تکتم عزیزم
دیروز سالگردش بود..
ولی همیشه برام تازگی داره..🥺
ممنونم از اینهمه مهربانیت
خیلی مغرور بودم که فک میکردم شعری که نوشتم گویای همه چیز هست..😔
اما متاسفانه نتونستم حق مطلب رو برای مادرم ادا کنم..
و احساس کردم گناه داره بخاطر کوتاهی من در خوب نوشتن..روحش برای شعرم دلآزرده بشه.. سر همین تصمیم گرفتم در مورد شعر توضیح بدم که تکتم عزیز هم زحمت کشیدند و اعلام کردند..
ازت ممنونم خواهر خوبم
اردی استعاره از مادرم بود..
که ۲۶ اردیبهشت فوت کردند..
بند اول مرگ ایشون بود و بند دوم از پرواز به سوی نور حرف زدم.. در فصل بهار مستی همیشه هست.. ایشون از بیماری خلاص شده بود پس این مستی رو دو چندان کرده بود و با علاقه بیشتری به سوی آسمان میرفت..
بند سوم هم از گذشتن شب حرف زدم.. یعنی رهایی از درد و رنج زمینی و صدای رهایی صبح که به آرامش رسیدنشون بود..
و در نهایت اینکه..
مادرم فرشتگان رو می بینه که بهشت رو زیر پایش پهن کردند و خودشون از این قضیه خرسندند..
خیلی ممنونم از اینکه اشکالاتم رو گوشزد کردید..
شاید اگر مینوشتم تقدیم به مادرم.. به حرمت ایشون کسی چیزی نمیگفت و من از کاستیهای شعرم مطلع نمیشدم..
در هر حال فعلا در حال و هوای ویرایش نیستم.. تا عقلم بر احساساتم چیره بشه و بتونم ویرایش کنم..
سپاس از همه بزرگواران مخصوصا تکتم عزیز و دوست داشتنی