یاحسین، ای هادی فُلک نجات شیعیان
راه تو آب بقا باشد برای دوستان
نوگل ختم رسل از شاخسار مرتضی
یادگار حیدر کرار و سبط مصطفی
در شجاعت بی بدیل و در سخاوت بی نظیر
روی نیکویش منیر و مظهر خیر کثیر
گفت پیغمبر حسین از من بود و من از حسین
جلوه گاه کبریا و اولیا را نور دو عین
سیره او سیره من در مصاف معتدین
بازویش چون بازوی باباش امیرالمومنین
صلح او صلح من و حربش بود چون حرب من
حمله اش در قلب دشمن روح بخش قلب من
بلکه باشد حجت خلاق عالم در قتال
مورد تحسین ایزد وصف او احمد خصال
دم بدم افعال او از جنگ و صلح انفعال
باشد از آدم به خاتم و منشعب بر وی کمال
خون وی با جمع یاران و عزیزان سربسر
در زمین نینوا شد روح بخش هر شجر
آن شجرها بوده احکام خداوند مبین
احمد مرسل نشانده در قلوب مومنین
جان مردان خدا قربان آن نور هدی(ا)
چون ف ای دین نموده جان خود در کربلا
کاخ استبداد طاغوت زمان یعنی یزید
منهدم کردید بنیادش زخون هر شهید
مرحبا سیلاب خون چون بحر احمر شد برون
ریشه کن شد کاخ ظالم مسندش هم سرنگون
چشم دل بیدار کن جانا تو از خواب گران
تا ببینی در فضیحت روزگار طاغیان
این شعر در خواب الهام شده بدون دخل و تصرف. التماس دعا