سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        رباعی «واله واقعی»

        شعری از

        اصلانی (امی)

        از دفتر رباعیات نوع شعر رباعی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۴ مهر ۱۴۰۲ ۱۱:۵۵ شماره ثبت ۱۲۴۳۳۴
          بازدید : ۹۱۱   |    نظرات : ۳۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        به نام خدا
        «واله واقعی»
        حالش ز تو از ناله مشخص باشد
        از روی تر و ژاله مشخص باشد
        این نیست بر آن روی حریفان دغل
        با اشک همی واله مشخص باشد
        شاعران: امین اصلانی - امیر اصلانی  (اَمی)
        1402
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۰۲:۴۶

        🪴به نام خدا 🪴

        باسلام و عرض ادب و آرزوی سلامتی و عزّت روزافزون برای مدیر سایت استادسیّداحمدی زاده عزیز و جمیع اعضای ارجمند سایت ادبی شعرناب و بااجازه از همگی شما ارجمندان خندانک مختصری در مورد دو قالب شعریِ کلاسیک یعنی رباعی و دوبیتی و تفاوت های این دو گونه ی مرسومِ شعری می نویسم :


        - رباعی در لغت به معنی : ( چاردانی / چهارتایی یا چهارگانی ) است.

        - رباعی از واژه‌ی : ( رباع + یایِ نسبت ) شعری است دارای چهار مصراع .

        - در ارکانِ رباعی‌سُرایی رعایتِ قافیه در مصاریعِ نخست ، دوم و چهارم ، ضروری هست و در مصراع سوم ، اختیاری‌ست.

        - رباعی زیباترین و متناسب ترین قالب شعری برای انتقال پیام و مفهوم در کوتاه‌ترین لحظه و کم‌ترین کلمات است.

        - ساختار و نحوه‌ی قرارگیریِ کلمات در واژه‌گُزینیِ رباعی طوری است که سه مصراعِ اوّل در حکمِ مقدّمه‌ای برای ترتیب دادنِ پیغامِ موجود برای مخاطب یا خواننده در مصراع چهارم هستند که بایست در آن یک فکرِ زیبا و تازه ، یا نکته‌ای بَدیع و ژرف ، بیان شده باشد و پیامِ مشخصی داشته باشد که سراسرِ رباعی وَقفِ رساندن آن مفهوم باشد و از هر شاخ و برگِ اضافی که اثری در بیانِ آن تفکّر و ایده ی واحد و پیام شاخص و خاصِ کوبنده در مصراع چهارم ندارند ؛ عاری باشد‎:



        داغی چه عظیم ، کرد در سینه ، جُلوس

        شد روضه و با ضَجّه نَفَس شد مَحبوس

        پرسید کسی : جُنون‌تان مُستند است؟

        گفتیم : لُهوفِ سیّد بنِ طاووس ‏


        شاعر : خانم مرضیه عاطفی




        اى ماه در آفتاب کُشتند تو را

        از بُغضِ ابوتُراب کشتند تو را

        سوزد دلِ خواهرت که لب‌تشنه، حسین!‏

        ‏در بین دو نَهرِ آب کشتند تو را
        ‏ ‏

        شاعر: سیّد رضا مویّد


        تا پرچم تو در اهتزاز است حسین

        پاینده و جاوید، نماز است حسین

        از خون تو محکم شده آیینِ نبی

        اسلام هم از تو سرفراز است حسین ‏


        شاعر : محرّم خراسانی




        از نور نَبی واقفِ این راه شدیم

        وَز مِهرِ علی عارفِ الله شدیم

        چون پیرویِ نَبی و‌ آلش کردیم

        زَ اسرار حقایقْ همه آگاه شدیم


        شاعر: فیض کاشانی



        فرمود حسین:‌ جلوه‌ی لَم یَزَلی

        سالار شهیدِ شاهدان ازلی

        گر صد فرزند داشتم می‌خواندم

        نام همه را به نامِ نامیِ « علی »


        شاعر:محمدجوادغفورزاده(شفق)


        « لَوْ وُلِدَ لِی مِائَةٌ لَأحْبَبْتُ أنْ لَا اُسَمِّیَ اَحَداً مِنْهُمْ إِلّا عَلِیّاً»

        - امام حسین(ع) فرمود : اگر صد فرزند‌ داشتم ؛ دلم می‌خواست همه را «علی» بنامم.


