سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 1 آذر 1403
    20 جمادى الأولى 1446
      Thursday 21 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱ آذر

        رویِ شب 52

        شعری از

        مهدي حسنلو

        از دفتر .... ؟ نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۴ شماره ثبت ۱۱۹۸۰۲
          بازدید : ۱۹۷۳   |    نظرات : ۲۵۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهدي حسنلو

         
         
        امشب نگذار سکوت واژه ها 
        صدای شب را بیدار کند 
        خواب دیوار را آوار! 
         قرار بود 
         پنهان پشت ستاره باشد! 
        نه ستاره
        ومن از کوهستان تاریک راهی نو بجویم
        در ماهی تنگ، غرق احساس تازه شوم
        که دریا، تو راشنا کنم !
        که صحرا، در طوفان شن‌، تو را گمت کنم !

        روبرویم ایستاده بود
        در گوشه ی خنده اش
         موجی آمد بردش به دریا
        و ستاره از لای انگشتانم چکید
        چکه چکه روی صحرا

        روبرویش ایستاده ام 
         خیره در چشمانش
         می کشاندم به درون ستاره ها
        جایی میان آیینه ها
        که به دریاچه ماه می ریزند و من
         آهسته آهسته  پایین می آورم اش
        جوری که  ستاره  شب بماند 
        جوری که شن‌ها آرام بگیرد
        جوری که موج  خنده اش را به هم نریزد 
        روی سینه  می خوابم اش!.... وآهسته
                                پلکش را می کشم رویِ شب!
         
         
        94/7
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۷۱ شاعر این شعر را خوانده اند

        احمدی زاده(ملحق)

        ،

        اميرحسين علاميان(اعتراض)

        ،

        مهدي حسنلو

        ،

        رحیم فخوری

        ،

        نرگس زند (آرامش)

        ،

        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        ،

        شاهزاده خانوم

        ،

        مدیر ویراستاری

        ،

        رضا سعادت نژاد

        ،

        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق

        ،

        سیده نسترن طالب زاده

        ،

        فرشید به گزین

        ،

        فرشید ربانی (این بشر)

        ،

        مسعود آزادبخت

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        علی نظری سرمازه

        ،

        محمدرضا آزادبخت

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        آوا صیاد

        ،

        منوچهربابایی

        ،

        نیلوفر تیر

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        فیروزه سمیعی

        ،

        شادی بلکامه

        ،

        مولود سادات عمارتی

        ،

        محمد جواد عطاالهی

        ،

        جواد کاظمی نیک

        ،

        علی احمدی( امین)

        ،

        ابراهیم کریمی (ایبو)

        ،

        ابراهیم آروین

        ،

        بابک ایرانی

        ،

        محمد اکرمی (خسرو)

        ،

        محمد حسنی

        ،

        فاطمه بهرامی

        ،

        علیرضا شفیعی

        ،

        حسن زمانی

        ،

        راضیه خضری

        ،

        امين آزادبخت

        ،

        طوبی آهنگران

        ،

        قربانعلی فتحی (تختی)

        ،

        فریباایازی روزبهانی

        ،

        افسانه پنام تخلص مولد

        ،

        سعید صادقی (بینا)

        ،

        محمدکریمی (پویا)

        ،

        عسل ناظمی

        ،

        محسن ابراهیمی اصل (غریب)

        ،

        سید هادی محمدی

        ،

        مریم کاسیانی

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        اصغر ناظمی

        ،

        فاطمه معادی(بانو)

        ،

        فرامرز شعبانی

        ،

        مهدی محمدی

        ،

        مهرداد عزیزیان

        ،

        ساسان مردوخی

        ،

        رویا ادیب (نازبانو)

        ،

        روح اله سلیمی ناحیه

        ،

        زهره دهقانی ( شادی)

        ،

        عليرضا حكيم

        ،

        معصومه اسماعیلی (معصوم)

        ،

        شیما جریده (شین بانو)

        ،

        عارف افشاری (جاوید الف)

        ،

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        ،

        مسعود مدهوش

        ،

        آذر مهتدی

        ،

        علی مزینانی عسکری

        ،

        علیرضا یاراحمدی

        ،

        بهروز عسکرزاده

        ،

        سیاوش آزاد

        ،

        معصومه خدابنده

        ،

        محمد شریف صادقی

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۹:۴۱
        سلام همراهان گرامی.. لطفا اشعارتان را فقط به بخش ارسال شعر ارسال کنند .
        مطالب اموزشی و داستانی و متن های ادبی بلند را به بخش ارسال پست یا وبلاک سایت ،ممنون و سپاسگزار شما هستیم به اضافه اینکه عرض عکس ها ی همراه پست ها و اشعارتان را بیشتر ۴۵۰ نکنید. خندانک

        و اما سلام داداش مهدی حسنلو عزیز گذشته از شعر زیبایتان .. شعور زیبا و درک بسیار بالایت قابل تقدیر واحترام است خواستم در انظار و به وسطه تیک نقد ازشما تشکر کنم خندانک
        چرا که امروز با عدم تایید شعر قبلی تان و درک ما و همه جانب از طرف شما اینطور زیبا به توافق و تفاهم با عشق رسیدیم باشد دوستان عزیزی بعضا مطالب و اثارشان تایید نمی گردد مصلحت خود و عموم و ما را که حق نوکری به گردن شما عزیزان داریم را پاس نگاه دارند و از ما و قوانین و تدابیری که در راستای ارامش شما و ماندن در کنار هم بدون دغدغه و استرس ناراحت نشوند.
        به والله خیلی دوست داشتیم همه چیز را که در راه درستی و بهتر بودن می باشد تایید کنیم چون به خوبی می دانیم موافق و مخالف اکثرا دغدغه بهتر بودن خود و اجتماع و طن عزیزمانرا دارند اماچه میشود بالانس این عمل کار بسیار سختی می باشد که خدای ناکرده دشمن از ان استفاده معنوی و مادی برای تخریب ... نکند.
        در کل از اخر اقا خیلی مخلصیم نقطه سر خط تمام. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۰۴
        درود استاد سخاوتمند خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۴۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۹:۴۷
        سلام
        جناب ملحق غزیز ممنونم استاد از بزرگ واری تون
        خیلی خوشحالم صفحه بنده را قابل دونستید و پیام گذاشتید
        و خواهش می کنم خوبی و بزرگواری از خودتون
        برا انتشار ثابت شعر هم ممنونم برا همه چیز برا ایجاد این فضای خوب وصمیمی تشکر می کنم فرصتی شد هم از شما وهمه دوستانم بزرگان عزیزان خوبم که این سالهارا در کنارشون بودم وتحملم کردند صمیمانه تشکر کنم ، 🌷 و جناب ملحق عزیز شما صمیمانه عرض می کنم مثل برادر بزرگتر هستی برام و من هر انچه توانم هست در خدمتتون هستم
        خیلی احساسی نکنم اینکه حالا بخاطر شرایط و مقررات ،خوب شعر تایید نشد می فهمم شما هم در قبال این سایت ودوام کارش خوب قاعدتاً باید در چارچوب مشخصی حرکت کنید ....
        و وظیفه ام میدونم بعنوان یه عضو کوچکی از این سایت خوب به مقررات وقوانین سایت احترام بگذارم و در آخر آرزوی سلامتی و طول عمر دارم برا شما استاد عزیز جناب ملحق که این همه زحمت می کشید و این فضای خوب در اختیارمون گذاشتید خندانک
        تقدیم شما و همه خوبان ناب خندانک
        ارسال پاسخ
        راضیه خضری
        راضیه خضری
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۳۹
        درودها بر شما
        استاد که درست و شایسته اعمال می کنید خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        راضیه خضری
        راضیه خضری
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۴۱
        درود استاد خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۴
        خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۳۵
        بانام ویاد خدا ودرودبرشما استاد عزیزجناب حسنلو خندانک
        امروز روز معلم بوده وجا دارد تبریک عرض کنم این روزرابه مدیریت محترم سایت جناب احمدی زاده ی عزیز ،جناب استکی استاد بزرگ سایت وهمه ی استادان ومعلمان عزیز سایت ادبی شعرناب خندانک
        استاد سپیدسرای ناب شعرزیبا ودلنشینی خواندم مثل همیشه
        ازمن گله داشتید که چرا کم می نویسم ‌برای شعرهایتان
        راستش من هیچ وقت خودم رانقادنمی دانم واگر چیزی می نویسم وتیک نقد می زنم بیشتر برای آموزش شاعران تازه کارو اماتور است وجسارت نقد شعراستادان بخصوص اساتید شعرسپید راندارم
        باوجود کم توانی ام به احترام درخواستتان چند جمله ای می نویسم وامیدوارم جسارت این شاگرد را بخشید
        ☀️شعرسپید علی رغم اینکه بعضی ها سرودنش را سهل می دانند بسیار سخت است وویژگی هایی دارد که اگر شاعرنتواند هریک ازاین ویژگیها را درشعرش پیاده کند مطمانا شاعر موفقی نخواهد شد

        ☀️برای شروع کمی می خواهم ازاین پنجره استفاده کنم وتوضیحاتی بدم درمورد موسیقی درشعرسپید وهمچنین ویژگیهای شعرسپید که ازمن پرسیده بودند

        ☀️یکی ازویژگیهایی تمام اشعارچه کلاسیک وچه سپید داشتن موسیقی است

        موسیقی شعر نقش مهمی در انسجام درونی شعردارد و تخیل و عاطفه را به خوبی به مخاطب منتقل می کند
        موسیقی در شعر چهار نوع است :
        موسیقی بیرونی، درونی، کناری و معنوی

        به طورخلاصه اگربخواهیم تعریفی ازاین انواع داشته باشیم:
        موسیقی بیرونی، همان وزن عروضی شعراست
        موسیقی کناری : همان جلوه های موسیقایی حاصل از تکرار واژگان شعری در پایان بیتهاست مثل قافیه وردیف
        موسیقی درونی ،که مهم ترین نوع موسیقی درشعراست همان چگونه گی استفاده وچینش کلمات است جوری که بتواند به خوبی عاطفه وتخیل شاعررامنتقل کند وشعربرجان مخاطب بنشیند استفاده از هرکدام از جلوه های تنوع و تکرار در نظام آواها که از مقوله موسیقی بیرونی و کناری نباشد در حوزه مفهومی این نوع موسیقی قرار می گیردماننداستفاده ازآرایه­هایی نظیر انواع جناس، ردالصدر که همگی زیرمجموعۀ تکرارند
        به همین خاطر تکرار در بررسی موسیقی درونی شعر، نقش بسزایی دارد.
        ☀️مادر شعر سپید بیشتر بااین موسیقی درونی
        سروکارداریم
        موسیقی معنوی هم که همان تناسب لفظ ومعناست برمی گردد به حوزه امور معنایی و ذهنی شعر
        موسیقی معنوی با به کارگیری تناسب در حوزۀ معنا و بهره بردن از آرایه های بدیعی به وجود می اید و بهره‌گیری از آرایه‌هایی چون مراعات نظیر، طباق، عکس و تلمیح، وبرخی انواع جناس موسیقی معنوی را درشعربوجود می اورد

        ☀️حال باتعریفی که ازموسیقی شعرداریم شعرسپید بنا به نظر بعضی ادیبان ومنتقدین کاری اصلا کاری باموسیقی ندارد و از قیدوبند رهاست
        اما به نظربعضیها هم موسیقی درونی درشعرسپید یک ضرورت است وشعرسپیدی که موسیقی درونی قوی تری دارد درانتقال احساس وعاطفه وتخیل قوی تر است و مخاطب رابیشتر جذب می کند
        استفاده از آرایه های بدیع ،مثل سجع جناس واژ آرایی تضاد تکرار،تناقض وغیره.... بر جذابیت شعرسپید می افزاید

        ☀️علاوه براین یک شعرسپید به پارامترهای زیادی دیگری احتیاج دارد
        مانند وجود سکته های متناوب، مکث در میان مصراع ها، تکیه های پی در پی واژگان و عبارات انعطاف پذیر
        داشتن ایجاز وپرهیزازپرگویی وپیچیدگی
        استفاده از آرایه های بدیع ،مثل سجع جناس واژ آرایی تضاد تکرار،تناقض وغیره....
        وحال با توجه به توضیحاتی که دادم می پردازیم به خود شعرببخشیدکمی پرگویی شد
        من باشناختی که ازقلم شما دارم معتقدم شعرهایتان پارامترهای یک شعرسپید خوب راهمیشه داشته و یکی ازشاعران موفق شعرسپید هستید.
        واما این شعرشما
        ☀️شاعر شعرش را بسیار خوب شروع کرده بایک پارادوکس زیباکه مخاطب را خوب همراهش می کند

        امشب نگذار سکوت واژه ها
        صدای شب را بیدار کند
        ☀️سکوت واژه ها یک پارادوکس زیبادارد
        واژه به معنای کلمه ،لغت است وسکوت به معنای ساکت بودن خاموش شدن وخاموشی

        مطمانا وقتی واژه ای گفته می شود
        ناخود اگاه سکوت هم شکسته می شود واین یک پارادوکس قشنگ است
        سکوت واژه ها صدای شب رادر می اورد
        یعنی حرفی اگرامشب نزنی باعث ناراحتی شب خواهدشد شاید منظور همان شب بیداری هم بوده
        صدای شب حساس آمیزی قشنگی داشت به شب شخصیت داده اید

        ☀️خواب دیوار را آوار!
        دراینجاهم به دیوار شخصیت بخشیده شاعر
        دیواری که خوابه خیلی قشنگه حال شاید دیوار کنایه ازشخصی باشد که جدایی انداخته
        می گوید اگرحرف نزنی خواب ازسر دیوار خواهدپرید وپریشان خواهدشدوبرسرمان آوار خوابش آوارخواهدشدو به بی خوابی خواهدزد

        ☀️قرار بود
        پنهان پشت ستاره باشد!
        نه ستاره
        اینجا فک کنم منظورشاعراین است که پشت ستاره پنهان بماند نه خودش ستاره شود
        ستاره شایدنماد روشنایی ونورهم باشد که خواب راازشب هم می گیردوتاریکیها را کم می کند
        ومن از کوهستان تاریک راهی نو بجویم
        در ماهی تنگ، غرق احساس تازه شوم
        که دریاتوراشناکنم!
        ☀️تنگ ودریا اینجا باهم تضاد زیبایی بوجود آورده اند
        شاعرمی خواهد راه تازه ای پیداکند برای خروج ازتاریکی وخودش ستاره راپیداکند
        شاعرحتی می تواند درخیالش درتنگ هم دریایی بسازد ودرآن عاشقانه شناکند

        که صحرا، در طوفان شن‌، تو را گمت کنم !
        شاعرمی تواند درخیالش ازکوهستان راهی بزندبه صحرا ودرجستجوی ستاره اش باشد

