بعد از این سوز زمستون، بهاری هم هست
میشکنه بغض بارون، جویباری هم هست
ابرای تیره میرنُ، دل آسمون وا میشه
غم که از دل بره بیرون، دلا شیدا میشه
عشق اگه رفته بدون، برمیگرده یه روز
قصه تلخُ میبره، عطر نرگس هست هنوز
بیا و دستامو بگیر، وقت رفتن گذشت
چشم من، راه تو رو، تا سحرگاه نوشت
برای این زخم عمیق هم، یه مرهم میاد
آخر این شب تاریک، سپیده با شبنم میاد
رو تن خستهی دنیا، دوباره گل می روید
رنگ شادی میشیند، قناری آواز میخوند
روزای سرد رو رها کن، تا به خورشید برسد
غم اگه سایه شده، باز امید به خونه میرسد
قایق خسته رو بگیر، بسپار به موج دریا
شوق رفتن تو موج دریا، مث عاشق شیدا
چشم تو، پنجرهای رو به زندگی فرداست
زندگی یعنی رهایی، آزاد از این همه رویاست
بیا از نو بنویسیم، رو دل ابر سیاه آسمون
قصه عاشقیا رو بعد بارون با رنگینکمون
ابرای سیاه میرنُ، آفتاب باز سر میزنه
زنگ لبخندای گمشده، درخونه را باز میزنه
زخم این جاده میره، ردّش رو باد می بره
میرسه روزی که عشق، حرفِ دل رو میزنه
بیقراری تموم میشه، وقت آرامش میرسه
در دلِ عشاق دوباره، زمان رویش میرسه
دل دیگه خسته نمیشه، از این همه تنهایی
نوبت دیدار میرسه، تو خود یک دنیایی
درود برشما بانوی عزیزم
ترانه ی قشنگی بود
قالب راغزل زده اید ولی زبان شعر عامیانه است ودرقالب ترانه است ...
موفق باشید