        - منبع حدیثِ فوق : اصول الکافی - ج‏۶ - ص۱۹



        جز در غمِ عشق سینه را چاک مکن

        دل‌خوش به کسی در سفرِ خاک مکن

        ای شوقِ سفر به کربلا در جانت

        اشکِ عطشِ حسین را پاک مکن


        شاعر:محمدجوادغفورزاده(شفق)



        دین آر که دینار نمی‌ارزد هیچ

        باز آی که بازار نمی‌ارزد هیچ

        بشمار هرآن‌چه داری از ثروتِ عمر

        جز لحظه ی دیدار نمی‌ارزد هیچ


        شاعر: میلاد عرفان‌پور


        من عهد ِ تو سخت سست می‌دانستم

        بشکستنِ آن. ، درست می‌دانستم

        این دشمنی ای دوست که با من ز جفا

        آخر کردی ؛ نخست می‌دانستم


        شاعر : مهستی گنجوی



        برخیز سحر ناله و آهی می‌کن

        استغفاری ز هَر گناهی می‌کن

        تاچند به عیب دیگران درنگری

        یک‌بار به عیبِ خود نگاهی می‌کن


        شاعر: زنده یاد شیخ‌بهایی




        عیدآمد و ما حواس‌مان تازه نشد

        از اصل نشد اساس‌مان تازه نشد

        شد تازه زمین و آسمان امّا ما

        افسوس به جز لباس‌مان تازه نشد


        شاعر : امیری اسفندقه



        - وزن رباعی را هم‌وَزنِ عبارت : « لاحَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِالله » دانسته‌اند که وزنِ اصلیِ رباعی همان : « مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فَعَل » است.

        ‏دکتر سیروس شَمیسا هم ، در کتاب سیر رباعی برای رباعی، یک‌ وزنِ اصلی برشمرده است که از آن وزن ، یازده وزنِ فرعی به دست می‌آید. ‏

        برابر علم عروض ، اساس وزن رباعی بر :‏


        - ‏« مُستَفْعِلُ مُستَفْعِلُ مُستَفْعِلُ فَعْ» نهاده شده‌است :

        ( - – ل ل/ - – ل ل / - – ل ل/- ) .

        که با استفاده از دو قانونِ اختیاراتِ وزنی شاعری ، به ۱۲ وزن تبدیل می‌شود:‏


        ‏۱ – ابدال = که از مستفعل (- – ل ل) ، مَفعولُن (- – –) ، حاصل می‌شود.


        ‏۲ – قلب = که از مستفعل (- – ل ل) ، فاعِلاتُ (- ل – ل) به دست می‌آید.‏

        - مَفعولُن را می‌توان در هر سه رکن بکار برد. اما فاعلات فقط در رکن دوم می‌تواند بکار رود.‏


        -پس به این ترتیب در ۱۲ وزن می‌توان رباعی سرود ؛ که چنین اند:‏


        ‏۱ – مستفعل مستفعل مستفعل فع : (- – ل ل/- – ل ل/- – ل ل/-)

        مثال: تقدیر که بر کشتنت آزرم نداشت.


        ‏۲ – مفعولن مستفعل مستفعل فع: (- – -/- – ل ل/- – ل ل/-).


        مثال: خاقانی را طعنه زنی چون دم تیغ


        ‏۳ – مستفعل مفعولن مستفعل فع: (- – ل ل/- – -/- – ل ل/-)


        مثال: خرسند همی بودم در دام تو من


        ‏۴ – مستفعل مستفعل مفعولن فع: (- – ل ل/- – ل ل/- – -/-)


        مثال: امروز تو را دسترس فردا نیست.


        ‏۵ – مفعولن مفعولن مستفعل فع: (- – – /- – – /- – ل ل /-)


        مثال: با یارم می‌گفتم در خشم مرو


        ‏۶ – مستفعل مفعولن مفعولن فع: (- – ل ل/- – -/- – – /-)


        مثال: گفتم که سرانجامت معلوم نشد.


        ‏۷- مفعولن مستفعل مفعولن فع: (- – -/- – ل ل/- – -/-)


        مثال: تا بتوانی خدمت رندان می کن.


        ‏۸ – مفعولن مفعولن مفعولن فع: (- – -/- – -/- – -/-) .


        مثال: گفتا دارم گفتم کو؟ گفت اینک‌.


        ‏۹- مستفعل فاعلات مستفعل فع : (- – ل ل/- ل – ل/- – ل ل/-)


        مثال: هنگام سپیده دم خروس سحری.


        ‏۱۰ – مفعولن فاعلات مستفعل فع: (- – -/- ل – ل/- – ل ل/-)


        مثال: عمرت تا کی به خودپرستی گذرد.


