يکشنبه ۲ دی
قفس زندگانی شعری از توحید هاشملو قلمدار
از دفتر غم عشق نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۲ ۰۶:۱۷ شماره ثبت ۱۲۴۴۸۶
بازدید : ۱۱۷ | نظرات : ۱۰
|
دفاتر شعر توحید هاشملو قلمدار
آخرین اشعار ناب توحید هاشملو قلمدار
|
بی تو ای یار چه بگویم از دل بی کسم
نشانی از زندگانی نیست در این قفسم
من به ماتم زده ای بیش نِیَم زهجر یار
زعشق بی وفایی که کردمش ترک دیار
من زیار بسی رنجیده ام نمیکنم شکوه
یاری که دروغ عمری کرده برایم عشوه
اهل این دیارم اصلیست نکنم فراموش
اصل چراغست که بی وفا کرد خاموش
آخر این عشق چیست که گشتم گرفتار
عشقی که آخر ندارد میکند ذلیل وخوار
من به ستم زکودکی کرده ام چشمم باز
به شاید طالعم بود که من کردمش آغاز
زین ره نکردم بر کسی من حرفی بگوش
پشیمانی چه سودی که کرد زسرم هوش
نکردم من از این عشق بر کسی گلایه ای
یا که بندازم تهمت به هر کسی کنایه ای
کردند پند بسیار که این عشق ندارد سود
اما چه سودی هوش و عقل که زسر نبود
|
نقدها و نظرات
|
ارادتمندم استاد گرانقدر🙏🙏🙏🙏 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
موفق باشید