سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

تقویم روز

جمعه 17 آذر 1402
    27 جمادى الأولى 1445
      Friday 8 Dec 2023

        پر نشاط ترین اشعار

        کانال تلگرام شعرناب

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        بنویس تا زنده بمانی ،هر که نوشت پادشاه می شود. فکری احمدی زاده(ملحق)

        جمعه ۱۷ آذر

        آخرین چای

        شعری از

        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

        از دفتر دفتر لحظه ی ناب مرگ نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۱ مهر ۱۴۰۲ ۲۳:۲۶ شماره ثبت ۱۲۴۵۶۱
          بازدید : ۶۷   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        آخرین اشعار ناب بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

        آخرین چای

        دلم زمستان می خواهد 
        زمستانی سخت وطولانی 
        پرازسپیدی 
        عالمی برف ویخبندان وسردی 
        آنجا که نداردهیچ سبزی وسرخی وزردی
        سراسرسپیدی ویک رنگی
        جاده ی باریک ولغزان کوهستانی 
        مملو ازبرف 
        سواریر مرکب خویش
        درامتدادجنگل سردوخموش
        کاجهامدفون به زیربرف
        ومن درمیان بارش برف شدیدوکولاک سرکش 
        به دنبال خاطرات شیرین گذشته
        درپس کلبه ی چوبی تنهای کوهستان 
        می نوشم آخرین چای یاقوتی
        شایدباورش سخت باشد 
        هیچ درک نمی کنم حس وحال خویش
        می دوزم به دیوارش
        تصویری درهم شکسته ازخویشتن 
        ودودمی کنم بیهوده عمر تلخبارروزگارتنهایی
        می شکنم عاقبت این سکوت مرگبار 
        درگامهای تانیمه رفته دربرف 
        آنقدردورمی شوم تانماندهیچ ردی دربرف
        ونگیرم آرام تاآنکه رسم به پایانش
        مدتی رامی ایستم بی حرکت
        تاسبکبال شوم درعالم
        می بندم چشمانم تاسحرگاه 
        بااولین گام می چرخم دراوج
        آنگاه می گشایم دیدگانم را
        به دنیای روشن برفرازرودخانه ای خروشان
        هرچه هست آنجاست 
        روشنای زندگانی
        وآن خواستگاه من است
        می گریزم زتاریکی و می رسم به ابدیت
        بهاءالدین داودپور. بامداد 
        پاییز ۴۰۲
         
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۲ ۱۸:۲۳
        امید بخش و زیبا بود خندانک
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۲ ۱۹:۵۵
        سلام و درود بر شما ادیب گرامی خندانک خندانک
        زیبا سروده‌ای از قلمتان خواندم خندانک خندانک
        مانا و نویسا باشید به مهر خندانک خندانک
        نیلوفر تیر
        يکشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۲ ۱۵:۲۱
        درود جناب بامداد گرامی خندانک
        محمد محمدنژاد(آشوب)
        يکشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۲ ۱۷:۱۹
        خندانک خندانک خندانک
        جواد کاظمی نیک
        دوشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۲ ۱۱:۳۳
        درودبرشما زیبابود جناب داودپور عزیزم بسیار زیبا و عالی بود لذت بردم احسن برشما پرمفهوم بود احسنت برشما خداقوت عزیزدلم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم قلمتان همیشه سبز ونویسا باشدعزیزدل 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0