        ‏۱۱ – مستفعل فاعلات مفعولن فع: (- – ل ل/- ل – ل/- – -/-)


        مثال: راز از همه نا کسان نهان با ید داشت


        ‏۱۲- مفعولن فاعلات مفعولن فع: (- – – /- ل – ل/- – -/-)


        مثال: تا با من از دلت سخن می‌گویی.


        - از انواعِ دوازده‌گانه‌ی رباعی ، که ذکر شد ؛ همگی به یک سان کاربرد ندارند:‏

        - اوزانِ ( ۳–۲ – ۷ – ۶ ) کم کاربردترینِ آن ها هستند.


        - اوزانِ ( ۵ – ۸ ) عملاً کاربرد چندانی ندارند!‏


        - اوزانِ ( ۹ و ۱۱ و ۱ و ۴ و ۱۰ و ۱۲ ) به ترتیب ، پر کاربردترین اوزانِ رباعی را شامل هستند.‏


        شاعرانِ دیگری هم مثلِ آقای مسعود فرزاد ، طرح‌های پیشنهادیِ جدید و متفاوتِ ابداعیِ دیگری را برای وزن رباعی ، ترتیب داده‌اند که از ذکر آن ها به دلیل اطاله‌ی کلام معذورم.


        - خلاصه این که رباعی در بحر هَزَج اخرب و اخرم مثمّن می آید . وزنش هم همانطور که اشاره شد ؛ بویژه چونان این ذکر است : « لا حَولَ و لا قُوَّةَ اِلّا بِاللّه » .


        - در ادب فارسی ، از قدیم رسم بر این بوده است که آن‌چه به‌ زبان عربی سروده شده باشد را «قول » و هر آن‌چه که به‌ زبانِ سلیسِ فارسی سروده شده باشد را «غزل » می خواندند و اصل اصطلاح شعر کوتاه را «دوبیتی» و لحن های آن‌ را « ترانه » نامیده اند و از آنجا که بحر هزج در شعر فارسی ، همواره مربع‌الاجزا می آید و سروده می‌شود ؛ چهار مصراعِ دوبیت فارسی را عینِ هشت مصراع عربی حساب کرده اند و آن‌را رباعی ( چهاربیتی ) خوانده اند. رباعی ، دو شجره‌ی اصلی دارد:


        الف - شجره‌ی اخرب ، که جزو نخست آن «مفعول ٌ» : یعنی اخرب ِ مفاعیلن می‌باشد.


        ب - شجره‌ی اخرم ، که جزو نخست آن «مَفعولُن » یعنی اخرم ِ مفاعیلن است . اینک به‌شرح دو شجره می پردازیم:


        الف - شجره اخرب ، دارای ۱۲ وزنِ زیر است که ۸ وزنِ اولِ آن ، اصلی و در زبان فارسی متداول و ۴ وزنِ آخر ، فرعیِ مستخرج از ۸ وزن نخست و کمتر متداول‌ است :


        ۱ - اخرب مقبوض مکفوف مجبوب : (مفعول ُ مفاعِلُن مفاعیلُ فَعَل ْ) :


        - جانم به‌فدای آن‌که او اهل بُوَد

        سر در قَدَمَش اگر نَهَم سهل بُوَد



        ۲ - اخرب مقبوض مکفوف اهتم : (مفعول ُ مفاعلن مفاعیل ُ فعول ْ):


        - قومی متفکّرند در مذهب و دین

        جمعی متحیّرند در شک و یقین



        ۳ - اخرب مقبوض اَزَل ّ : (مفعول ُ مَفاعِلُن مَفاعیلُن فاع ):


        - ابر آمد و باز بر سَرِ سبزه گریست

        بی بادۀ گُل‌رنگ نمی‌شاید زیست



        ۴ -اخرب مقبوض ابتر : (مفعول ُ مَفاعِلُن مَفاعیلُن فَع):


        - بر مَفرشِ خاک ، خفتگان می بینیم

        در زیر زمین نهفتگان می بینیم



        ۵- اخرب مکفوف اهتم: (مفعول ُ مفاعیل ُ مفاعیل ُ فعول ْ) :


        - آبادیِ میخانه ز مِی خوردنِ ماست

        خونِ دوهزار توبه در گردنِ ماست



        ۷ - اخرب مَکفوف مَجبوب (مَفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فَعل ْ):


        - اسرارِ ازل را نه تو دانیّ و نه من

        وین حرفِ معمّا نه تو خوانیّ و نه من



        ۷ - اخرب مکفوف مجبوب (مفعول ُ مفاعیل ُ مفاعیلن فاع ):


        - این چرخ و فلک را که بر او گردانیم

        فانوسِ خیال از او مثالی دانیم



        ۸ - اخرب مکفوف ابتر : (مفعول ُ مفاعیل ُ مَفاعیلُن فَع):


        - هر راز که اندر دلِ دانا باشد

        باید که نهفته تَر ز عَنقا باشد



        ۹ - اخرب مجبوب : (مفعول ُ مَفاعیلُن مفعول ُ فَعَل ْ) :


        - گفتم که سرانجامت معلوم نشد.




