دوشنبه ۳ دی
قرار عاشقانه شعری از مریم رحمتی پویا
از دفتر سنگ خارا نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۵:۳۶ شماره ثبت ۱۲۵۴۲۵
بازدید : ۱۸۸ | نظرات : ۲۴
|
دفاتر شعر مریم رحمتی پویا
آخرین اشعار ناب مریم رحمتی پویا
|
ساعت پنج است و من هم منتظر در ایستگاه
گاه ساعت ، گاه آنسوی خیابان را نگاه
خوب میدانی که من بی بال ، پر پر میزنم
با تماسی از تو، می آیم به تو سر میزنم
من به دنیا آمدم آن لحظه در آغوش تو
زادگاه دوّمم .... بازوی اطلس پوش تو
شعله ای که روز اول در دلم افروختی
چشم من از دیگران بستی و بر خود دوختی
هیچ گفتی سوختش را از کجا تأمین کنم؟
خون بسوزانم چو بنزین، شعله را تضمین کنم
گر فراموشت شود روزی محبتهای من
دل بسوزد، جان بسوزد ،تن بسوزد وای من
《 مريم رحمتی پویا 》
|
نقدها و نظرات
|
درود فراوان ممنون از لطفتون | |
|
سلام و درود ممنون از لطفتون | |
|
سلامو درود ممنون از لطفتون | |
|
سلام و هزاران درود ممنونم بزرگوار | |
|
سلام و درود جناب معصومی بزرگوار ممنون از محبتتون | |
|
سلام و درود بر شاعر بزرگوار به به، ممنون از بداهه زیباتون کی رسد شعر پر از ایراد مریم رحمتی پای اشعار پر از مغزِ ........امیر وحدتی بداهه تقدیم شاعر گرانقدر آقای امیر وحدتی | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و سرشار از احساس بود