چهارشنبه ۲۸ آذر
|
دفاتر شعر افشین آریانا متخلّص به (( غمین ))
آخرین اشعار ناب افشین آریانا متخلّص به (( غمین ))
|
یارمن معبود حوریهای باغ جنّت است
در کنارش زیستن چون منتهای دولت است
بی وجودش راحت دنیا مرا رنج و عذاب
با حضورش این جهانم جایگاه راحت است
چون کمال حسن و زیبایی دراو دیدن توان
بر رخش هرروز بیش از روز پیشم رغبت است
تلخ تر از دوریَش ممکن نباشد زین سبب
بر فراقش هر زمان کمتر ز پیشم طاقت است
زآنچه می دارد همی بازم زاو قصد گریز
با هر آنم آرد او در یاد میل قربت است
غم دگر گویم برو کز پرتو روی نگار
بر وِی و امثال او دیگر نه ما را حاجت است
من دگر سر را ز پا نشناسم و پا را ز سر
زآنکه بینم یار را با من هوای الفت است
روزگار بی نگاری رفت و یار از ره رسید
همّتی میکن «غمین» دیگر نه جای غفلت است
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام برادر ارجمند
غزلی فهیماندیش و زیبا و ارزشمند
زنده باشید