        ۱۰ - اخرب اهتم : (مفعول ُ مَفاعیلُن مَفعولُ فَعول ْ) :


        - گفتم که سرانجامت معلوم نگشت .


        ۱۱ - اخرب مُخَنًّق اَزَل ّ : ( مفعول ُ مفاعیلن مفعولن فاع ):


        - گفتم که سرانجامت معلومم گشت .



        ۱۲ - اخرب مُخَنًّق ابتر : (مفعول ُ مفاعلین مفعولن فع):


        - گفتم که سرانجامت معلومم شد.




        ب - شجره‌ی اخرم ، که ۱۲ تا وزن دارد که از شجره‌ی اخرب مستخرج و کمتر مصطلح هستند :


        ۱- اخرم اخرب مکفوف مجبوب : (مفعولُن مفعول ُ مفاعیل ُ فَعَل ْ):

        - خاقانی را زآن رخ و زلفین بخم .


        ۲ - اخرم اخرب مکفوف اهتم : (مفعولن مفعول ُ مفاعیل ُ فعول ْ):

        - خاقانی را دم کنی ای دمنه عصر.


        ۳ - اخرم اخرب اَزَلّ : (مَفعولُن مفعولُ مفاعیلن فاع ):

        - خاقانی را طعنه مزن زهرآمیغ .


        ۴ - اخرم اخرب ابتر : (مَفعولُن مَفعولُ مَفاعیلُن فَع):

        - خاقانی را جُورِ فلک یاد آیَد.


        5- اخرم مخنًّق اخرب اهتم: (مفعولن مفعولن مفعول ُ فعول ْ):

        - بایارم می‌گفتم در هجر مکوش .



        ۶ - اخرم مخنًّق اخرب مجبوب : (مفعولن مفعولن مفعول ُ فَعَل ْ):


        - با یارم می‌گفتم در خشم مرو.


        ۷ - اخرم مخنًّق اَزَل ّ (مفعولن مفعولن مفعولن فاع ):

        - با یارم می‌گفتم این جورت چند.


        ۸ - اخرم مخنًّق ابتر (مفعولن مفعولن مفعولن فع):

        - با یارم می‌گفتم این جورت بس .


        ۹ - اخرم اَشْتَر مکفوف اهتم (مفعولن فاعلن مفاعیل ُ فَعَل ْ):

        - سنگ اندر بر بسی دویدیم چوآب .


        ۱۰ - اخرم اَشْتَر مکفوف مجبوب (مفعولن فاعلن مفاعیل ُ فَعَل ْ):

        - خاقانی وام غم نتوزد چه کند.


        ۱۱ - اخرم اَشْتَر اَزَل ّ (مفعولن فاعلن مفاعیلن فاع ):

        - خاقانی را گلی به‌چنگ افتاده ست .


        ۱۲ - اخرم اَشْتَر ابتر (مفعولن فاعلن مفاعیلن فع):

        - وا فریادآ ز عشق وا فریادآ .



        بیشتر نگارندگان ِ فارسی‌زبان اشعار رباعی سروده اند و در این میان رباعیات ابوسعید ابوالخیر ، خیّام نیشابوری ، مهستی گنجوی ، خواجه عبدالله انصاری ، سعدی ، مولوی ، خاقانی و حافظ مشهورتر اند و از همه معروف تر و دلپسندتر ، رباعیات خیّام است که به چندین زبان زنده‌ی دنیا ترجمه‌ی منظوم شده اند و به‌خصوص ترجمه های انگلیسی آن که به‌ کوششِ شاعر انگلیسی زبان : « فیتزجرالد » صورت گرفته است و شهرت جهانی هم پیدا کرده و بر معروفیت خیام و رباعیات وی افزوده است .