        ☀️واما این بند
        روبرویم ایستاده بود
        در گوشه ی خنده اش
        گوشه ی خنده یک تصویربکروزیباست بازهم صنعت تشخیص دراین جمله وجود دارد

        موجی آمد بردش به دریا
        روبرویم بود اما موجی ناگهانی امدواورا ازمن جداکرد وباخود به دریا برد بازهم به زیبایی به موج ودریاشخصیت بخشیده اینجا که به نظرمن موج بردش کافیه وموجزتر کنایه ازبرهم خوردن ناگهانی آرامش
        وبه نظرمن درااینجا دیگه توضیح ندهید که به کجا بردش بهتره چون قبلش ازدریا گفته بودید

        ☀️ستاره ازلای انگشتانم چکید
        چکه چکه روی صحرا
        این پاراگراف بسیار خیال انگیره وزیبا
        افتادن ستاره از لای انگشتان
        چکه کردن ستاره ازلای انگشتان یعنی ستاره ای که دردست بوده اما یکهو افتاده ...
        وامابند آخر
        ☀️روبرویش ایستاده ام
        خیره در چشمانش
        می کشاندم به درون ستاره ها
        جایی میان آیینه ها
        آیینه ها همانطور که می دانید نماد صداقتند
        به درون ستاره ها کشیده شدن حتی می تواند جایی میان آیینه های کاشی کاری شده ی شبیه ستاره باشد و درذهن من آیینه های تزیینی را تداعی کرد که به اشکال هندسی دربناها بکارمی برند همان هنر آیینه کاری

        همانطور که می دانید
        (( آیینه کاری نوعی تزیین داخلی بناها، با چسباندن قطعه‌های کوچک آینه به شکل‌های هندسی و گل و بته‌های مختلف است. در این رشتهٔ از هنرهای دستی، هنرمند آینه‌کار با استفاده از اینه و برش آن به اشکال متنوع، فضایی درخشان و زیبا در بناها می‌آفریند که از بازتاب نور در قطعات بی‌شمار آینه تشعشع درخشش و زیبایی چندین برابر در تزیینات بناها ایجاد می‌شود))
        ☀️آب وآینه در فرهنگ ایرانیان نماد پاکی و روشنایی، راستگویی و صفا بوده‌اند و به احتمال زیاد کاربرد آیینه در اینجا هم این معنی راتداعی می کند
        درجایی که به دریاچه ماه می ریزند
        اینجا ماه ریختن به دریاچه زیباست
        ومن آهسته ماهم را پایین می آورم
        ماه همان یارومعشوق است
        جوری که ستاره شب بماند
        جوری که شن‌ها آرام بگیرند
        جوری که موج خنده اش را به هم نریزد
        🧊ببینید دراینجا دراین بند کمی شعرپیجیدگی دارد به نظرم
        موج خنده ی کی را بهم نریزد
        خنده ی ماه یا ستاره
        روی سینه می خوابم اش!.... وآهسته
        پلکش را می کشم رویِ شب
        کشیدن پلک روی شب جمله ی بسیار زیبایی بود فک کنم کنایه از اینکه پلکش رامی بندم
        ولی اینجا دراین بند یک گرهی هست مخاطب سردرگم است بین ماه وستاره بلاخره روی سینه ی کدامشان خوابیده !
        که البته شاید من درک درستی ندارم و منتظر پاسخشان خواهم ماند
        🧊به نظرمن بهترین بندشعرهمان بند اول بود دیگربندها هم پاره های شاعرانه ی خوبی داشت وبسیار خیال انگیزبود اما ارتباط دادن بندها به هم درنگاه اول کمی مشکل بود ....
        موفق باشید استاد عزیزوتوانمندناب
        من فقط مثل یک شاگرد برداشتهای ضعیفم ازشعرتان رانوشتم و عذرخواهم اگرنتوانستم آنجورکه باید حق قلمتان را ادا کنم خندانک
        قلم توانمندتان توانمندترباد خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک










        نیلوفر تیر
        نیلوفر تیر
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۴۷
        سرکارخانم بانو عجم بسیار بسیار آموزنده برای اینجانب بود،ازتون سپاسگزارم و فکر می‌کنم به شخصه باید برگردم و آرایه های فارسی رو مجدد مطالعه کنم خندانک خندانک باز هم سپاس عزیز ادیب که وقت گذاشتید و بسیار بسیار کاربردی و مبسوط شرح دادید خندانک خندانک سلامت و شاد باشید عزیز ادیب
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۵۰
        درود بانو خدا قوت
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۵۹
        درودبرشما استاد بانو عزیزم سرکارخانم عجم عزیزم بسیار مفید بود احسن برشما 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️ خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۰۷
        درود بااانو عجم بااانوی فروتن خندانک
        خیلی خوب بود خندانک
        خیلی خوب و گیرا توضیح داده بودید.. خندانک
        ممنونیم از شما خندانک خندانک
        اجرتان با خداوند متعال خندانک
        روز معلم رو هم به شما و هم استاد حسنلوی مهربان تبریک میگم.. خندانک
        در پناه خدای مهربان باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۴۷
        درودها استاد بانو عجم
        نکات ارزنده و آموزنده ای را چه در مورد سپید و چه در مورد موسیقی و آرایه ها رابیان فرمودید که از زحمات بیدریغتان کمال تشکر را دارم
        تقدیم با احترام خدمت استاد با نو عجم همچنین استاد حسنلو عزیز
        که متقابلن روز معلم را خدمت مبارکشان تبریک و تهنیت عرض می گویم
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۲:۳۰
        سلام
        بانو عجم استاد عزیز و بزرگوار
        بسیار ممنونم چقدر جامع وکامل و به اندازه پرداختید به شعر سپید البته من وهمه دوستان واقف هستند به این علم وآگاهی شما میدونم واقعا زحمت شد اذیت شدید از بابت بسیار شرمنده هستم ولی یه بسته کاملی در مورد سپید به یادگار در صفحه ام گذاشتید که بی شک هم من وهمه دوستانم می تونیم با مراجعه بهش خیلی یاد بگیریم و در مورد شعر می دونم با بزرگ منشی از ایرادات کار تقریبا گذشتید بیشتر به نکات مثبت اشاره داشتید واقعا ممنونم
        و اون بخش اخر و سوالتون من مسله ای که بیان میکنم فقط به او سطر به کلیت شعر می خوره یا در تضاد اصلن ورود نمی کنم روی سینه می خابمت
        و پلکت را می کشم روی شب انگار من خود شب هستم و معمولن وقتی ارامش و خواب میاد واقعا گاهی خواب یه موقعهایی نعمت پلک تو را ارامش تو را که با حضورت اودی به این شب بی خواب بدون ارامش دلتنگ سر درگم تنها هرچیزی که زندگی و ارامش می گیره بوده حالا این حضور تو آبی رو آتش پلکی به این چشم خسته که می تونم بکشم روی چشام و از زشتی و ناراحتی ها وتنهایی ها جدا بشم انگار یه حایلی میشه روی سینه می خوابمت از نظر نحوی دچار مشکل به ظاهر ولی این شکستن نرم زبان ونحوش به نظرم یه مفهوم جدیدتری خواستم بگم حالا چقدر تونستم ...بسته به نظر شما بستگی داره اما اینکه کدام یک واقعا من محدود نمی کنم هر مخاطب با ذهنیت و تخیل خودش میتونه به این دال ها مدلول خودش بده یا در دنیای خود شخصیش مدلولهای خودش بچینه
        بانو عجم بازم ممنونم بخدا شرمنده شما شدم
        الهی همیشه باشید و بسرایید وبنویسد در آرامش و سلامتی
        تقدیمتان استاد عزیز 🌹🌹🌹🙏
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۹:۵۶
        درود بر شما بانو عجم عزیزم خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۰۵
        خندانک
        سلام برشما بانو نیلوفرعزیزم خندانک
        ممنونم ازتوجه و حسن نظرشما نازنینم خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۰۵
        خندانک
        درودبرشما جناب آزادبخت استادعزیز خندانک
        ممنونم ازلطف شما خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۰۶
        خندانک
        درودبرشما جناب کاظمی عزیز خندانک
        ممنونم ازلطف همیشگی شما خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۰۷
        خندانک
        درودبرشاهزاده خانوم عزیزومهربانم خندانک خندانک
        ممنونم از توجه شما نازنینم خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۰۹
        خندانک
        درودبرشما استادعزیزجناب فخوری خندانک
        ممنونم ازتوجه و حسن نظرشما بزرگوارید خندانک خندانک خندانک
        شاگردی می کنم استادخوبم خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۱۱
        خندانک
        درودبرشما استادعزیزجناب حسنلو خندانک
        افتخاری است شاگردی درکلاس درستان خندانک
        اخلاق خوبتان ستودنی است...
        خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۱۲
        خندانک
        درودبرشما بانوکاسیانی عزیزم خندانک خندانک
        ممنونم ازتوجه شما نازنینم خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۵۸
        درود استاد بانو عزیز خانم عجم گرامی
        نقد بسیار آموزنده ای بود
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۳۰
        خندانک
        سلام برشما جناب اکرمی عزیز خندانک
        ممنونم ازتوجه شما بزرگوار خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        علی نظری سرمازه
        علی نظری سرمازه
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۲۶
        بیکران سپاس
        بسیار عالی خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        علی نظری سرمازه
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۲۷
        بیکران سپاس
        بسیار عالی خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود آزادبخت
        مسعود آزادبخت
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۹:۳۶
        استادبانوی واژه ها
        زیبا بود
        استفاده بردیم
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۴۷
        خندانک
        درودبرشما استادعزیزجناب سرمازه خندانک
        ممنونم از لطف شما خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۴۷
        خندانک
        درودبرشما استادعزیزجناب آزادبخت خندانک
        خندانک خندانک
        ممنونم خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۰۳
        درود استاد حسنلوی سپیدسرا خندانک
        حجم لطیف بودن شعر بسیار بالا بود خندانک
        عالی بود استاد عالی خندانک خندانک
        نیاز به دوباره خوانی دارد خندانک خندانک
        شاد و سلامت و ثروتمند باشید خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۴۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۳۲
        سلام
        شاهبانوی نازنین
        مطمئن باش من اگر مشروطه خواه نبودم
        حتما سلطنت طلب میشدم بخاطر شما البته شوخی
        من به جمهور مردم اعتقاد دارم
        شما لطف داری
        مثل همیشه من شرمنده محبتت کردی
        امیدوارم فرصتش پیش بیاد بلکه گوشه ای از محبتت جبران کنم با حضور در صحفه پربارت
        تقدیم به شما 💐 💐 🙏
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۵
        خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۴۸
        خندانک
        امشب نگذار سکوت واژه ها
        صدای شب را بیدار کند
        خواب دیوار را آوار!
        خندانک خندانک خندانک
        بیدارشدن صدای خواب چه تعبیرزیبایی
        درودبرشما استاد حسنلوی عزیز خندانک
        بسیارزیبابود خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۱۹
        سلام
        استاد عزیز بانو عجم
        برام حضورتون و نظرتون بسیار عزیز
        کلی خوشحال میشم می بینم پیامتون و این همه محبت بی منت شما را
        همیشه منتظرم نمیدونم دلیلش چی حتما یه دلیلی داره
        چرا پیام بلندی برا شعرام نمی زارید حالا نقد و پنجره سبزش خوب اون دیگه ...
        دوست دارم در یک کار حتمن اگه مقدور بود از نظراتت بهرمند بشم و بی تابانه می نویسم و منتظر می مونم
        خندانک 🙏
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۶
        خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۵
        خندانک
        درودمجدد برشما استاد عزیز جناب حسنلو خندانک
        راستش بسیاردلم می خواد براشعارسپید نقد بنویسم اما انگارمی ترسم شعراستادان را نقدکنم می ترسم ازعهده اش اونجورکه باید برنیام وحق قلمتان ادانشه
        خودمم سپید می نوشتم قبلنا ولی میگم شاید درست نباشه پامو ازگلیمم درازترکنم واستادان سپیدسرا بهترمی توانند واکاوی کنند
        ان شاالله اگردرتوانم بود چشم حتما خندانک
        خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۸:۱۷
        استاد عزیز بانو عج
        خواهش می کنم شما علم ودانشتون از شعر ها ونقدهاتون مشخص اختیار دارید این بجد عرض می کنم من افتخار می کنم در محضر شما شاگردی می کنم و درس پس میدم
        من همیشه نقدهای پربارتون می خونم و یاد می گیرم
        آدمی دیگه گاهی دوست دارم از این نقدهای خوبتون نصیب شعرهای من هم بشه خیلی وقت بود می خواستم بگم منتها نمی خواستم ......اما امروز دل به دریا زدم هر وقت یه شعر که شرایط نقد داشت انشاالله برام نقدش کنید که خیلی خوشحالم می کنید
        البته میدونم چقدر زحمت داره و وقت‌گیر برا همین هر موقع مساعد بودید
        ممنون خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۳۱
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        موفق باشید خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۲۱
        سلام
        جناب استکی مهربان
        خیلی خوش آمدید وخوشحالم از حضورتان
        🌷 🌷 🌹 🙏
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۲:۴۴
        شعر دو بخشی یا دوقسمتی
        خوبی بود جناب حسنلو
        موفق باشید
        خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۲:۴۷
        سلام
        محد رضای عزیز
        مهندس جان خیلی خوش امدین
        ممنونم از حضورتان بله فکر کنم همین طور باید باشه
        تقدیمت 🙏 💐 💐
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۷:۱۸
        درود بر شما مهدی جان

