قره باغ
باغی بود ،
باغی سیاه
راه راهی ، ز نورهای سفید داشت ،
باقی ، سیاه
با یکعالمه ،
لاله هلندیِ سیاه
بلبلِ باغ ،
کلاغ بود
صدایش هم گرفته بود ز نوحه
ردی از رنگِ سفید داشت ،
آن زاغِ سیاه
جامه ی عزا به تن کرده ی باغ
شُهره اش کرده بود آنرا ،
به قره باغ
چقدرغمگین بودند ، درآن باغ ،
هرگونه پرنده و شاپرک
هرگونه گیاه
اول فکر کردم چه بد ،
باغی بی رنگ و لعاب
با اینهمه ردِ اشک و،
خطِ سرمه
صورتِ نازَش را ،
با جاریِ رَدی ز سرمه ،
میکند سیاه
یکی ازمیانِ گُلها ،
صدایم زد و ،
گفت : بیا !
رفتم به میانِ آنهمه مشکی و،
حسی پُر شد به درونم ،
ز ریاح
برعکسِ ظاهرِ غمزده اش ،
حسِ دنیا داشت آن
دنیای رنگی هم ،
بسیارمواقع ،
حسی دارد ،
به رنگِ سیاه
آن عزیزانی که رفتند
آن عزیزانی که ماندند
اما درمیانِ اینهمه سیاهی ،
امید همیشه و همیشه اینجا هست ،
خوشا !
این تابنده ضیاء
باغ جایی ست ،
پُر از بروبیا یی ز کیا
چه بزرگ باشد و پهلوان و مرزبان ،
پُر ازمعنی ست ،
معنای کیا
دنیا را اینگونه که هست ، باید پذیرفت
دنیا تنها یه ایستگاه است و ،
عمرهم یه قطار
باغِ عمرِ ما ،
گاهی شادمان است و رنگی ست ،
گاهی هم سفید و ایمن ،
گاهی هم غمین و دلگیر و سیاه
بهمن بیدقی 1402/2/24
شهادت جانسوز ششمین اختر آسمان امامت و ولایت
رئیس مذهب شیعه حضرت امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد