دوشنبه ۵ آذر
|
آخرین اشعار ناب طاهر معین
|
چهچهی چلچله ، سمفونی فاخته
در چمن و صحن باغ ، غلغله انداخته
مست و غزلخوان تذرو، از خم گیسوی سرو
بهر سمن سایبان ، در چمن افراخته
بر سر رَز عندلیب ، زد به سپیده نهیب
باز به سر مستی و هلهله پرداخته
سوسن آشفته مو ، از خَم گیسوی رو
از نگه و خواهشِ ، سِهره نهان ساخته
نرگس مست آنقدر ، می زده کز بیخودی
زلف بدست صبا ، داده و نشناخته
ابر پریشانِ مست ، بغض صدایش شکست
هق هق او در چمن ، ولوله انداخته
آه دگر از بهار ، باز بر آید دمار
چون به خزان در قمار ، نرد پسین باخته
باد صبا در سحر ، آمد و داد این خبر
تا در پرچین باغ ، اسب خزان تاخته
هیچ معین، دور نیست، تا که چنان مرغ شب
آه و فغانش کِشَد ، سر به فلک فاخته
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا بود 👏🌺🌺