        شعری زیبا خواندم از قلمتان

        بمانید به مهر و بسرایید

        🌸🌸🌸🌸
        🌸🌸🌸
        🌸🌸
        🌸
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۱۴
        سلام
        آقا هادی عزیز وگلم
        خیلی خوش آمدی برادر
        زیبا نگاه تو حضور تو
        تقدیمت 🌹🌹🙏
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۱:۰۰
        درود چناب حسنلوی گرامی
        پراحساس بود 👏🌺🌺
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۰۵
        سلام
        مهرداد بزرگوار و مهربان
        خیلی خوش آمدید وخوشحالم از حضورت💐 💐 💐
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۱:۴۱
        بنام یگانه استادم که بمن اندیشیدن آموخت
        با درودهای صمیمانه ام خدمت مدیرت محترم سایت وزین شعر ناب استاد جناب ملحق گرانسایه و اساتید و دوستان گرانقدرم
        و درودی ویژه خدمت شاعر عالیقدر جناب حسنلو پاک نهاد ونیک سرشت
        با کسب اجازه از محضر بزرگان ، خصوصن استاد بانو سرکار خانم عجم که شعر استاد حسنلورا دقیق و هوشمندانه بگفتگو نشستند و اطلاعات جامعی نیزازموسقیایی شعر و و حتی در مورد قالب شعر سپید نکات ارزنده ای ارائه فرمودند
        البته بنده ازز وایه ای دیگر به شعر جناب حسنلو خواهم پرداخت وبا تحلیل سطربه سطرآن در ساختار واز لایه های پنهانش پرده بر خواهم گشود
        بسم الله
        باشعری مواجه هستیم که درسطح خودرا،پیش پا افتاده می نمایاند امانباید گول این ساده نگاری را خورد( جان خودم حسنلو با هوشتر از آن است که نخواد فریب مان ندهد. البته این نوع گفتگو در نقد نویسی مجله ای متدول نیست بنده بخاطرصمیمیت کلام به چنین دیالو گهای موضوع تحلیل را می آلایم خندانک )
        در تحلیل و بررسی شعر، شما شگفتانگی اثرزیبای استاد را در خواهید یافت.
        برویم سروقت شعر " روی شب 52" البته عدد 52 را ندانستم شاعر چه کدی را به ما نشان می دهد اگر 57 بود که این عدد معلوم الحال است .گرچه نام شعر اولین در گاه ورود به عمق شعر است امامن به امید خدا ،سطربه سطر پیش خواهم رفت خندانک
        "امشب نگذار سکوت واژه ها
        صدای شب را بیدار کند "
        یکی از شیوه های بارز شعرای سبک هندی از جمله کلیم کاشانی استفاده از تضاد و تناقض گویست
        و یکی از مباحث آرایه های ادبی ،در ادبیات فارسی آرایه تناقض است
        شاعر یا نویسنده ،دو مفهوم به ظاهر متضاد را در کلام خود به یک چیزی نسبت دهد یا به تعبیری دیگر، هر گاه دو مفهوم متضاد را به هم نسبت داده یا آنرا در یک جمله جا بدهد آرایه تناقض شکل می گیرد
        چرا در ابتدا کاراین موضوع را پیش کشیدم ؟ عرض به حضور گرامیتان شروع هر نوشته ادبی از اهمیت بسزایی بر خوردار است حتی پایان بندی نیز همچنین
        "امشب نگذار سکوت واژه ها
        صدای شب را بیدار کند "
        تناقض سکوت درمقابل صدا
        تناقض شب ساکت
        با "واژه" حراف
        این آرایه تناقض را شاعر محترم با تبحری خاص چه در اندیشه و چه دربیان ، در سطور آغازین ، تسلط و سواد خود را برخ ما می کشاند خندانک
        زمان اتفاقات روایت ، شب است اما شبی متفاوت،طوریکه شب اگر مظهر سکوت است صدا نیز دارد .آنهم چه صدایی
        آفرین به این تعبیر آگاهانه و آرایه تناقض یابقول بانو استاد عجم ، پارادوکس
        و صدای این شب ساکت چنان مهیب است که خواب دیواری را ، فرا تراز بیداری، آوار میکند
        "خواب دیوار را آوار! " سطرسوم
        دیوار نمائ چیست؟
        سمبل جدایی و مرز بین اسارت و آزادیست
        اگربنا باشد آوار دیوار فروربریزد قطعن برسرآزادی خواهد ریخت چرا که اسارت خودعلیل است،ذلیل و درزیر آوار
        "قرار بود
        پنهان پشت ستاره باشد!
        نه ستاره"
        ستاره نماد چیست؟
        از دیربازماه و ستاره سمبل آرامش و خوشبختی سمبل عشق و امید و آرزوست .
        دیده اید که اکثر زیور آلات دختران و بانوان را بشکل ماه و ستاره میسازند قراربود راه آسایش و خوشبختی را به ما به نمایانید
        حال آنکه نه تنهابه آن نرسیدیم بلکه امید و آرزو هایمان را نیز باختیم
        "قرار بود
        پنهان پشت ستاره باشد!
        نه ستاره"
        تا اینجای کار زمان را داشتیم آنهم بوقت شب هنگام بود ، الان مکان را نیزبه ما می نمایاند جناب راوی
        "ومن از کوهستان تاریک راهی نو بجویم"سطر هفتم
        البته بنظرم این سطر به این شکل باید اصلاح شود
        ومن {در این}کوهستان تاریک {باید }راهی نو بجویم
        پس مکان کوهستان تاریکی است
        کوهستان نماد چیست؟
        در اسطوره ها ،کوه نماد استواریست و پایداری
        وتاریکی نماد گمراهی
        "ومن از کوهستان تاریک راهی نو بجویم"
        معنای این سطر میشود
        من در این گمراهی باید استوار و پایدار دنبال راه نو بگردم
        "در ماهی تنگ، غرق احساس تازه شوم"
        ماهی نماد زندگی و باروری ست و "تنگ" با توجه به دریا ،یعنی فضایی کوچک و بسته برای ماهی
        "در ماهی تنگ، غرق احساس تازه شوم" سطرهشتم
        احساس تازه یعنی خوشبختی
        معنی این سطر یعنی احساس خوشبختی خواهم کرد حتی در یک محیطبسته و کوچک اگربه باروری و زندگی دست یازم (ببینید کاریک جوان بکجا کشیده استکه حسرت تنگ ماهی رادارد)
        دوستان عزیزاگر ساعت انتشار این تیک سبز را ملاحظه بفرمایید تقریبن نصف شب است و فرداروز کاری و بدون منت امروز هم با کلی خستگی نشستم برای تایپ این تحلیل . واگربخواهم با این فرمان برم جلو تا صبح صادق باید بیداربمونم اگر اجازه بفرمایید بخش دوم تحلیل را درروزهای آتی خدمت شریفتان ارائه خواهم داد
        و وظسفه دارم در خدمت استادم که باید به انجامش برسانم
        البته تا اینجای کار نیزهویت و مضمون این شعربرجسته و با شکوه، خودی نشان داده و مشخص است که شاعربه چه مقوله ای پرداخته است.
        ضمن آرزوی بهترین ها برای دوست نازنینم جناب مهدی خان حسنلو ، توفیقات شایان توجهی برای شما عزیزان گرامی را ازخدا.ند منان خواستارم
        شبتان خوش
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۲:۳۵
        سلام جناب فخوری مهربان و عزیزم
        استاد جان خیلی سپاس گذارم
        عالی هستین این نگاه ودیدتون از این دریچه به شعر برام بسیار تازه و لذت بخش راضی نیستم میدونم در این روزهای گرفتاری و سختی واقعا مشکل
        حالا اگر قسمت شد و به کل کار پرداختین من هم حتمن درخدمتتون خواهم بود
        بسیار بسیار ممنونم
        تقدیمتان🌹🌹🌹🙏
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۸:۲۳
        درودبرشما رحیم جان عزیزم بسیار مفید واموزنده بود 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🌺🌺🌺🌺
        🌼🌼🌼
        🏵🏵
        💐
        ارسال پاسخ
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۹:۴۷
        درود بر شما استاد فخوری بزرگوار 🌺🌺
        نقد بسیار زیبا و آموزنده ای را نوشتید
        از شما بسیار سپاسگزارم 🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۹:۵۶
        درود بر شما آقای فخوری گرامی خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۱۳
        خندانک
        درودبرشما استادعزیز جناب فخوری خندانک
        خسته نباشید
        استفاده کردم ازکلاس درستان بزرگوار خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        نرگس زند (آرامش)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۴۳
        درود وعرض ادب واحترام خدمت استاد عزیز جناب فخوری بزرگوار ومهربان خندانک
        ممنون وسپاس از زحمات جنابعالی خندانک
        دعا گوی شما وخانواده محترم هستیم خندانک
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۰۸
        درودها استاد جان برگ سبزیست تحفه درویش خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۱۰
        درودها جواد جان
        اینروز ها کم پیدایی
        کی باید اینهمه گلهای شما را آب هد عزیزم؟ خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۱۲
        درودها استاد حاجی پوری گرانقدر
        ممنونم از بذل مهرتان و نگاه آموزگارانه شما خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۱۵
        درودها استاد بانو سرکارخانم کاسیانی
        ممنونم از حضور و حسن نظرتان خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۱۷
        درود ها استاد بانوسرکار خانم عجم
        شکسته نفسی می فرمایید
        درس تحویل استاید می دهیم
        سایه لطفتان مستدام خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۱۹
        درودها استاد بانو سرکارخانم زند
        مهربانی در نگاه شما همیشه جاریست
        ممنونم از حضور سبزتان خندانک خندانک
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۱۲
        درود جناب فخوری سپیدسرا خندانک
        خواندیم و بهره بردیم از دریچه نگاه شما به شعر زیبای جناب حسنلوی سپیدسرا خندانک خندانک
        باشد که مشغله کاری اجازه دهد و ادامه شعر را نیز به نقد بنشینید.. خندانک
        اجرتان با خداوند متعال خندانک
        شاد و سلامت و ثروتمند باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۰۷
        درودها استاد بانو شاهدخت گرامی ممنونم از نظرات مشوقانه و شورانگیز حضرت عالی
        ادامه تحلیل هم چشم ، از نظر اخلاقس هم موظفم کاررا تمام کنم و امید وارم همین امشب اگر خدای بزرگ یاورم شود در خدمت استا د حسنلو اخلاق مدار و دوست داشتنی و بقیه دوستان گرامی باشم
        خداوند شما همیشه زنده دل و سر افراز بدارد انشالله
        با تقدیماحترام خدمت شما
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۰۷
        درود جناب فخوری
        نقد آموزنده ای نوشتید
        می آموزیم از کلاس درستون
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۰۹
        درودها آقا محمد عزیز
        ممنونم از حضور سبز تان
        قابل شما را نداره جناب اکرمی گرامی
        تقدیم شما
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        امين آزادبخت
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۰۰
        سلام.
        از دیرباز است چه در اشعار کلاسیک و چه در اشعار نو،خاصه هر کدام باشد بیشمار از موج و دریا و سکوت و شب و ستاره و ... صحبت به میان آمده است و معلوم که هرکدام چه نمادی را به دوش می کشند.اگر بخواهیم دوباره آنها را تکرار کنیم باید و حتما پرداخت مفهومی جدید به تن این واژه ها آراسته کنیم.به نظر می رسد این همانجایی است که هنر شاعر معلوم می شود و اندازه و حد آن .اینجاست که امشب رسالت مخاطب را شاعر معلوم می کند که امشب نگذار سکوت واژه ها /صدای شب را بیدار کند /خواب دیوار را آوار.مگر می توان جلوی زلزله را گرفت؟چطور می توان مانع از آوار شدن دیوار با زلزله در خواب چند ساله کاشانه ها یا چندین قرن ساله ی ارگ بم را گرفت؟باید که راهی می بود...باید قراری می بود که شاید به سرانجام نرسیده است: قرار بود /پنهان پشت ستاره باشد/! نه ستاره.شاید شاعر می دانست که ممکن است پشت ستاره ها قول و قرارها جز بر هم زدن خواب دیوارها نیست.اینجا شاعر بر پرنده بالدار خیال می نشست و تا پشت ستاره ها حتما می رفت و قولها و قرارها را نظاره گر می بود...شاید کفر اگر نباشد قضاوت می گرد...حکم می داد و حتما کن فیکون می کرد...اما مخاطب چه می شد؟با آن سرعت به سمت ستاره با پرنده خیال رفتن،بی اندیشه به بیشمار سلایق مختلف مخاطب،به دور از رسالت یک شاعر بود...چاره نبود جز با هم رفتن...باهم به جایی که تمام مخاطبان حتی آنانی که پرنده خیال را دوست ندارند.بهترین جا کوهستان بود بی شک.جایی که می شد کمی به پشت ستاره و پچ پچهای قرارها،در سکوت شب آگاه شد .به شرطی که شب از واژه آگاه نشود.پس شاعرباید از کوهستان تاریک راهی نو بجویم.من نوعیِ مخاطب.یا در سکوت کویر...یا در سکوت عمق دریا.
        بی شک در آنجا همه چیز آشکار خواهد شد اگر ستاره برای پنهان ماندنها،به زمین نرسد اگر ستاره ها خیانت نکنند و لای انگشتها روی کویر نچکند و یا بر ارتفاع امواج،در حالی که ریسه ریسه به ما،می خندند از فاجعه ای که قرار است به بار آید. روبرویم ایستاده بود/در گوشه ی خنده اش/موجی آمد بردش به دریا/و ستاره از لای انگشتانم چکید/چکه چکه روی صحرا
        اگر به شاعر بود هیچوقت نمی گذاشت این فاجعه به بار آید.اگر به شاعر بود نمی گذاشت ستاره ها برایش چکه کنند.نم پس بدهند.اگر به شاعر بود فاجعه خبر می داد.اگر به شاعر بود خیره در چشمش جایی میان آیینه ها می ایستاد و نمی گذاشت و حتما پایین می آوردش.اصلا چرا من حرف می زنم.سخن شاعر راحت تر و ملموس تر است.احساسش بیشتر است.اشکش زلال تر است.بیایید کمی با ترنم شاعر باشیم.بیایید کمی با درد شاعر همراه باشیم.با شعرش می شود گریست.می شود جوری که ستاره شب بماند.جوری که شنها آرام بگیردبیایید باشعر،با شاعر،باهم...روی سینه بخوابانیمش : روبرویش ایستاده ام
        خیره در چشمانش/می کشاندم به درون ستاره ها/جایی میان آیینه ها/که به دریاچه ماه می ریزند و من/ آهسته آهسته پایین می آورم اش/ جوری که ستاره شب بماند /جوری که شن‌ها آرام بگیرد/جوری که موج خنده اش را به هم نریزد /روی سینه می خوابم اش!.... وآهسته پلکش را می کشم رویِ شب!



        می روم سراغ اثر اخیر مسعود خوبان.مسعود عالیست و بی شک آینده ای درخشان دارد


        با سپاسمندی خندانک خندانک خندانک
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۰۹
        درود بر شما جناب آزادبخت استاد بزرگوار خندانک
        خیلی ممنونیم از زحمتی که برای نقد این شعر زیبا کشیدید خندانک
        خداوند اجرتان دهد خندانک
        خیلی جالب بود برام اولین بار بود که می‌دیدم انتهای نقدی به نقدی دیگر و تحسین شایسته شاعرش گره می‌خورد خندانک

        شاد و سلامت و ثروتمند باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۰۶
        درود برادر از اینکه زحمت نقد جناب حسنلو را بدوش کشیدی سپاس گزارم وتمام امید وآینده خاندان بااصل ونسبمان هستی می دانم بالاتر از ستاره می درخشی سپاس
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۲
        درود جناب آزاد بخت
        بسیار زیبا و احساسی نقد کردیدشعر جناب حسنلو را
        خندانک خندانک خندانک
        مسعود آزادبخت
        مسعود آزادبخت
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۹:۰۸
        سلام اخوی استاد امین
        بسیار زیبا و عمیقانه
        استفاده بردیم از قلم توانمندت
        درود بر شما
        سبز باشی و ماندگار
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۳۶
        خندانک
        درود برشما جناب آزادبخت عزیز خندانک
        استفاده کردم ازنقد خوب شما خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        علی نظری سرمازه
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۲۵
        درود جناب ازادبخت خندانک
        چه نقد منصفانه ای!
        بسیار زیبا خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۰۴
        سلام
        امین عزیزم
        ای خدا خدا عالی هستی واقعا لذت میبرم هربار که نقدی ازت چه به شعر خودم و دیگر دوستانم خونم لذت می برم
        این نوشتن ویژه و بخصوصت عالی
        رفیق جان مرسی اینکه امدی و نوشتی
        ممنونم الهی همیشه باشی بسرایی و هر از گاهی برامون بنویسی که نبودنت احساس میشد
        و چقدر خوب که دوباره هستی
        تقدیمت 🙏 💐
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۴۱
        سلام و عرض ادب
        آقا رحیم عزیز، بانو عجم گرانقدر، و جناب آزادبخت گرامی برای شعر مهدی حسنلو نوشته‌اند و گفتنی‌ها را گفته‌اند؛ معمولا کم پیش میاد که پای یک شعر سه یا چهار نقد نوشته شود. بنابراین بهتر است که از زاویه‌ای دیگر به آن بپردازم و پیرامون آنروی دیگر شعر نیز کمی بنویسم؛ البته این مقوله نقاط مشترکی را به‌وجود میاورد که طبیعتاً بنده در بخش‌هایی با دوستان موافق و همنظرم.

        در محتوا و جانمایه‌‌ی اکثر اشعار مهدی حسنلو همواره اندوه انسان، آزادی و برابری، تنهایی، شب و سکوت، و اعتراض را مشاهده میکنیم و به باور من اين نوع رنج‌مندی و جامعه‌گرایی، گلایه‌ و اعتراضی شاعرانه است. یعنی در سطح، عشقیت و احساس است اما در عمق موضوعات دیگری نیز چشمک میزنند. فرآيندی خاص كه فقط به وسیله‌‌ی ذهنِ باز و تخیل سیال و کشف و شهود میتوان از عهده‌ی آن برآمد.
        شاعر با ترکیب تصویر پردازی‌های انتزاعی و عینیت‌مند (آمیختگی تصاویر اثباتی و اتفاقی) و تاحدودی آشنا، ارتباطی ویژه بصورت ابژه و سوبژه بین واژگان و سطرهای شعر برقرار کرده و با قدم زدن در فضایی استعاری با بیان خرده‌روایی در مرز میان تاریکی و روشنی، میان سکوت درونی و ازدحام بیرونی، و با تشخص بخشیدن به زبان‌ِ روز به‌صورت ایهام‌وار ذهن مخاطب را درگیر روایتی میکند که زبان حال انسانی دردمند و عشق‌نگر است؛ انسانی‌ که راهی به‌سوی خویشتن دارد.
        اگر در حافظه مغزتان ده‌ها فرهنگ لغات ذخیره داشته باشید و تمام قواعد ادبی و شعری را فوت آب باشید اما مایه‌ی شاعری در خونتان نباشد یا زیست شاعرانه نداشته باشید هرگز نمیتوانید شاعری موفق و ماندگار شوید؛ کلمه‌پرداز شاید ولی شاعر به معنای واقعی خیر...! بی‌تعارف مهدی شاعر خوب و دغدغه‌مندی است و ماهیت شعر و شاعری را میشناسد.
        شاعرانِ اين نوع اشعار، جهان تک‌بعدی یا ساده‌انگارانه را کنار میزنند و در عین رفتارمندی، سرشار از انديشگی و تخيلات پیچیده و ناهنجاری‌های ادبی اند و بدون سطحی‌نگری براحتی میتوانند انسان و وقایع زندگی را به چالش بكشند.
        به‌طور كلی جهان شعر مهدی حسنلو جهانی سروادیک و چندلایه است. چينش و جابجایی كلمات، شاعرانگی زبان، ارتباط منطقیِ عاطفه و احساس، و پيوست عمودی و افقی در شعر قابل دفاع است. اينها مولفه‌هایی هستند كه در این شعر وجود دارند و شاعر کم‌وبیش آن‌ها را رعایت کرده است.
        میتوان گفت هر اثر ادبی برايند زيست شاعر است؛ زيستی كه شاعر دوشادوش زندگی روزمره و ارتباطات اجتماعی‌، برای خود امكان پذير میكند. مهدی حسنلو همیشه سعی دارد ميان شعر و جامعه یک نوع رابطه‌ی بازتابی ايجاد كند؛ مثل شاملوی بزرگ که ایده‌هایش را از دل جامعه و توده مردم استخراج میکرد. البته تلفیق تخیل ذهنی و عینیت و خلق اينگونه تصاوير، مهارت زيادی می‌طلبد و نیازمند سالها غور کردن است. گرچه برخی می‌گویند: اين نوع نگاه راه هنر را دشوار میسازد و باعث میشود شعر تبدیل به ابزاری برای بيان عقايد و ديدگاه‌های اجتماعی شود... اما مگر رسالت شعر و شاعری چیزی بالاتر و مهمتر از این امر انسان‌دوستانه هم دارد؟! این نوع دشواری نه تنها اشتباه است بلکه به قول داستایفسکی: عزت و رنج متعالی نیز به همراه دارد. معتقدم هنر و ادبیات و بطور مشخص شعر، يك نوع اعتراض است! اعتراضی سرد به تنهایی انسان، به بی‌عدالتی‌ها، به باید‌ها و نبایدها، و به تمام آن چیزهایی که باید باشد اما نیست.

        امشب نگذار سکوت واژه ها 
        صدای شب را بیدار کند 
        خواب دیوار را آوار! 

        انسانِ ذهن‌آگاه معمولا زمانی را صرف تنهایی و سکوت میکند و به صداهای هستی یا زمزمه‌های درونی خود گوش فرا میدهد تا از سکوت زبانی به سکوت ذهنی هدایت شود چرا که اینگونه میتواند بهتر اندیشه کند.
        واژه‌ها زنگ دارند، رنگ دارند، احساس دارند، جهانی رنگارنگ دارند و... اما شاعر در اینجا لب واژه را به سکوت شب دوخته تا فریادِ سکوت را نشان دهد... آری گاه سکوت پر از احساسات سرکوب شده و فریادهای در گلو مانده‌ است. به عنوان مخاطب جدی شعر دلم میخواهد این سطرها را اینچنین بخوانم و اینطور برداشت کنم: اجازه نده سکوت شب بشکند/ نمیخواهم از خواب معلق و موازی‌ام بیدار شوم/ تحمل بیخوابی و هجوم افکار غایب را ندارم/ دشواری‌های پیچیده‌ای که هرشب روی سرم آوار می‌شوند نمی‌گذارند از گم شدن در آغوشت یا گم شدن در جهانت لذت ببرم... (ای کاش شاعر بیشتر به این سمت میرفت و در این فضا بیشتر می‌ماند!)

        قرار بود 
        پنهان پشت ستاره باشد! 
        نه ستاره
        ومن از کوهستان تاریک راهی نو بجویم
        در ماهی تنگ، غرق احساس تازه شوم
        که دریا، تو راشنا کنم !
        که صحرا، در طوفان شن‌، تو را گمت کنم !

        در حقیقت، غیاب شاعر در فضای شعر حضور غایب اوست که در طبیعت و در عناصر پیرامون و... نمو پیدا میکند. اگر توقفی در خلق ارتباط صورت میگیرد از ویژگی‌های هنر زبانی محسوب میشود. درنگ اندیشگی شاعر و اندیشه شعر، درنگ تخیل شاعر و تخیل شعر، دارای سکوتی‌ست که تامل برانگیز است. به گفته‌ی رضا براهنی: «شعر با سکوت آغاز می‌شود (با جهانی از صداها در می‌آمیزد) و به سکوت می‌انجامد.»
        قرار بود پنهان باشی اما آشکارا سخن بگویی/ یا پیدا باشی و مرا به سکوتی عمیق و حضوری پنهان دعوت کنی؟ در اینجا قرار عاشقانه تبدیل به قرار شاعرانه میشود و می‌ریزد به دریای شعر...
        گاه برای پیدا شدن باید پنهان شد و برای بودن باید نبود! در واقع نجوایی‌ست با سکوت شب، با پیدای پنهان، با آنی که مستتر است.
        حتی گویی ماهی سیاه کوچولوی صمد نیز در این شعر شنا میکند و میخواهد از تُنگِ تَنگ راهی به دریا باز کند! راهی نو به سوی او... به سوی چیزی که تمامیت شاعر را اشغال کرده است.
        به بیانی دیگر: (از جنبه روانشناختی) میخواهد از اعماق تاریکی به روشنایی دست یابد و در اوج محدودیت به اندیشه‌ی پرواز برسد... پس برای رسیدن به آرمان‌ رویایی خود، حتی در تنگناها نیز شنا میکند تا محدودیت‌ها را به فرصت تبدیل کند. ناگفته نماند سابق راجع به مضمون ˝شب˝ در شعر مهدی حسنلو از نگاه «روانشناسی شعر» و سبک «رمانتیسم سیاه» و مکتب « رئالیسم جادویی» مطالبی را عرض کرده بودم. او مانند نيما و اخوان و سهراب تصوير شب را با خوشه‌های تصويری آن عرضه ميکند اما در جهت تجسم و جان بخشیدن به شب، روش اجرایی خود را دارد.
        این سوژه‌مندی - بسامد ستاره نیز در جای خود جالب و قابل تامل است چرا که محوریت دارد و از آغاز تا پایان نقش‌آفرینی میکند.
        گاه چکه‌چکه می‌چکد بر صحرا / کویر و ستاره‌باران
        گاه پژواک ماه و دریاچه / یا انعکاس آینه‌ها و رخ یار است
        و... در نهایت هم (غایبِ شعر) پلک شب را می‌بندد.
        راجع به شعر مهدی حسنلو در یک کلمه باید بگویم: “شب‌واره“ و در یک جمله باید بگویم: انگاری شاعر مانند یک نقاش با رنگ مشکی شب را می‌سراید...
        طرح میزند و می‌سراید/ می‌سراید و طرح میزند؛ در وهله اول با نخستین خوانش چنین تصویری در ذهنم نقش بست.
        آری، ای کاش آسمان شب‌مان پرستاره باشد اما...
        چه روایت غریبی‌ست روایت شهرِ خفته و آسمانی که رنگ‌ غلیظ سیاهی بخود گرفته!!!
        به قول مهدی اخوان ثالث:
        به دیدارم بیا هر شب/ در این تنهایی ِ تنها و تاریک ِ خدا مانند/ دلم تنگ است/ بیا ای روشن، ای روشن‌تر از لبخند/ شبم را روز کن در زیر سرپوشِ سیاهی‌ها...
        بطور کلی شاعر با این نوع ترکیب‌سازی و این رویکرد زبانی و نمادین، از تقابل‌ و تضاد معنایی - پارادوکسیکال، به رابطه‌ی مکمل رسیده است.

        و اما در آخر:
        با توجه به این شعر و اشعار دیگر مهدی حسنلو، وظیفه خود میدانم نکته‌ای را به او گوشزد کنم؛ احساس میکنم مهدی در محتوای برخی آثارش تاحدودی دچار تکرار شده و در واقع یک حرف را به چند زبان میزند و گاه یک ایده را به دو شکل اجرا میکند. اگر هرازگاهی مضامین - محتوا را به ژانر یا سبک یا مکتبی دیگر بکشاند و لوکیشن (یا فضای صحنه) را از شب به روز تغییر دهد حتمن به نتایج بهتری میرسد. البته بخشی از این اتفاق دست خود او نیست... وقتی یک شاعر نتواند حرف‌های دیگرش یا حرف‌های تازه‌اش را بیان کند ناگزیر به اجبار اشعار قدیمی خود را ارسال میکند و از این لحاظ تکرار چیز عجیبی نیست! بنابراین به او کاملا حق میدهم و احساسش را درک میکنم؛ این نکته را به عنوان یک منتقد نگفتم بلکه به عنوان یک رفیق عرض کردم.
        با آرزوی موفقیت برای مهدی جان حسنلو و سایر دوستان خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۰۸
        خندانک
        درودبرشما استاد عزیزجناب علامیان خندانک
        استفاده کردم از کلاس درس پربارتان خندانک
        خسته نباشید خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        روزمعلم برشما استاد توانمندهم مبارک باد البته باکمی تاخیر خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        نرگس زند (آرامش)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۱۶
        درود وعرض ادب خدمت استاد بزرگوار جناب علامیان خندانک
        بسیار سپاسگزارم از نقد پر محتوای جنابعالی در این مکتب درس میاموزیم خندانک
        دعا گوی شما هستیم خندانک
        درپناه حق محفوظ باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۲۲
        درودها استاد جان حضرت دوست جناب علامیان گل
        الحق مطلب را بجا آورد ید
        و آنچه از بصیرت بنده حقیر پنهان بود به ظهور ]مد با کشف شهود که شما بجا آوردید خندانک خندانک
        خیلی خیلی هم کار نیکی بود ازطرف حضرات عالی این تیک سبز برای مهدی جان عزیز که در عالم رفاقت مطمئنم این چشم داشت را داشت ( ببخشید مجبورن سه تا داشت داشتم خندانک )
        حالا بااین توصیفات حضر تعالی ! بنظر شما ؟ دست من به قلم میرود که امشب قسمت دوم تحلیلم را بنویسم خندانک
        خیلی مخلصیم آقا خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۲۶
        درودبرشما امیرجان عزیزم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم بسیار مفید بود واموزنده بود 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۴۴
        سلام و سپاس بانو عجم عزیز و گرامی
        سپاس از حسن نظر و ابراز محبتتان🙏 خواهش میکنم ، سلامت باشید خندانک