        - خاورشناسان دیگر و دانشمندانِ ایرانی نیز رباعیات خیّام را تحقیق و بررسی کرده اند و در روزگار معاصر هم استاد علی دشتی در این موضوع ، به تحقیقات مستند و ژرف‌نگری پرداخته اند . دو رباعی از خیام :


        - کس مشکل اسرار ازل را نگشاد

        کس یک قدم از نهاد بیرون ننهاد

        من می نگرم ز مُبتدی تا استاد

        عجز است به دستِ هر که از مادر زاد



        - آن قصر که بر چرخ همی زد پهلو

        بر درگهِ آن شَهان نهادندی رو

        دیدیم که بر کُنگُره‌اش فاخته‌ای

        بنشسته همی گفت که : کو کو کو کو ؟..


        - و اما دوبیتی‌نگاری به طور خلاصه : دوبیتی که در دوران ساسانیان «ترانَک یا فهلویات» خوانده می‌شد ؛ در اوایل قرن هشتم به این نام کنونی خودش رایج شد و همان ‌گونه که از اسمش پیداست ؛ شعری است کوتاه شاملِ دو بیت که مثلِ رباعی مصراع اول آن با مصراع دوم و چهارم هم قافیه است.

        - در قابوس‌نامه آمده است که : دوبیتی، دوبیت دارد که بر وزن رباعی نباشد!

        - دوبیتی بیشتر بر مضامین عاشقانه و غنایی تکیه دارد ؛ ولی گاه ، خارج از دایره ی فلسفی ، به مسائل عرفانی هم گرایش پیدا می کند . از قدیم الایام تاکنون دوبیتی رایج‌ترین قالب شعری در میان روستاییان است.

        - اوّلین دوبیتی‌ها را فهلویات می‌گفتند.( فهلویات یعنی اشعار محلّی قدیمی که بعضاً با آواز و اغلب روستاییان و دهاقین و چوپان ها با نِی نوازی در دشت ها می‌خواندند) . اما از قرن دهم و یازدهم هجری ، دوبیتی به زبان فارسی سروده شد و اوزان متنوعی داشته است. از میان فهلوی‌سُرایان ، عبید زاکانی نام شناخته شده‌ای است ؛ بویژه بابا طاهر همدانی مشهورترین دوبیتی سرای تاریخ ادبیات است که از قرن نهم هجری قمری ، به شهرت رسید. مقبره ی ایشان اکنون به یک مکان توریستیِ جهانی تبدیل شده است که هر روز اندیشمندان زیادی از سرتاسر دنیا و ایران مشتاقانه به بازدید از آثار نغز ایشان به سوی هگمتانه و همدان - شهر ادب و فرهنگ و هنر - می شتابند.


        از دوبیتی سرایان مشهور :


        - باباطاهر همدانی
        - مفتون بردخونی
        - فایز دشتستانی
        و شفیق شهریاری ، را می توان نام برد.


        - تفاوت اساسیِ رباعی و دوبیتی علاوه بر موضوع و مضمون ، در وزن آن‌هاست که رباعی اوزانی مشخص دارد و مثمن است : «مستفعل مستفعل مستفعل فع» (یا همان لاحول و لاقوة الابالله). ولی دوبیتی شاید در اوزان متفاوتی سروده شود، ولی معمولاً بر وزن «مفاعیلن مفاعیلن فعولن» و مسدّس است و هر دوبیتی خارج از این وزن ، قطعه نامیده می شود.

        - از لحاظ عروضی هم اگر هجای اول هر مصراع ، بلند باشد ؛ رباعی است و چنان‌که اولین هجا کوتاه باشد ؛ دوبیتی است.


        - قوالب کوتاه شعر فارسی با رعایتِ اصلِ ایجاز در بیان ، مفاهیم و معانی و تصاویر زیبایی را به منصه ظهور می رسانند که گاه آن‌ها را مشابه با هم جلوه می‌دهد.

        - برای تشخیصِ فرقِ رباعی و دوبیتی ، ابتدا به وزنِ هجایی و عروضیِ آن بایست توجّه داشت و سپس مضمون ِشعر را موردِ مُداقه قرار داد.



        - نکته :


        - ( های غیر ملفوظ یا « ﻫ » بیان حرکت) و ﻫ (های ملفوظ )

        « ﻫ » غیر ملفوظ همان مصوت « اِ /e/ - کسره » است که در آخر واژه ها می آید.

        - مانند: خانه ، میوه ، خواننده ، جامه ، ناله ، واله ، ژاله ، خاله . ( که همگی از نوعِ غیر ملفوظ اند بنابراین قوافی در این رباعی درست و صَحیح هستند) .

        و در واقع همان صدایی است که در دوره ی دبستانی به آن (« ﻪ اِ» /e/ اِ آخر ِ چَسبان و « ﻩ اِ» /e/ آخرِ تنها می گویند.

