سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 دی 1403
  • روز ملي ايمني در برابر زلزله
25 جمادى الثانية 1446
    Wednesday 25 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۵ دی

      غزل به سبک من

      شعری از

      محمد رضا نظری(لادون پرند)

      از دفتر واژه های بی سرزمین نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۱۴:۵۹ شماره ثبت ۱۲۴۵۴
        بازدید : ۱۲۱۶   |    نظرات : ۵۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر محمد رضا نظری(لادون پرند)
      آخرین اشعار ناب محمد رضا نظری(لادون پرند)

      دم از غزل نزن به غرور که ما هم شنیده ایم
      اگر چه نخورده نان گندم!به دست مردم که دیده ایم
      در مزرعه ای که تو امروز با کبر و غرور میچری
      ما سالها پیش تر از آنکه تو زاییده شوی چریده ایم
      گمان مبر که از قافله دوریم و از شعر بی خبر!
      سالها به ساز واژه رقصیده و در سایه احساس لمیده ایم
      ما با گله نمیچریم و به راه خود میرویم
      سالهاست از گله و سگ گله و چوپان رمیده ایم
      تو هنوز پایبند حد و حدود و قانون غزلی
      ما شهد گلواژه های آنطرف دیوار هم چشیده ایم
      ریشه در سرزمین غزل و سر در هوای مفهومیم
      با واژه بال گرفته ایم و تا خدا پریده ایم
      آزاد تر از نسیم و جاری تر از رودیم
      نه التماس قافیه کرده ایم و نه منت واژه کشیده ایم
      در حجم محدود غزل دست و پا زدیم و سیر نشدیم
      از گرسنگی گلوی قافیه و حیای واژه دریده ایم
      ما خالق واژه های بکر و شاعران درد و احساس و کنایه ایم
      چیزی که حتی در شاهکارهای شما هم نه دیده ایم و نه شنیده ایم
      شما هنوز در وصف معشوق و می و میخانه و فراق مانده اید
      ما زیر فشار مفهوم و رسالت شعر و سنگینی واژه خمیده ایم
      شما از چشم و ابرو و قد رعنای غزل سروده اید
      ما طعم دردها و نگفته ها و اشکهای شور غزل چشیده ایم
      حال غزل ردیف نبود و بی قافیه درد میکشید
      ما برای غزل و چهار پاره های تن غزل آبرو خریده ایم
      به وزن آه غزل شکسته ایم و بدون قافیه قلم زدیم
      زلال و پاک جاری شده ایم و از چشم غزل چکیده ایم
      شعری که زبان حال مردم نباشد و تلنگر نزند شعر نیست
      ما واژه هایمان را هزار بار مزه مزه کرده ایم و جویده ایم
      سینه سپر نکن که رگبار واژه از مسلسل قلم جاری است
      ما همیشه تا دندان مسلحیم و گلنگدن واژه را کشیده ایم
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2