        و درود بانو زند ارجمند ممنونم از شما🙏 سبز و سلامت باشید خندانک

        زنده باشی آقا جواد گل خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۰۳
        درود و سپاس آقا رحیم هنرمند و گرانقدر خودمان🙏
        اختیار دارید... خواهش میکنم ، شما محبت دارید خندانک
        بدون تعارف نقد خوبی نوشتید و بخوبی تحلیل کردید... به ویژه درباره نماد و تضاد که اشاره کاملا درستی بود.👍
        خوش بحال مهدی جان چقدر نقد و تحلیل پای شعرش نوشته شده خندانک
        البته سابق پنج، شش نقد حتی بیشتر هم داشتیم و یجورایی رکورد محسوب میشه! خلاصه، دست قلم شما و دوستان درد نکنه
        ارادت بزرگوار خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۱۹
        راستی روز معلم بر شما و بانو عجم مهربان و تمام دوستان عزیزی که زحمت میکشند مبارک باشه (با تاخیر)🌹
        بانو عجم بی‌نهایت سپاس بابت تبریکتان
        و از تک تک دوستان بابت همراهی و ابراز محبتشان تشکر میکنم🙏
        سرفراز باشید🌿
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۲۴
        درود استاد خوش‌فکر جناب علامیان صبور خندانک
        چقدر خوب می‌نویسید خندانک خندانک
        چه ذهن منظمی دارید‌‌.. خندانک خندانک
        چقدر خوب تحلیل می‌کنید.. خندانک
        شما علاوه بر اینکه شعر و خوب می‌شناسید.. و خوب می‌توانید نقد کنید شاعر را هم خوب روانشناسی و تحلیل می‌کنید.. خندانک خندانک
        لذت می‌برم از نقدهای موشکافانه شما خندانک خندانک

        گاه برای پیدا شدن باید پنهان شد و برای بودن باید نبود خندانک
        این جمله شعار منم هست.. خندانک خندانک خندانک
        خیلی ممنونیم که اینهمه زحمت می‌کشید.. خندانک
        خدا خیرتون بده خندانک
        سلامت و ثروتمند باشید استاد ادب خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        علی نظری سرمازه
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۳۰
        درود بر امیر نابی ها
        به به !
        چه نقد مولکولشکافانه ای!
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        علی نظری سرمازه
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۳۲
        راستی یه سر به خصوصیت بزن
        آش با نمکی برات تدارک دیدم
        اگر به وجب روغن روش نبود ببخشید گران است خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        علی نظری سرمازه
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۳۵
        یه
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۴۵
        درود و سپاس شاهزاده خانوم مهربان و بامعرفت
        شما همیشه محبت دارید بینهایت ممنونم🙏 نظر لطف شماست
        همراهی و حسن نظرتان انرژی‌بخش و ارزشمنده خندانک
        به‌به آفرین به شعار شما ، خیلی هم عالی👌
        سلامت و موفق باشید خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۳:۱۷
        سلام جناب نظری ارجمند خندانک پیامتون رو خوندم
        در مورد اون موضوع چشم بزودی نظرم رو میگم ، البته آش خیلی دوست ندارم خندانک
        شرمنده اگه دیر پاسخ دادم، گاهی اوقات گرفتاری و مشغله اجازه نمیده که در خدمت دوستان باشم... امیدوارم ازینکه جواب ندادم ناراحت نشده باشید.
        سپاس از همراهی شما🙏 سلامت باشید
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۴:۵۴
        همیشه دیر می کنم
        سلام امیرحسین گلم قربونت برم ممنونم وذقعا لذت بردم گاهی با خودم میگم این دوستان عزیزم نباشند من هم دلیلی برا نوشتن ندارم فکر کنم میدونی چقدر وقت میزارم برا ویرایش شعرام البته نه این شعر شعرهایی که در دو سال گذشته نوشتم وحشتناک وسواس داارم روشون تا به اشتراک بزارم که متاسفانه این اخری نشد و بجاش این شعر ارسال کردم شکر باز خورد خوبی داشت این شعر حدودا 60 تایی باید باشه
        با شماره مشخص شون کردم نزدیک بهم سروده شدن از نظر زمانی
        و فضا و بیان شون هم نزدیک چندتایی ازشون در سایت منتشر کردم و واقعا همین طور بخش اخر نقدتون عرض می کنم
        خودت میدونی نظراتت و نقدات را چقدر دوست دارم وخیلی از این بابت شکرگذارم که دوستان خوبی مثل تو در کنارم هستن
        و همه دوستان عزیزم در سایت ناب
        تقدیمت امیرحسین عزیز خندانک 🙏 🙏 🙏
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۲۷
        به قول فریدون خان مشیری:
        ما به همه چیز این جهان دیر رسیدیم😕😅

        سلام به‌ روی ماهت رفیق مهدی جان
        ای جانم میفهمم دادا اره همینطوره ، خواهش میکنم کاری نکردم
        این وسواس هنری و ادبی طبیعیه و درکش میکنم، یادمه با پژمان کلی در این باب گپ میزدیم.
        خوب کردی... همین که از قلمت میخونیم خوبه و خودش کلی ارزش داره
        میفهمم و درک میکنم وقتی شعرتو (یعنی اندیشه، احساس، حرف و جهانت رو) نتونی به اشتراک بگذاری یا انتشار بدی چه حسی داره... خودم تجربه‌اش کردم.
        همچنین منم خوشحالم که تو هستی و مینویسی، بیشتر باش و بیشتر بنویس، حالا چه شعر چه نقد چه نظر معمولی فرقی نداره... به هر حال بودنت غنیمته.
        صفای مرامت و سپاس از محبتت🙏 ارادت🌷
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۰۷
        بخش دوم تحلیل شعر روی شب 52
        درودها خدمت اساتید عالیقدر و دوستان بهتر از گل
        با وجود تیک سبز استاد علامیان که به زیبای در مورد شعراستاد حسنلو نوشتند و همچنین استادم بانو عجم که واقعا برای پویایی سایتمون قبول زحمت میفرمایند .
        بخاطر نصفه ماندن تحلیل بنده حقیر در تیک سبزدیشبی و همچنین با احترام به شعور و ادب ادیبان گرانقدر ، بخش دوم تحلیلم را خدمت شریفتان عارضم اما قبل ازپرداختن به اصل موضوع ، برای دوستان جوان اشارتی در مورد" آرایه نماد " کوتاهی را می نویسم.
        بدیهی است هنر ادبیات بدون تمثیل و نماد از ایجاز و ایهام بدور خواهد ماند و نتیجه اش موج سواری در سطح میشود برای سرودن و نوشتن تو دار و عمیق و ابزار نماد ضروری و الزامیست خصوصا نماد و نشانه ها در شعر مدرن و شاعران نوگرا دریچه هایست برای گشودن مفهوم و مضامین اشعار ممنوعه.
        نماد برابر فارسی واژه‌ی «سمبول» است. درفرهنگ‌ها، «سمبول» را برگرفته از واژه‌ی فرانسوی symboleمی‌دانند ‌که به معنی «شیء یا موجودی است که معرف موجودی مجرد و اسم معنی است.»
        باتوجه به تعریف یادشده، دانسته می‌شود‌ که «نماد» سخن‌گفتن غیرمستقیم از چیزی است که گوینده نمی‌خواهد یا نمی‌تواند آشکارا از آن سخن بگوید. «نماد‌گرایی را می‌توان هنر بیان افکار و عواطف، نه از راه شرح مستقیم، نه با تشبیه آشکار آن افکار و عواطف به تصویرهای عینی و ملموس، بلکه از طریق اشاره به چگونگی آن‌ها و استفاده از نمادهایی بی‌توضیح، برای ایجاد آن عواطف و افکار در ذهن خواننده دانست.
        در نماد، معمولاً «مقایسه‌ای بین انتزاعی و عینی» اتفاق می‌افتد و شیء عینی در جایگاه مفهوم انتزاعی قرار می‌گیرد و در عین‌ حال هیچ قرینه یا نشانه‌ای نیز همراه نماد درعبارت نمی‌آید به همین دلیل وقتی واژه‌ای «نمادین» می‌شود ‌که چیزی بیش از مفهوم آشکار و بدون واسطه‌ی خود داشته باشد. این واژه، جنبه‌ی «ناخودآگاه» گسترده‌تری دارد که‌ هرگز نه می تواند به‌گونه‌ای دقیق مشخص شود و نه به طور‌کامل توضیح داده شود. به همین سبب است ‌که ‌نمی‌توان هیچ نمادی را به طور قطع و یقین در معنی غیرقاموسی دریافت.
        نماد به عنوان یک اصطلاح ادبی، واژه‌ای است ‌که افزون برمعنای قراردادی و آشکار و روزمره و قاموسی خود، دارای معانی دیگر نیز باشد. یا در معنی‌های دیگر نیز فهمیده شود. امیدوارم این مقدمه یاد آور آنچه قبلن در مورد نماد را می دانستید باشد خندانک
        بسم الله
        امشب نگذار سکوت واژه ها
        صدای شب را بیدار کند
        خواب دیوار را آوار!
        قرار بود
        پنهان پشت ستاره باشد!
        نه ستاره
        ومن از کوهستان تاریک راهی نو بجویم
        در ماهی تنگ، غرق احساس تازه شوم
        دیشب تا بدین جای شعر تحلیلم را خدمتان شریفتان نوشتم که در همین صفحه موجود است
        بایاری خداوند منان ادامه اش را پی می گیریم
        "که دریا، تو راشنا کنم !"
        خواندیم که در یا نماد زندگی و درقرینه اش نماد مرگ است و گاهی "عظمت و بخشندگی"
        فردیکه درمقابل در یا ، حتی به سعادتمندی در تنگ ماهی را نیز قانع است پس این فرد بدنبال زندگیست.( ودریا نماد زندگی را دارد اینجا)
        "که دریا، تو راشنا کنم !" یعنی ای زندگی می خواهم سرشار از تو شوم
        "که صحرا، در طوفان شن‌، تو را گمت کنم !"
        صحرا مظهر رخوت و تنهائیست و جولانگه طوفان (بقول دکتر هادی عزیز ، شن حشوست . چرا که در صحرا معلومه که شن وخاک است خندانکخواستم یادی از استاد هادی هم کرده باشم که از همینجا خدمتشان سلام ویژه دارم )
        شاعر چنان از ناچاری و تنهایی به تنگ آمده که آرزودارد ستوه اش را بسپارد به طوفان صحرا
        رسیدیم به اوج شعر
        برخی دوستان این شعررا دوقسمتی می دانند ، یعنی ازاین ببعدش را اپیزودی دیگر متصورند البته بااحترام به نگرش این عزیز ان بنده موافق این دیدگاه نیستم بلکه معتقدم سطو ر قبلی پیش در آمدیست تا برسد بدینجا یعنی اوج شعر ، بنا بگفته روان شناسان دردرون هر شخصی سه شخصیت نمادین نهفته است
        "کودک"
        کودک درون، بدون هیچ تدبر، فکر یا بررسی جوانب، فقط با احساسات و لذات سرو کار دارد. پیوسته به دنبال لذت جویی و دفع درد و رنج است. سه خاصیت کلی «حالت من کودک» عبارت است
        "والد"
        والد کاملاً بر عکس کودک عمل می‌کند. طرز شناسایی والد با جملات شرطی شده‌ای ست که به دیگران می‌دهد. والد را دو دسته طبقه‌بندی می‌کنند: والد کنترل‌گر (یا والد مستبد) و والد حمایت‌گر (یا والد مهربان).
        "بالغ"
        بالغ متعادل‌کنندهٔ رفتارهای کودک و والد است. بالغ همان‌طور که از نامش پیدا است، شخصیتی است که در رفتار و کارهایش احساساتی نمی‌شود و فکر می‌کند و از طرفی دائم به دیگران دستور نمی‌دهد. شخصیت بالغ سرد و خالی از هر گونه لذت کودکانه است، برای همین باید شخصیت کودک خوب و بالغ را در درون هر انسانی به کرسی نشاند تا هم فکر کرده کارهایش را انجام بدهد و هم از انجام دادن کارهای غریزی کودکش لذت ببرد. منهدم کردن کودک به اندازهٔ نابود شدن هر کدام از دیگر شخصیت‌ها فاجعه آفرین است، کسی که کودک آزرده یا بدون کودک باشد (بخصوص والد قوی) دیگر از چیزی لذت نمی‌برد و زندگی برایش یک افسردگی طولانی مدت است.

        هر انسانی برای هر تفکر و اندیشه وحتی تصمیم وعمل به ایده ای، همیشه با این شخصیت های درونی در کشمکش است
        جناب حسنلو بادرایت شاعرانه اش سروده است
        "روبرویم ایستاده بود"
        چه کسی در روبرویش ایستاده است ؟جنی ؟پری زاده ای؟دوستی ؟محبوبی؟انوقت چه ربطی به مضمون شعر خواهد داشت؟
        معلوم است که در آنسوی آینه شخصیت منفی درونش ساز دیگر می زند
        بر خلاف شاعر که در پی زندگی و آرامش است
        "در گوشه ی خنده اش
        موجی آمد بردش به دریا"
        در چنین وضیعتی، خنده، شادمانیش محال است مگر تلخند، جوریکه (بقول استاد حسنلو) بدون هیچواکنشی اجازه می دهد موجی با خیزی اورا بکام مرگ برد
        بلی ! مرگ . . . در بخش قبلی عرض شد که دریا هم نماد زندگیست و همچنین نماد مرگ
        و در اینجا نیز استاد جان حسنلو باز دانسته یا ندانسته آرایه تضاد را اعمال می کند خندانک
        و "ستاره از لای انگشتانم چکید
        چکه چکه روی صحرا"
        ستاره نماد خوشبختی ، عشق و آرزوست و معنی این سطور کاملن آشکار و پیداست
        "روبرویش ایستاده ام "
        اینبار روای، شخصیت واقعی ، در مقابل "بالغ "(شخصیت نمادین و مثبت درون )ایستاده است
        " خیره در چشمانش
        می کشاندم به درون ستاره ها"
        بالغ دوباره راوی را به سمت ستاره ها(خوشبختی ، عشق و آرزو)می کشاند
        "جایی میان آیینه ها"
        دو آیینه در مقابل هم تشکیل بی نهایت می دهد، ایینه اولی نصب دیوار است آینه دومی دیدگان راوی که همه چیر در آن منعکس است ، و این بینهایت آیینه ها ، همانا رسیدن به بهشت آرمانی و و]رامش و امید ابدی
        "که به دریاچه ماه می ریزند و من"
        اینجا دوباره دریاچه سمبول زندگیست
        ودر ادبیات فارسی دختران زیبا رو را به ماه تشبیه کردند. ماه یک نماد زنانه است که به طور جهانی ریتم زمان را به عنوان تجسم چرخه نشان می دهد. ماه نماد جاودانگی و ابدیت، روشنگری یا سمت تاریک خود طبیعت است. ممکن است دانش درونی یا مراحل وضعیت انسان روی زمین را منعکس کند، زیرا جزر و مد، باران ها، آب ها و فصول را کنترل می کند.
        یعنی چی ؟ یعنی عشق و امید ( به دریاچه)جاودانگی و روشنگری(ماه) میریزد
        " آهسته آهسته پایین می آورم اش"
        چه کسی را ؟
        "جوری که ستاره شب بماند "
        "شب"در شعر نیمایوشیج بازنمود تنهایى شاعر در گیر و دار مسائل اجتماعى - سیاسى زمانه خود و سمبل جهل، اختناق و خفقان حاکم بر جامعه است؛
        مهدی حسنلو آهسته آهسته یا بعبارتی دزدکی ، سعادت آرمانی خودرا از آسمان آرزوهایش به پایین میکشد جوریکه آن آینه رودر رو را از بی نهایتش در آورده
        تا بماند بخت نگون بخت و ستاره بیفروغ شب ،شبی که سمبل جهل، اختناق و خفقان حاکم بر جامعه است؛
        جورهای سه سطر آخری نیز معنیشان کاملان واضح ومبرهن است
        خدا راشکر هنوز زنده ام و قادربه نوشتن که خیلی ها با کلی ثروت بیشمار در حسرت این نعمت خداوندی هستند
        دوستان را نیز آرزومندم با این تحلیل بنده ناچیز ، شعر پر محتوا و زیبای استاد حسنلو را واکاوی مناسبی کرده و موجب رضایت ادیبان و اساتید گرامی را بر آورده باشم