        « ﻫ » ملفوظ ولی صامت /h/ است که در آخرکلمات ، تلفظ می شود.

        - مانند: نگاه ، سپاه ، کوه ، گره ، روباه ، توجّه ، نُه ، دِه ، راه

        - نکات مربوط به قواعدِ رَسمُ الخطّی ِ هر کدام ازین دو :

        - در پایانِ کلمه ای که به ﻫ (غیر ملفوظ یا « ﻫ » بیانِ حرکت) مختوم باشد ؛ درحالت اضافه ( اعم از مضاف و مضاف الیه یا موصوف وصفت ) یای میانجی « ﻯ /y/ » قرار می گیرد:

        - مثال : خانه ی بزرگ

        - جامه ی دیبا


        پس گذاشتنِ علامتِ همزه ( ﺀ ) در بالای (ﮥ وﮤ ) صحیح نیست.

        - در زمانِ گرفتن علامت جمع « ان» به جهت التقای مصوت ها ، صامت میانجی ( گ /g/ ) قرار می گیرد و در این میان حذفی هم صورت نمی گیرد ؛ بلکه مصوت ( ﻪ، ﻩ ) ازاین شکل به شکل دیگرِ خود یعنی( - ِ ) حرکت زیر یا کسره در می آید.

        - مثال: بنده ← بندِگان

        - آزاده ← آزادِگان

        - تشنه ← تشنِگان

        - در حالِ چسبیدن ( «ی» /i/ ) اسم‌ساز ، جهت جلوگیری از التقای مصوت‌ها بین آن ها ، یک صامت میانجی ِ ( گ /g/ ) قرار می دهند :

        - مثال: بنده ← بندِگی

        - زنده ← زندِگی

        - خانه ← خانِگی

        بنابراین حذفی صورت نمی گیرد ؛ بلکه مصوت ( ﻪ، ﻩ ) به شکلِ دیگر ِ خود یعنی( - ِ ) حرکت زیر یا کسره در می آید.


        - در صورتی که بعد از ( ﻫ ) غیر ملفوظ ، « ی /i/ » نکره یا وحدت بیاید ، به شکل «ای»نوشته می شود.

        - مثال : دسته ای

        - آزاده ای

        - نامه ای

        - جامه ای


        - « ﻫ » غیرملفوظ هنگام اضافه شدن علامتِ جمعِ « ها » حذف نمی شود.


        - مثال : شاخه ها / خانه ها / میوه ها / ناله ها



        - « ﻫ » غیرِملفوظ پیش از پسوند ، حذف نمی شود.

        مثال : علاقه مند / بهره مند / دیده بان


        - ﻫ (ملفوظ ) یا همان صامت « ﻫ / h / » .

        حرف ﻫ درپایان بسیاری از کلمات ملفوظ است .


        - مثال: موجّه ، سیاه ، نگاه ، ماه ، شبیه و.....

        - « ﻫ » در پایان ِ کلمه از قاعده ی حروف متّصل تبعیّت دارد. یعنی پیوست به حرفِ بعد نوشته می شود.

        مثال : گرهی (= یک گره ) / عذر موجّهی

        - او متوجّهِ مشکل اساسی شده بود .


        این نکته ی بارز بالاخص درباره‌ی کلمه ی « دِه» ماده ی فعلِ «دادن» و مشتقات و ترکیباتِ آن در خور تامّل و توجّه است.

        - مثال : فرماندِه ← فرماندِه سپاه ← فرماندِهی

        - سازماندِه←سازماندِهی

        - بازدِه ← بازدِهی

        - سوددِه← سود دِهی

        - برباد دِه .


        ------------------------------------------------------


        - نیز برای مطالعه‌ی جامع و مفصّل ، مآخذ زیر پیشنهاد
        می‌شود :



        - کتاب « المعجم فی معاییر اشعار العجم » ص ۸۳ به بعد.

        - کتاب « مرآه‌الخیال » ص ۱۱۰ .

        - کتاب « عروض و بدیع و قافیه » ، جلال الدین هُمایی و آقای رضازاده شفق.

        - کتاب « این کوزه‌گرِ دَهر ( گزیده‌ی رباعی از آغاز تا امروز) » ، پدیدآورنده : مرتضی کاخی ، انتشارات سخن ، چاپ: ۱۳۹۱ ، تهران .

        - کتاب « سیر رباعی » ، سیروس شَمیسا ، انتشارات قطره ( که فایلِ پی دی اِفِ این کتاب قابل دانلود از مرورگرهای اینترنتی است ) .

