ترکیب بند.
یکی از مشهورترین ترکیب بندهای تاریخ ادبیات, متعلق است به وحشی بافقی. در واقع دو ترکیب بند.
اول : دوستان شرح پریشانی من گوش کنید / داستان غم پنهانی من گوش کنید / ..........
و دوم : ای گل تازه که بویی زوفا نیست ترا / خبراز سرزنش خار بلا نیست ترا / ..........
این دو ترکیب بند را سالهاست میخوانیم یا میشنویم و لذت میبریم.
چند روز پیش در یک عصر بهاری که بویی از بهار نداشت ( مصداق شعر خودمان که : باز بهارآمده , بوی بهارش چه شد )
داشتیم دوستان وحشی را زیر لب زمزمه میکردیم که ناگهان دریافتیم مثل همیشه نیست. کلی که فکر کردیم دیدیم خودمان داریم میسراییم. !!
این هم سه بند اول ترکیب بند ما در استقبال از کلام شیوای وحشی بافقی.
سخن وحشی از این لحظه فراموش کنید.
جای آن غصه حیرانی من گوش کنید.
آتش عشق به دل یکسره خاموش کنید.
جامه ی جامع عشاق, سیه پوش کنید.
خسته ام بس که کشیدم به کمر , بار گران.
کمرم خم شد ازین عشق, ز آزار گران.
روزگاری بخدا عاشق زاری بودم.
عاشق روی خوش و مهر نگاری بودم.
از خزان دور و همه سال, بهاری بودم.
بخدا مست می ناب نگاری بودم.
زاتش عشق, دلم هیچ خبر, هیچ , نداشت.
این همه فنته مرا, هیچ اثر , هیچ , نداشت.
من دیوانه همه بی خبر از فتنه چشمش بودم.
زخمی از غمزه مژگانْـــش ، به رزمش بودم.
هدف تیر بلا، زخمی زخمــــــــــــــش بودم.
من که دیوانه او، باده پرســـتـــــش بودم .
باده عشق برایــــش قـدح آبی بود .
مرگ عشاق به چشمش شب پرخوابی بود.
این ترکیب بند در 6 بند سروده شد، 3 بند پایانی بماند برای فردا شب .