        والسلام ارادتمند فخوری
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۲۳
        درودبرشما رحیم جان عزیزم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم بسیار مفید بود وپرمفهوم واموزنده بود احسنت برشما 🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        علی نظری سرمازه
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۲۳
        درود جناب فخوری فخر آفرین خندانک
        بسیار زیبا
        چه نقد مو رو کولشکافانه ای !
        ماشاالله خندانک
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۳۹
        درودها استاد جان جناب حاج علی آقای شیرینتر از عسل و باقلوا
        مممنوم از تشویق های شاگرد نوازتان
        متشکرم که همیشه حواستان به بنده حقیراست
        خیلی مخلصیم حاج علی استاد جانم خندانک خندانک

        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۴۶
        درودها جواد عزیزم
        همه گلها می دونن تو نیای بهار نمیشه
        کجایی چند روزه تو همی جواد<
        غلط نکنم حسابی عاشق شدی
        گفته بودم اون زیارت کار دستت میده . حالا بیا درستش کن، نه ازعلاالدین چهارخبری هست ؟ نه از شاهزاده 3 خبری هست؟ نه از گرگ2 خبری هست ؟پس داری چه می کنی عزیزم؟
        اجالتن این دسته گل خدمتتان مبارکتان تا ببینیم چی پیش می آد
        مخلص آقا جواد مشهدی و هرچه بچه سبزواراست خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۰۰
        سلام
        جناب فخوری عزیز
        استاد جان بی نهایت سپاس گزارم
        ممنون اینکه وقت گذاشتی ونوشتی من شرمنده این همه محبتت هستم
        نمیدونم چه جوری باید تشکر کنم و چقدر خوب و دقیق مباحثی مطرح کردی وپرداختی بهش با دقت خوندم و می خونم ممنون
        برام خیلی ارزشمند این دو پنجره زیبا که بروی این شب گشودی مطمئنم نهایت خورشید طلوع می کنه
        و هممون به روز از همین پنجره های دوست داشتنی
        دست تکون میدیم و اینکه سریع اماده میشیم
        تا یه روز خوب تجربه کنیم با بچه های همین سایت در فضای بعد این شب
        ممنون 🙏 🙏 🙏 🙏 ازت یه دنیا
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۱۰
        درودها استاد جان جناب حسنلوعزیز
        انجاموظیفه بود قربان انشالله که مفید واقع شده باشد
        دوشتدار شما و ادبیاتنابتان هستیم گرامی
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۸:۲۶
        فداتشم رحیم جان عزیزم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم نه خبری نیست فداتشم عزیزدلمممم عاشق نشدیم فداتشم این چندروزه درگیر کار هستم مشغول رنگ کاری وکارهای دیگری مشغول اش هستم انشالله دراسرع وقت شاهزاده ۳ را می‌نویسم واینکه داستان علاالدین تمام شد دیگر علاالدین ۴ وجود ندارد
        گرگ دو هم بهش دارم فکر میکنم فداتشم مخلصتم رحیم جان باوفا دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️
        ❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️
        ❤️❤️
        ❤️
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۴۸
        سلام و عرض ادب خدمت حضرات فرهیخته و ادیب و گرانقدرم و استاد مهدی حسنلوی عزیز و ارجمند خندانک خندانک

        زیاد وقت دوستان را نمی گیرم چه از یک طرف تمرکز لازم برای نوشتن ندارم و از طرف دیگر در حیطه ی شعر و صناعات و صورخیال اثر ((روی شب 52)) صحبت های بسیار خوبی صورت گرفته است.

        آنچه می خواهم در موردش صحبت کنم و قبلاً هم کم و بیش در این خصوص صحبت کردم موضوعی است تحت عنوان ((اثر قلم)). یک شاعر به ویژه در شعر سپید و نیمایی هیچگاه نباید اثر قلم خودش را فراموش کند. در حقیقت یک شعر با یک سری نشانه ها شروع می شود تداوم این نشانه برای مخاطب شعر می تواند چراغ راهنمایی باشد که می تواند مقصود شاعر را درک نماید.

        ما اینجا شعر ((رویِ شبِ 52)) را مطالعه می کنیم. عنوان شعر اولین نشانه ها را در اختیار مخاطب قرار می دهد. احتمالاً درب ورودی شعر باید دربردارنده محتوای کلی اثر باشد. ((شب)) قطعاً کارکرد نمادین دارد ما به دنبال این هستیم که در متن شعر ببینم آیا شما نماد ظلم و استبداد و سیاهی و بیداد و غیره است یا خیر، مفهوم جدیدی را در این شعر قرار است از نماد شب استنباط شود. البته ما در شعر اجتماعی غالباً شب را نماد ظلم و استبداد می شناسیم.

        ((روی شب 52)) : واژه ها برای ما بسیار مهم است. چرا شاعر ننوشت ((شب 25)) و حتماً از لفظ ((رویِ)) استفاده کرده است. دقت به این ظرایف می تواند به ما در دریافت مقصود شاعر کمک کند. و ((شبِ 52)) : شب اینجا می تواند نماد سال باشد یعنی سال 52 ، یک سال سیاه، یک سال با اتفاق شوم، تاریک و همچنین می تواند معانی دیگری داشته باشم. نمی دانم این یک فرض است ممکن است اشتباه باشد اما این فرض فرض غالب است چون 52 می تواند اشاره به سال باشد نمی دانم ممکن به چیز دیگری اشاره داشته باشد. اما چطور می توانم بفهمم منظور شاعر از عدد 52 ، سال 1352 بوده است یا نه؟! یا شاعر منظور دیگری داشته است؟ ما باید این معما را حل کنیم. اگر می خواهیم مقصود شاعر را درک کنیم و بفهمیم شاعر در این شعر به ما چه چیزی را گفته است و شعر ایشان چه پیامی برای ما دارد ما باید این عدد را کشف کنیم. ما چطور می توانیم این عدد را کشف کنیم. چاره ای نداریم مگر آنکه ((اثر قلم)) شاعر را در متن پیگیری کنیم. قبلاً گفتم شاعری که اثر قلم خود را فراموش کند شاعر نیست. بنابراین شاعر ما، استاد مهدی حسنلوی عزیز و ارجمند حتماً باید در متن شعر جواب معمای 52 را داده باشد.

        خب فرض من بود سال 1352 ، گزاره های شعر را مطالعه می کنم:

        ستاره در صحرا
        ستاره در دریا
        ستاره در کوهستان

        ستاره نماد آرزو و آرمان، البته صورخیال شعر را اساتید ارجمندم توضیح داده اند و توضیحات بسیار خوب و رسایی است ما اینجا می خواهیم مقصود شاعر را کشف کنیم قصد نداریم نمادشناسی شعر را مطرح کنیم و معانی متعددی و لایه های پنهان شعر که اتفاقاً همگی صدق می کنند و لایه های پنهان شعر را باز کنیم. هدف این هست که لایه ابتدایی شعر را توضیح بدهم. اولین معنای شعر را کشف کنم. معانی دیگر شعر با نمادشناسی و صورخیال و سایر موضوعات که اساتید مهربانم مطرح کردند قابل حصول هست. ما باید عدد 52 را کشف کنیم تا به معنای اول شعر برسیم.

        بیداری صدای شب و آوار خواب دیوار این هم نشانه ی بعدی ما هست.

        نشانه ی بعد ((صحرا)) و طوفان شن !! آفرین فکر می کنم یکی از نشانه ها اینجا پیدا شدو طوفان شن. اشاره به طوفان شن صحرای طبس. البته این هم یک فرض است. طوفان شن می تواند معانی دیگری داشته باشد از دید شعر اگر بخواهیم بررسی کنیم. اما ما اینجا به دنبال معنی اول طوفان شن هستیم به دنبال حل معمای 52. از کجا می توانیم بفهمیم فرض طوفان شن صحرای طبس درست هست؟ وقتی که سایر نشانه ها درست جور دربیاید. ما ناگزیر هستیم سایر نشانه های شعر را نیز پیدا کنیم.

        ما اینجا چون به دنبال حل معمای عدد 52 هستیم ناگزیر هستیم به ارجاعات برون متنی شعر توجه کنیم. طوفان شن راهنمای بسیار خوبی است. عملیاتی که آمریکا طراحی کرده بود به مدد الهی ، طوفان شن صحرای طبس، عملیات آمریکا با شکست مواجه شد. این برهه از تاریخ واقعاً خواندنی است جایی که اسناد مهمی وجود داشت اما با خیانت های بنی صدر، اسناد محرمانه نابود شد. بنابراین ما اینجا یک جنگ از پیش طراحی شده توسط آمریکا داشتیم که با شکست مواجه شد اردیبهشت ماه سال 1359 ، بعد از شکست عملیات پنچه عقاب، کودتای نوژه را همان سال داشتیم برنامه ای که در تیرماه 1359 فاش شد. این نشان می دهد که عزم دشمن برای براندازی و سرنگون کردن کشور تا چه اندازه جدی است.

        و ما بعد جنگ تحمیلی را داریم در شهریور 1359.

        دریا می تواند اشاره به دریای عمان و خلیج فارس، تنگه هرمز و همچنین تنگ اشاره به تنگ کوچک و تنگ بزرگ و جزیره ابوموسی و اهمیت استراتژیک آن منطقه برای ایران باشد. همچنین تنگ می تواند اشاره به آرزوی های کوچک شده ی مردم ایران باشد. و باز اینجا اشاره می کنم هدف بنده ارائه ی تصویر اول شعر هست و نه تحلیل صور خیال در شعر که قطعاً معانی دیگری از هر کدام از نمادها قابل برداشت هست. قصد ورود به شعریت اثر را در این نوشته و فرصت محدود ندارم.

        اما جنگ ایران و عراق، اگر چه شهریور سال 1357 جنگ رسماً با رویاپردازی های رژیم بعث عراق تشدید شد اما سال ها قبلتر این جنگ وجود داشت گویا انقلاب در ایران و حمایت های آمریکا از عراق فقط شعله های این آتش را فراگیر می کرد. می دانیم که عراق خوزستان را بعنوان خاک خود معرفی می کرد و هدفش رسیدن به نفت خوزستان بود و برای اینکه رویای قدرت منطقه و حاکمیت بر جهان عرب را در سر می پروراند و رسیدن به نفت خوزستان می توانست قدرت عراق را تعیین قیمت نفت و غیره تثبیت نماید. بنده از ویکی پدیا نقل می کنم ظاهراً از شاه سوال کرده اند که چرا اینقدر هلیکوپتر کبرا خریداری می کند و شاه پاسخ می دهد از همسایه ام سوال کنید که چرا اینقدر تانک می خرد! (تانک های عراقی را در جنگ هشت سال دفاع مقدس و قدرت هوایی ایران ! خندانک )

        بنابراین جزایر ابوموسی و تنگ کوچک و بزرگ و تنگه هرمز که از اهمیت استراتژیک برخوردار بودند در همان حوالی سال های 1352 و در بهمن 1352 عراق به ایران حمله می کند. واضح است که شاه آن زمان قدرت اول منطقه بوده است و عراق هیچ غلطی نتوانست بکند و قیمت نفت را هم ایران تعیین می کرد و در نتیجه ثروت و قدرت مطلق توامان در دست ایران بود. حالا این جنگ سال 1352 را مقایسه می کنیم با جنگ سال 1359

        قرار بود پنهان پشت ستاره باشد نه ستاره!

        قرار چی بود؟ به کجا رسیدیم؟ آرمان و آرزو کجا بود؟ ما از کجا به کجا رسیدیم؟ حالا ستاره هم نامعلوم و نا پیدا است.

        طبل جنگ به صدا در آمده است: کدهای بعدی را داریم بازگشایی می کنیم بیداری صدای شب و آوار خواب دیوار!

        و هشت سال ویرانی عظیم در ایران.

        برمی گردیم به ستاره در دریا، ستاره در کوه، ستاره در صحرا : واضح است که رویت ستاره در شب ((شب عملیات)) به خاطر جهت یابی راهبردی جنگی دارد و از اهمیت فوق العاده برخوردار است. همچنین تسلط به بلندی ها از جمله کوهستان و اینکه جنگ به دریا و صحرا به کوهستان کشیده شده است و اهمیت نفت که مثل ستاره چکه چکه می کند از لای انگشتان که باز اینجا وارد شعریت نمی شویم وگرنه معنا زیاد دارد چکه چکه کردن ستاره از لای انگشتان آن هم روی صحرا که علی القاعده در صحرا ستاره باید ببارد چون آسمان صحرا صاف است و صحرا محل رصد ستاره ها است حالا اینقدر وضعیت بد شده است که ستاره باید از لای انگشتان چکه چکه کند روی صحرا و اهمیت نفت دریا که اساساً به صحرا (مجاز جزء به کل یعنی تمام مناطق ایران) نمی رسد و عملاً پول نفت کشور به مردم ایران نمی رسد.

        و من از کوهستان تاریک راهی نو بجویم : در کوهستان تاریک و ابری که ستاره اصلاً دیده نمی شود. اگر چه نقاط استراتژیک مهمی از نظر جنگی هست و فتح کوهستان از این حیث اهمیت دارد ولی افق جنگ کور و تاریک هست و نتیجه جنگ جز ویرانی و نابودی سرمایه های کشور نیست. بهرحال ما از این جنگ ها قرار بود به کجا برسیم؟ و به کجا رسیدیم؟ این همه شهید برای چی بود؟ این همه خون دادیم که چه بشود؟

        دریا می تواند استعاره از اروند رود باشد و شهادت و عملیات شبانه در دریای اروند و رشادت های دلیرمردان ایران در گذر از روداروند

        رو به رویم ایستاده بود
        موجی آمد بردش به دریا

        روبرویش ایستاده ام
        خیره در چشمانش

        خیلی عاشقانه است. امیدهای انسان، آرزوهای یک خانواده در موج های اروند غرق شدند

        وی سینه می خوابم اش!.... وآهسته
        پلکش را می کشم رویِ شب!