        - کتاب « منظومه خیام وار فیتزجرالد » - یک سخنرانی از مسعود فرزاد سال ۱۳۴۷ ه .ش در تالار پورداوود دانشگاه پهلوی.



        از سریع‌نویسی و احتمالاً اغلاطِ املایی ام عذرخواهم .



        - فقط یک نکته این‌که : در مصراع اوّلِ شعرتان حرف اضافه ی ( از و مخفّفِ آن : ز ) را تکراری آوردید . بررسی بقیه‌ی تیک ها و محتوای دلگویه‌ی ارزشمندتان را به اندیشمندان سایت می سپارم تا از قلم ایشان ، بیاموزیم خندانک


        در پناهِ یگانه خدا ، برای شما شاعر بزرگوار رباعی‌سُرا و یکایکِ نابیانِ گرانقدر ، سعادتِ مُستدام در سلامتی و دلشادی‌ها را خواهانم خندانک

        نیلوفر تیر
        نیلوفر تیر
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۰۷:۵۰
        درود استادبانوی نازنین و بادانشم خندانک خندانک سپاس از پنجره سبز و آموزش بسیط و جامعی که ارائه فرمودید و وقتی که برای آموزش قرار دادید خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد مهدی پور
        جواد مهدی پور
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۰۷:۵۵
        درود بر شما استاد گرامی بانو حسین زاده خندانک

        بهره مند شدم از مطالب ارزشمندتان

        زنده باشید

        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۰۸:۲۲
        بینهایت سپاسگزارم استاد ارجمند سرکار خانم حسین زاده گرامی بابت مطلب ارزشمندتون. نکات بسیار ارزشمندی را از شما استاد گرامی آموختم. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۰۸:۴۹
        درود بر شما مهربانوی عزیزم
        سپاس برای اشتراک مطالب مفید و کاربردی
        سلامت و سرافراز بمانید

        و درود بر شاعر محترم
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        نرگس زند (آرامش)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۰۹:۵۰
        درود ها بر استاد وخواهر ادیب وفرهیخته ام خندانک
        سپاس از پنجره ی سبز پر بارتون خندانک
        خدا قوت ..همیشه سلامت باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۱۲:۱۶


        خندانک سلام و احترام و عرض ادب خدمت یکایک شما انسان های مهربان و عزیز و بیکران سپاس با نهایت قدردانی ام از شما بزرگواران بر لطفِ ذرّه پرور و کوچک نوازتان که در مَعیّتِ نابیان ارجمند همواره به اخلاص و ادب‌نثاری تان ، مُشوّق و همراهِ نیک اندیشِ نقدنویسان و نقطه‌ی عطف و دلگرمی و قوّت قلوب و قلم ها درسایت شعرناب هستید خندانک یگانه خدا یاوَرتان تشکر خندانک

        خندانک دلِ شریف همگی شما شاد خندانک


        خندانک

        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۱۲:۱۷
        درود استاد کاسیانی. خندانک خندانک خندانک
        راضیه خضری
        راضیه خضری
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۱۳:۴۹
        سلام و درود بانو جان خدا قوت خندانک
        خیلی عالیست پنجره سبزتان خندانک موفق و سلامت باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۱۴:۵۷

        سلام تشکر راضیه بانوی عزیز زنده باشید خندانک خندانک
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۲ ۱۹:۲۷
        درودبرشما استاد بانو گرامی وگرانقدر سرکارخانم حسین زاده عزیز بسیار مفید بود واموزنده بود 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۲ ۱۵:۰۷

        درود و احترام
        سپاسگزارم گرانقدر برادر مهربان
        آقای کاظمی نیک نیک‌مرام خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۱۰:۵۹
        درود بزرگوار
        زیبا بود🌺🌺🌺
        ه در واله ملفوظ است و نمی‌تواند با ژاله و ناله هم قافیه شود🙏
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۱۲:۲۱
        درود استاد عزیزیان بزرگوار.سپاس از راهنماییتون. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        متوجه اشکال نشدم اگر زحمتی نیست حقیر را از آموزش مربوطه بهره مند سازید.
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۱۴:۲۶
        درود مجدد
        ۲ نوع " ه" داریم
        یکی تلفظ نمی‌شود" غیر ملفوظ" و فقط صدای اِ می‌دهد
        مثل : ناله ، لاله، رسیده، افتاده
        که در تقطیع می‌شود
        نال ِ ، لال ِ ، رسید ِ ، افتاد ِ
        .
        دیگری تلفظ می‌شود
        مانند : ماه ، راه، واله، گره ، زره
        .
        واله = وال ِ = نوعی ابریشم
        واله = وال ِ ح= سرگشته و حیران و مدهوش و عاشق

