يکشنبه ۴ آذر
هنگرد شعری از حسن رسولی
از دفتر رسولی در حسن نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۲ ۰۲:۳۶ شماره ثبت ۱۲۶۱۹۲
بازدید : ۶۷ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب حسن رسولی
|
«هنگرد»
وقتی که آهن پاره¬ها قبله گاه می¬شوند
وقتی که قلم ها خود حجاب راه می¬شوند
عبادت یا نوشتن به چه راه می¬برد
به کجا می¬رسد
چنان که بی عبارت عشق و, عمارت دل مانده¬ام
من مزد نخواستم به این زیستنم
در حبس کلمات
تجارت که نمی¬کنم
پس چگونه راه گم می¬شود
گم راهی می¬شود پر عزیز
این جا عشوه های مریض
رونقی عزیز دارد عزیز
این جا هر که بیشتر کرم بریزد
ماهی های بیشتری می¬گیرد
آه انگار این دهان ها عاشق قلابند
این جا کمیت بر جمعیت عشق
غالب است
کرم و دروغ و قلاب
این جا عاشقان بر دارمعشوق خویش می¬زیند
این جا مرگ بهتر از زیستن
این جا هیهات گویان
مرگ می¬فروشند و زیستن می¬خرند
من اما همچنان مرگ در آغوش یار را می¬خرم
این جا من کَرَمْ من کَرَمْ من کَرَمْ
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
"یا فاطمه من عقده دل وا نکردم
گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم"
شهادت حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیه را
تسلیت عرض مینمایم