        به امید اینکه جنگ تمام شود و هیچ وقت جنگ نباشد.

        با تشکر خندانک

        و مهر فراوان خندانک خندانک
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۸:۲۱
        درودبرشما مهدی جان عزیزم بسیار مفید واموزنده بود احسنت برشما خداقوت عزیزدلم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️
        ❤️❤️
        ❤️
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۸:۳۷
        سلام
        مهدی عزیز جناب محمدی
        خیلی بزرگ واری و ممنون برا اینهمه زحمت و وقت عزیزت که خرج این شعر من کردی
        نمیدونم چه جوری تشکر کنم یه موقع هست ما هم میاییم می خونیم در توانمون باشه می نویسیم
        اما این روزا هم واقعا وقت نمیشه هم اونقدر که باید تمرکز ندارم بقول خودت باید در شرایطش باشی هم برا سرودن هم نقد یه کاری چون لازمه اش در ابتدا اینکه اثر در ک کنی بعد براش بنویسی
        خلاصه من شرمنده تو و دیگر دوستان هستم بخصوص در این دوکار اخر که واقعا سنگ تموم گذاشتید امیدوارم بتونم جبران کنم
        خیلی خیلی ممنونم با احترام عشق تقدیمت خندانک خندانک 🙏
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۶
        درود مهدی جان عزیز شاعر خوب
        چه تصاویر شاعرانه‌ و عمیقی رفیق خندانک
        نبض قلمت سبز🌿
        و تنور دلت گرمخندانک
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۰۴
        درود استاد خوش‌فکر خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۴۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۰۵
        سلام
        امیر حسین عزیزم
        قربونت برم دوست خوبم مرسی که خوندی و برام پیام گذاشتی شما همیشه لطف داشتید
        امیدوارم لایق این همه محبت ت باشم
        تقدیمت خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۴
        خندانک
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۱۳
        درود ها استاد جان جناب علامیان عزیز
        حضرتعالی در ابتدای صفحه آقا مهدی قرار دارید خیلی بی ادبیست سلامی خدمتتان نداشته باشم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۸:۱۲
        سلام و درود جناب فخوری عزیز خندانک زنده باشید ، محبت دارید بزرگوار🙏
        دم شما گرم
        نرگس زند (آرامش)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۹:۵۸
        درود وعرض ادب واحترام خدمت جناب استاد بزرگوار خندانک
        بسیار شعر زیبایی به اشتراک گذاشته اید خندانک خندانک
        سپاس از شما خندانک
        موفق وسربلند در پناه حق باشید خندانک
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۰۴
        درود بااانو آرامش عزیزم خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        نرگس زند (آرامش)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۱۶
        درود هااا بر خود خودت خواهر مهربانم خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۴۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۰۶
        سلام
        بانو ی عزیز
        سپاسگذارم از حصورتان و لطفی که به شعر
        حقیر داشتید واقعا ممنونم
        تقدیمتان خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۵
        خندانک
        رضا سعادت نژاد
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۰۳
        سلام و عرض ادب جناب حسنلو عزیز
        بسیار خرسندم که دوباره از قلم برادر مهربان خودم می خونم خندانک خندانک
        لذت بردم و اوقات خوبی رو با شعرتون سپری کردم خندانک خندانک
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۱۰
        درود جناب سعادت‌نژاد خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۴۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۰۷
        وای ببین کی اینجاست
        سلام رضا ی عزیز
        چقدر خوشحالم از این اینکه دوباره امدی
        خیلی خوش برگشتی دوست خوبم و برادر عزیزم
        رضا جان تقدیمت خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۵
        خندانک ق
        فرشید به گزین
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۰۶
        و حجم سکوتش
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۲۰
        درود استاد به گزین بزرگوار خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک

        خندانک خندانک
        و حجم سکوت و عظمت‌ش خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۴۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۱۱
        سلام
        جناب به گزین
        ممنون از حضورتان
        دوست داشتم کمی بیشتر می نوشتی
        از حجم سکوتم وسکوتت البته از چراییش
        تقدیمت مهربانم خندانک 🙏
        رحیم فخوری
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۳۲
        درودها
        استاد جان
        جناب آقای حسنلوی عزیز
        دوسال قبل در شبی پاییزی ودرتاریکی مطلق کوهستان قره داغ بین دو راهی گیر کردم بعلت هوای ابری از ماه و ستاره خبری نبود وعجله داشتم قبلباران به سر پناهی برسم هر چند چراغ قوه کوچکی داشتم اما خدا شاهد است گرچه زمین و آسمان مال من بوده اما یک خوف و خفگی شدیدی احاطه ام کرده بود که انگار در گور خوابیده ه ام سریع از کوله پشتی چراغ قوه بزرگ و همچنین چاقویی در آورده باشتاب یکی از راه را انتخاب کرده فقط دویدم . . .
        باید چنین وضیعتی را تجربه کرد تا گیر کوهستان این شعربیافتی واحساس تازه یک ماهی را در قفس تنگ آبش را دریابی! و وجب به وجب ، سلول به سلول بگردی در پیسوسوی ستاره ای را. . . آنگاه است که موجی تو را میبرد به عمق دریایی که در تفکر حسنلو گرام است
        مرسی استاد جان که هستید
        فهم و شعورتان چراغ راه ما ! خندانک
        جلا یافت روح و روانم با شعر با شکوهت عزیز!
        البته بد جوری کنجکاو اون یکی شعرت هم هستم که استاد ملحق مصلحت نشر ش را ندانسته اند ونمی دانم قانون سایت مجاز می داند تا به پیام خصوصی ارسال کنی یانه ؟
        همیشه با این دل و دماغ بسرایی انشالله خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۱۵
        سلام
        جناب فخوری
        تواندم ولذت بردم
        خیلی ممنون 🙏
        کاش کمی فنی تر در مورد این شعر ساده و البته صمیمی نظرم برام می نوشتی
        وقت کردی حتمن خوشحال میشم
        این شعر زیان وبیان کاملا ساده وصمیمیش به نظرم با روحیات شما سازگارتر هیچ چیزی برا کشف وشهود نمیزاره
        ور همون خوانش اول هر چی داره تقدیم مخاطبش می کنه تو یه دوره ای خیلی دوست داشتم این سبکی بنویسم
        دوست داشتم از نظرات تخصصی شما و دیگر دوستان اگاه بشم با توجه به شعر قبلی و اتفاقات پیرامونش فکر کنم محافظه کارتر نظر می زارند دوستان من جمله شما 💐 💐 🙏
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۱:۰۴
        درودها استاد جان
        تفاوت این شعرتان با قبلی در ساختار و روایت است و کاملا سپید سپید
        ونه تنها بنده که یقین دارم اکثر مخاطبان شما با شعر ارتباط برقرار کرده و پیامتان را در یافت می کنند و بقول استاد هادی شما چیستان سازی نکردید وما بایک شعر استادانه ااز شاعری مقتدر و توانمند روبرو هستیم در ضمن شعر تان ساده ساده هم نیست لایه های زیز زیرنش راه به کوهستان و دریا ندارد بلکه مستقیم شما را می برد به ناکجا آباد خندانک
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۶
        خندانک
        رحیم فخوری
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۳۲
        تقدیم با مهر خدمت استاد حسنلو نازنین
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۱۵
        خندانک 🙏
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۳۳
        الهی زنده باشی و در سلامت خندانک 🙏
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۶
        خندانک
        آوا     صیاد
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۳۷
        خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۱۹
        سلام
        وسپاس 💐 💐 💐
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نیلوفر تیر
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۴۰
        درود بزرگوار خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۱۹
        سلام
        و سپاس بانو خندانک 🙏
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۶
        خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        منوچهربابایی
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۴۶
        سلام استاد و برادر بزرگترم
        چقدر تصاویر مخلوق شما زیباست
        جاذبۀ واژه هایتان شگفت آوره. شعرتان به بیش از چند بار خواندن می ارزد.
        دست وقلمتان بی بلا👏👏👏👏👏
        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹⚘
        دوستتان دارم زیااااد
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۲۱
        سلام
        منوچهر عزیز
        داداشم خیلی خوش آمدی
        ممنون از لطفت زیبا اگر هم هست دلیلش نگاه زیبای شماست بی شک
        من هم دوستت دارم زیاد
        خیلی خوش آمدی خندانک 🙏
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۷
        خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شادی بلکامه
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۲۹
        درود برشما جناب حسنلو گرامی
        قلمتان زرنگار
        پاینده باشید
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۲۲
        سلام
        بانو بلکامه
        خیلی خوش حالم از حضورتان
        و ممنون از نگاه پر مهرتان بانو
        تقدیمت خندانک 🙏
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۷
        خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فیروزه سمیعی
        دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۵۷
        درودتان جناب حسنلو شاعر گرامی
        موزون و دلنشین و مکاشفه ای زیبا

        نویسا و سبز باشید

        👏🌿🌹🌿🌹🌿🌹⁦☀️⁩🌿🌻
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۲۳
        سلام بانو سمیعی
        خیلی خوش آمدید
        ممنونم از حضورتان و لطفی که به شعر حقیر داشتید
        تقدیمت خندانک 🙏
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۷
        خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد جواد عطاالهی
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۱۹
        درود فراوان جناب حسنلو ارجمند
        بسیار زیبا و دلنشین سرودید
        قلمتان مانا
        💐💐💐💐
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۲۴
        سلام
        محمد جواد عزیز
        چقدر خوشحالم از حضور شما عزیز و رضا
        چه خوبه دوباره برگشتید
        قربونت برم زیبا حضور ونگاه مهربان تو
        تقدیمت خندانک 🙏
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۷
        خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۲۳
        درودبرشما استاد عزیزم جناب حسنلو عزیز وگرامی گرانقدر بسیار زیبا بود احسن برشما لذت بردم احسن برشما پرمفهوم بود احسنت خداقوت عزیزدلم 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️
        ❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️
        ❤️❤️
        ❤️💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۲۶
        سلام
        جولد جواد عزیز
        مرد بزرگ و پر انرژیو خالق قصه های فراموش شده
        امیدوارم قلمت راهش پیدا کنه و هر آنچه لایقش بهش برسه
        خوبم ممنون از محبتت و این باغ گل زیبات
        تقدیمت خندانک 🙏
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۸
        خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی احمدی( امین)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۱:۱۷
        سلام مهدی‌جان، داداش عزیزم
        واقعا شگفت‌زده شدم
        همیشه در سپیدهای دلنشینت چند تصویر فوق‌العاده جذاب و رویایی پیدا می‌شوند
        این دو خط رو خیلی دوست داشتم:

        *و ستاره از لای انگشتانم چکید
        چکه چکه روی صحرا...*

        دست مریزاد💐
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۲۹
        سلام
        علی جان قربونت برم
        من که شرمنده ام نمی تونم پای شعر شما ودیگر دوستان باشم واقعا شرمنده ام
        ممنونم همیشه من هم شگفت زده ام هیچ وقت نشده پیامت بخونم وانرژی نگیرم همیشه
        با اون نگاه تیز وعالیکه داری به نکاتی اشاره میکنی
        واقعا کیف می کنم
        وهمه هرآنچه اگر زیباست دلیلش بی تعارف نگاه زیبای تو و ذدیگر دوستان هست
        تقدیمت خندانک 🙏
        ارسال پاسخ
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۹:۵۳
        خواهش میکنم مهدی‌جان، دشمنت شرمنده⚘❤
        شعر زیبایت فرد را وادار می‌کند به نظر دادن
        تقدیم گُلِ وجودت💐
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آوا     صیاد
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۸:۵۸
        خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضا شفیعی
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۹:۱۲
        درود بر استاد گرامی جناب حسنلو ارجمند خندانک
        بسیار زیباست و پر از تصاویر ناب خندانک خندانک خندانک
        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۹:۴۹
        سلام
        جناب شفیعی عزیز خیلی خوش آمدید
        ممنون از لطفتان
        زیبا نگر وزیبا نگارید قربان ممنون
        تقدیم تان خندانک 🙏
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حسن زمانی
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۱۷
        دردود بر جناب حسنلوی عزیز
        واقعا زیبا بود لذت بردم
        🌺🌺🌺
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۵۶
        سلام
        جناب زمانی
        خیلی خوش آمدید برادرم
        زیبا حضور ونگاه مهربان شماست
        🙏 تقدیمت خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        راضیه خضری
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۴۵
        سلام و درودها استاد حسنلو بزرگوار ادیب خندانک
        چقدر زیبا و پراحساس و تصویر بود خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        لذت بردم خندانک
        براتون سلامتی و موفقیت آرزومندم
        نبض قلمتان سبز خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۵۵
        سلام
        بانو خضری عزیز
        خواهش می کنم ممنون از لطفتان شما بزرگوارید
        من هم در کنار شما در حال تمرین و یادگیریم از شکا ودیگر دوستان
        و اگر زیباست همه از نگاه پر مهر شماست
        تقدیمتان 💐 💐
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۸
        خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود آزادبخت
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۲۴
        سلام و احترام مهدی جان عزیز
        سروده زیبایی بود هرچند برای خیلی سال پیش است اما هنوز تازگی دارد
        دوست دارم در مورد ضمیرهای متصل متعدد (آگاهانه آورده شده مطمئنا) نظرتون رو جویا بشم ،
        سبز باشید و‌ماندگار
        خندانک خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۵۳
        سلام
        مسعود عزیز خیلی خوشحالم از حضورت
        ممنون از نظر لطفت واقعا نگاهتون همیشه جذاب وبدیع وخاص و برا من خیلی ارزشمند
        و اشاره خیلی ظریف وبجاتون در مورد ضمایر متصل حتمن دوسه روز اینده چشم با پاسخ خدمت می رسم
        اوه زحمت نبود دوست دارم درمورد جهان بینی و اعتقاد راوی شعر نظرت بدونم همون موارد که به امین نوشتم
        تقدیم به شما 💐 💐 🙏
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۹
        خندانک
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۱۹
        خندانک ۵
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        امين آزادبخت
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۳۳
        سلام بر مرد نیکمند


        کاشت نهال را

        یه وقتی دیگر وانهاده ام.

        اما دیر نخواهد شد.


        بی شک.