        واژه‌ی ختم به ه ملفوظ و واژه‌ی ختم به ه غیر ملفوظ نمی‌توانند با هم " هم‌قافیه" شوند🙏🌺
        ارسال پاسخ
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۱۵:۵۵
        درود بر شما استاد گرامی جناب عزیزیان. سپاس بابت آموزش ارزشمندتان. خندانک خندانک خندانک خندانک

        شما تلفظ صحیح آن را فرمودید اما در این شعر ه در والِح هیچ نمودی ندارد و می توان واله ساده تلفظ کرد.بستگی به وزن شعر هر دو صورت ممکن است.

        مثلا در این شعر فروغ فرخزاد شما آن را چه تلفظ می کنید؟

        محو تماشاش شده بود.
        واله و شیداش شده بود

        خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۱۵:۰۷
        خندانک
        درودبرشما خندانک
        زیباقلم زدید خندانک
        خندانک خندانک
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۱۶:۰۴
        بسیار سپاسگزارم از شما استاد عجم بزرگوار. نظر لطف شماست. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۱۷:۴۹
        درود بزرگوار
        زیبا و جالب بود
        مزین به نقد نافذ استاد بانو
        حسین زاده گرامی خندانک
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۲۰:۲۲
        بسیار سپاسگزارم استاد ارجمند جناب استکی عزیز نظر لطف شماست . خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۰۶:۵۹
        سلام شاعروادیب گرامی
        زیبا ودلنشین
        قوالعاده زیبا بود
        درود برشما
        خندانک خندانک خندانک
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۰۸:۲۳
        بینهایت سپاسگزارم استاد انصاری گرانقدر بزرگوار نظر لطف شماست. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود مدهوش( یامور)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۰۷:۱۳
        درودتان شاعر ارجمند جناب امی ✨🪷🌸

        بسیار زیبا و پر مفهوم 👏👏👏🙏🙏☄️☄️
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۰۸:۲۴
        بسیار سپاس گزارم از شما جناب استاد مدهوش عزیز نظر لطف شماست خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد مهدی پور
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۰۷:۵۶
        درود بر شما جناب امی عزیز

        زنده باشید

        خندانک خندانک خندانک
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۰۸:۲۴
        درود بر شما استاد مهدی پور عزیز سپاس گزارم از حضور ارزشمندتان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد محمدنژاد(آشوب)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۰۹:۱۷
        بسیار عالی قلم زدید جناب اصلانی
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ممنون بانو کوهواره گرانقدر بابت نکات آموزشی کاربردیتون خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۱۲:۱۵
        درود جناب استاد محمدنژاد بزرگوار.لطف دارید. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۱۲:۲۰


        درود و سپاس نظر لطف و بزرگواریِ شماست که مروری بر مطالب مبسوطِ موجود در کتب آموزشی و تخصصیِ ادبیات و درس پس دادن هایی بوده است و امیدوارم که کوششِ کم بضاعتم در سایت مفید برای همگیِ شما گرانقدران بوده باشد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۰۹:۵۱
        درود ها بر جناب اصلانی بزرگوار خندانک
        موفق وپیروز باشید خندانک
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۱۲:۱۶
        درود بر شما خانم استاد زند.سپاسگذارم. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        راضیه خضری
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۱۳:۵۱
        درود جناب اصلانی بزرگوار خندانک
        زیبا سرودید خندانک موفق باشید خندانک
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲ ۱۵:۵۶
        بینهایت سپاسگزارم از شما سرکارخانم خضری استاد عزیز. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        یونسی یونس
        يکشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۲ ۱۰:۵۸
        عرض ارادت
        جناب اصلانی ارجمند
        در قالب رباعی با درنمایه غنایی،بسیار زیباست خندانک
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        يکشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۲ ۱۹:۲۷
        بسیار سپاسگزارم از شما موفق و موید باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه بهرامی
        يکشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۲ ۱۴:۳۸
        درود بر شما
        بسیار عالی وزیبا بود
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        يکشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۲ ۱۹:۲۸
        بسیار سپاسگزارم از شما استاد بهرامی بزرگوار لطف کردید نظر لطف شماست خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۲ ۱۹:۲۷
        درودبرشما زیبابود 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵
        🩵💙💙💙
        💙💙💙
        🩵🩵
        💙
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        يکشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۲ ۱۹:۳۸
        بینهایت سپاس گزارم جناب کاظمی بزرگوار نظر لطف شماست
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8