابه دنیاآمدیم که این همه ظلم وستم راباید در این زمانه تحمل کنیم ... به طورکلی شعربدی نیست اما نیازمندویرایش است. می توان دستی به سرورویش کشید ...
🧊♦️اگردقت کنیم درهمان بیت اول ضعف تالیف وجوددارد ومعناومفهومش واضح نیست وکمی گیردارد
درمصراع اول می گویید اززمانه بازپرسید و مخاطب می گوید چه کسی پرسید ضمیر سوم شخص مفرد است وچون بعدش باضمیر اول شخص جمع جواب می دهد باهمدیگر همخوانی ندارد این جواب وسوال
ودرمصراع دوم باکدامین جورخودرابرمن استثنانمود زیادمفهومی ندارد وقتی از جوروستم می گوییم فعلش می شود تحمیل کردن وشاعردراصل منظورش این بوده که زمانه باکدامین ستم خودرابرمن تحمیل کرد
🧊♦️وزن شعر هم دربعضی جاها روان نیست وهجاکم واضافه دارد ،ازجمله دربیت سوم:
می کشانْد هردم مرا دنبال وصل یک سراب
آخرالامر کوزه ای خالی به من اهدا نمود
اینجا علاوه براینکه وزن مخدوش هست درمصراع اول کشاندن دنبال وصل سراب درنگاه اول درک مفهومش سخت است و(یک ) هم حشو است جداازاینکه خب سراب معلوم است که کوزه خالی تحویل می دهد ومعناپیچیده شده
شما درمصراع اول می توانستید بگویید
می کشاند هردم مرا تااوج اقیانوس عشق
اینجوری یک هم حذف میشود وحشو برطرف میشود ومعنا هم پذیرفتنی تر گرچه وزنش هنوزم مشکل داره وبایدفکری براش کنید
🧊♦️زبان شعرهم یکدست نیست ، گاهی امروزی میشودوگاهی قدیمی استفاده ازکلماتی مثل نمود ، بُدم توی ذوق میزند گرچه شایداشکالی نداشته باشد اما بهتراست که زبان شعرامروزی باشد
مثلا دراینجا:
من به دنبال بهار آرزوهایم بُدم
او خزان زرد پاییزی نصیب ما نمود
می شودبدم راحذف کردوگفت
من به دنبال بهارآرزوها دربه در
♦️دراین بیت هم حشووجود دارد:
لذت عیش و جوانی حس نشد در کام من
قامتم را زیر بار رنج هایش تا نمود
عیش ولذت هردو به یک معنایندوحشو است
می شودگفت:
لذت فصل جوانی حس نشد درکام من
🧊♦️قافیه ها هم درشعر تکرارشده بود چندجا
ماسه باروتا دوبارقافیه شده واین درست نیست...
🌼واما ازنکات مثبت شعرتان استفاده ی زیبا وهنرمندانه ازآرایه ی تضاد بود تقریبادرتمام بیتها این آرایه دیده میشد ...
🌼🔷️من بانگاهی به کارنامه ی شعریتون شماراشاعری بالقوه توانمندیافتم ذهنتان موسیقیایی است پشت شعرهایتان اندیشه ای قوی است و تصویرسازیها خوب است فقط باید کمی بیشتر روش کارکنید تا ضعف تالیفها ومشکلات وزن وقافیه برطرف شود...
سلامت وموفق باشید درپناه خداوندبزرگ