        با سپاسمندی خندانک خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۵۰
        سلام
        امین عزیز
        خیلی خوشحالم این که قبول زحمت کردی وخوندی
        میدونم این جنس شعر البته اگه اشتباه نکنم دوست داری
        ممنونم همین حضورت بعد مدتها خیلی خوشحالم کرد بودن دوستان دست به قلم وشاعر خوب واقعا عرض می کنم برا سایت نعمت انشاالله خودتون هم ما را از دانش وشعرتون بی بهره نمی کنید
        منتظرم و چشم به راه برام خیلی ارزشمند نوشتنت برا این شعر
        که تقریبا خیلی واضح وروشن در مقابل مخاطب البته این ظاهر کار اتفاقا این شعر یه جاهایی می طلبه روش بحث بشه تا روشن بشه برا مخاطب ،سادگی ظاهرش گول نزنه یه فلسفه خاصی را القا می کنه
        قرار بود پنهان پشت ستاره باشی نه خود ستاره
        یا در طوفان شن تورا گمت کنم مخطب راوی شعر هم در ابتدا وانتها با میانه شعر فرق داره اینکه برای ...
        چشم به راهم امین جان اگه فرصت وقسمت شد حتما ممنون خندانک 🙏
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۰۷
        سلام چند گانگی مخاطب در شعرت موج می زند
        نمیدانم شاید اشتباه کنم
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۲۳
        سلام جناب ازاد بخت عزیز خیلی خوش امدید
        ممنونم به نکته قشنگی اشاره کردید این از نظر شما خوب بد میشه کم مبسوط تر بیان بفرمایید
        ممنون 🙏 خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۳۰
        سلام راوی شعر وقتی داره حرف می زنه به چند نفر داره حرف میزنه نه یک نفر خاص
        به این ترفند چند گانگی مخاطب می گویند در حالی ضمیر جمع نیامده همانطور مسعود اشاره نمودند
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۲۸
        بله دقیقا همین طگر که می فرمایید
        ممنون که توضیح دادید
        من که شرمنده شما شدم
        واقعا از حضورتان تشکر می کنم
        تقدیم به شما 💐 💐 🙏
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۲۲
        سلام جناب حسنلو بزرگوار
        هر چه از قلمتان خواندم همه نو گرایی بود و زیبا
        احسنت بر قلم شما شگفتی می آفریند
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۳۲
        سلام
        بانو آهنگران عزیز و گرامی
        خیلی خوش آمدید
        ممنونم از حضورتان
        🙏 💐 💐 💐
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۷:۵۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۸:۰۸
        درود وسلام براستاد ارجمند جناب حسنلو عزیز و
        بزرگوار

        به مراتب زیبا و

        پر محتوی بود خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۸:۱۸
        سلام
        استاد فتحی عزیز
        استاد آن خیلی ممنونم از حضور پر مهرت آن ممنون
        و تقدیم شما خندانک
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۸:۱۲
        سلام مهدی جان
        خیلی سکوت برحسته اس در شعر
        از سر احترام هم انگار هست ، واقعا برای یک وجود گرانقدر سعی ادم اینه که ارام و بدون
        سر و صدا در خدمت باشه
        مهدی جان حتما نظر کاملتر رو عرض میکنم
        شکی در زیبایی شعرت نیست
        خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۸:۲۷
        سلام
        قربونت برم
        فرشید جان
        جنس تحلیل ها ونقدهات خیلی خاص
        بدور از تکلف و ....خیلی زیباست و چقدر این نگاه ونظرت با آنچه که من در موقع نوشتن داشتم نزدیک
        برا همین هر قدر بنویسی من از خواندنش سیر نمیشم
        زیبا نگاه پر مهر شماست بی شک
        از سر احترام انگار من فکر می کنم همین طور اغراق نیست یه معشوقه مقدس و آسمونی نیست اتفاقا
        در کنارت کاملا زمینی نمی دونن چطور بگم یا چقدر تونستم درست بیان کنمش این احترام و ارادتم
        ممنونم کمک می‌کنی برای رسیدن به یه نگاه و تحلیل دقیق تر این شعر
        دروغ جچرا اگه وقت شد پرسیدی بنویسی خیلی خوشحال میشم
        بازم ممنون هستم فرشید عزیز
        تقدیمیت خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۳۴
        🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۲:۴۵
        قربونت برم
        جواد نازنینم خندانک 🙏
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۱۶
        فداتشم عزیزدلمممم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️
        ❤️❤️
        ❤️
        سعید صادقی (بینا)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۵۵
        سلام و درود آقا مهدی بزرگوار
        بسیار زیبا بود درود بر شما
        در پناه زیبایی ها باشید همیشه خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۲:۴۵
        سلام
        سعید عزیز
        خیلی خوش آمدی برادر خوبم
        ممنونم از حضورت زیبا نگاه و نظر ارزشمندشماست
        سعید عزیز
        تقدیم به شما 💐 💐 🙏
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۵۵
        سلام و درود جناب حسنلو بزرگوار
        سپید زیبایی از شما خواند
        بسیار لطیف بود آفرینتان خندانک خندانک
        در پناه خداوند فتاح باشید خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۲:۴۴
        سلام
        بانو پنام مهربان
        خیلی هوش امدین ممنون از حضورتان
        و نظر ارزشمندتان
        می دونید که برام خیلی مهم نظرات شما
        و اگه امکانش بوذ یه شعری حالا شد اگه البته برام دکلمه کنید
        حقیقتا اجراهاتون ارزش یه شعر چندبرابر می کنه
        و به یادگار داشته باشم
        تقدیمت 🙏 خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۳:۰۹
        شما لطف دارید خندانک
        باعث افتخار چرا که نه...
        شعرهای شما هم بسیار برای دکلمه زیبا هستند خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۲۵
        درود بیکران بر جناب حسنلوخندانک
        شعر سپید زیبایی استخندانک
        آهسته پلکش را می کشم روی شب به نطرم
        شاعر به زیبایی با آوردن فعل می خوابم اش قبل از این
        خواستن و خوابیدن را تداعی کرده است
        که نتیجه اش می شود آرامشی عمیق در امتداد آهسته کشیدن پلکش به روی شب یعنی خوابی رویایی و دلپذیر
        خندانک خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۲:۴۲
        سلام
        استاد عزیز جناب نظری
        ممنونم استاد جان
        چقدر زیبا و کامل بیان کردید و نگاه و نظرمون تقریبا یکی واقعا آفرین
        اره دقیقا همین خیلی خوشحالم آنچه که در ذهنم بوده به دلت نشسته
        تقدیمت 🙏 💐 💐
        ارسال پاسخ
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۱:۵۹
        درود آقا مهدی گل
        شعر خیلی خوبی بود
        ولی قطعا نه به خوبی بعضی از اشعارت خندانک خندانک
        این چکیدن ستاره از میان انگشتان
        یه حس خاصی داشت...خیلی دوست داشتم در مورد تصویری سازی در شعر مطلب بنویسم که نمی دانم چرا حال و حسش نیست خندانک
        شاد و شادمان باشید برادر نازنینم خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۲:۴۰
        سلام
        ابراهیم عزیزدلم
        خیلی خوش حالم این هستی
        همین که خوندی ونظر گذاشتی برام دنیایی
        صادقانه خیلی خ.شحالم میشم چرا دروغ بگم میدونم چقدر نظراتت علمی در این مسایل هنوز نقدتون به اون شعر کلمه به کلمه یادم هر از گاهی می خونم
        پس اگه دل و دماغش داشتی بنویس
        بتزم ممنونم خندانک 🙏 🙏
        ارسال پاسخ
        ابراهیم آروین
        سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۵۷
        درود جناب حسنلو ارجمند

        جاگیری واژگان در شعر به خوبی نقش خود را پیدا می‌کنند
        خواندم از قلمتان
        زیباست
        درود ی فروان
        مانا باشید و سبز
        خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۲:۳۷
        سلام
        جناب آروین بزرگوار
        دوست نازنینم خیلی سپاسگذارم از حضورتان
        و نظر ارزشمندتون شما لطف دارید
        🙏 💐 💐 💐
        ارسال پاسخ
        عسل ناظمی
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۱:۲۵
        دوستان گل و با ظرفیت اخلاقی بالا جنابان حسنلو و احمدی زاده بزرگوار.
        استفاده کردیم و از بزرگ‌منشی و نکته ویزه ای که کمتر در سایتهای مشابه و موازی دیده می شود را شما و دیگر دوستان به نمایش و رویت رساندید و آن نکته چیزی است که باعث پیشرفت است و انتقاد سازنده و دوستانه نه تخریب شعر و شخصیت. و این تبریک‌دارد. ممنونم از همه دوستان. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۲:۳۶
        سلام
        بانو ناظمی ممنونم از حضورتان
        شما بانوی مهربان لطف دارید
        من بی نهایت سپاس گزارم از شما
        🌹 🌹 🌹 🙏
        ارسال پاسخ
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۹:۴۸
        درود بر شما استاد حسنلوی بزرگوار 💐🌺
        بسیار زیبا و دلنشین سرودید 💐💐
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۱۳
        سلام
        استاد جان
        خیلی سپاسگذارم از حضورتان 💐 💐
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۹:۵۵
        دردود بر جناب حسنلوی عزیز

        تقدیم شما
        خندانک خندانک خندانک :2
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک :
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۱۳
        سلام
        و سپاسگذارم از حضورتان 💐 💐
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۹:۵۵
        درود بر شما شاعر ارجمند و با احساس خندانک
        بند اول و چکیدن ستاره از لای انگشتان و کشیدن پلک بر روی شب
        رو دوست داشتم خندانک
        با می‌خوابم اش کمی غریبه بودم
        مانا باشید در شعر و شعور خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۱۳
        سلام
        بانو کاسیانی عزیز
        خیلی خوش آمدید
        سپاسگذارم از حصورتان 🌹🌹🙏
        ارسال پاسخ
        اصغر ناظمی
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۲۹
        سلام
        ودرودها
        دوست گرامی خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۱۲
        سلام
        و سپاسگذارم از حضورتان استاد جان خندانک
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۳۰
        سلام مهدی جان
        از نقد استاد جان و اشاره شون به نام شعر و عدد ۵۲
        چند احتمال به ذهنم رسید
        ۵۳ نفر که ۵۲ نفر نبودن این هیج
        باتوجه به اینکه شعرو قبلا کفتین و با فرص اینکه سال گذشته گفته باشین
        فاصله اس تا سال ۴۹ یعنی سال جنگلهای
        گیلان میشه ۵۲ سال
        و امید خامی که سوخت و قهرمان بازیها و دست به سلاح بردنهای بیهوده
        بخش دوم وقایع بعدی را نشان میدهد و آزادی که در چند قدمی بود و پرید
        و بخش سوم امیدواری است
        ستاره خیلی تعبیر زیبایی بود
        خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۱۲
        فرشید
        خیلی نکات خوبی برام خیلی جالب بود
        ماشاالله به این همه هوش و ذکاوت و اطلاعات
        براشعر باید 52 را جدا می نوشتم اشتباه از من بود البته به لاتین نوشتنم دلیلش همین بود این شعرها برا یه دوره مشخص و نزدیک بهم یه جورایی دنبال هم هستن و لطفش به این یه جا مثلن منتشر بشن
        البته اگه امکانش داشتم که نه فکر نکنم این اتفاق بیافته با این حجم از شعر های خوب که هروز می بینیم واقعا ......اره 52 داستانش برا من این بود ولی ت.ضیحات خوبت برام جالب بود ممنون مرسی
        اره ازادی در چند قدمی مون بود الان هم فکر کنم خیلی دور نیست فرشید جان
        تقدیمت🙏🙏🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۴۸
        لازمه عرض کنم که مطلب بالا رو پیش از ‌ دیدن نقد دوست عزیز جناب آزاد بخت ارسال کردم
        یعنی سریع به پایین صفحه اومدم و نقد سوم رو ندیدم
        زنده باشید رفقا خندانک
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۱۶
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️
        ❤️❤️
        ❤️🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️
        ❤️❤️
        ❤️
        فرشید به گزین
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۲۸
        جواد جان ، بهترین جواد اس اس جواد زرینچه بود درسته؟
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۳۸
        اوکی
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۰۷
        من عاشق همه استقلال یهای عزیزم ❤️
        جواد و نامجو مطلق یادشون بخیر
        چه زوجی بودن و صمد وسرخاب
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۳۲


        “می‌گذرد در شب آیینه رود

        خفته هزاران گل در سینهٔ رود

        گلبن لبخند فردایی موج

        سرزده از اشک سیمینهٔ رود

        فرازِ رود نغمه‌خوان

        شکفته باغ کهکشان

        می‌سوزد شب در این میان

        رود و سرودش

        اوج و فرودش

        می‌رود تا دریای دور

        باغ آیینه

        دارد در سینه...”
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۰۵
        فرشید عزیز
        خیلی زیبا
        مثل حضور گرم خودت
        قربونت داداشم خندانک
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۵:۴۷
        مهدی جان در شعر بودن کارهای شما همین دلیل بس که تفسیرهای متفاوت بدست میاد ازشون
        عدد بازی می‌ونم که به مذاق بعضی دوستان خوش نمیاد . شما مهربونی به رو نیاوردی 😊

        داستان ذهن عجیبه ، وقتی مسئله‌ای برای حل داری ذهن از ارامش خارج میشه تا یافتن پاسخ
        و بعدش میشه توجیه پاسخی که بدست اوردی
        البت میدونم که نقد شعر یک فن هست و نماد شناسی و ... کلی پیشنیاز داره

        یعنی ستاره شدن به جای پشت ستاره پنهان شدن و کوهستان تقریبا مطمئنم کرد که ماحرای ۴۹
        هست خندانک و برای دیوار و اوار هم توجیهاتی دست و پا کردم و ...

        مهدی جان شعر شما امضا داره به وضوح

        یکی از امضاهاش هم اینه :

        تو را گمت کنم

        این ت چسبیده به گم ( ضمیر میشه؟ یا قید حالت؟ یا شایدم مضاف الیه ، دستورمون از پایه ضعف ساختاری داره خندانک ) توی کار قبلی شما هم فکر کنم بود

        اگه حشو هم باشه ، خوشمزه اس خندانک

        همه اش بعد از عرض سلام
        زنده باشید
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۸:۵۲
        سلام
        فرشید جان واقعا ممنون
        اصلن دقت نکرده بودم اره
        تو را گمت کنم برا من هم شکل بیانش خیلی زیباست
        و فکر کنم دلیلش هم همین برای شعرهای اون دوره زیاد استفاده می کردم
        بازم ممنون وتقدیم نگاه مهربانت 🌹🌹
        ارسال پاسخ
        زهره دهقانی ( شادی)
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۲:۳۸
        سلام و درود استاد بزرگوار
        بسیار عالی قلم زدید...👌🌹
        عاشقانه ای فوق العاده زیبا خواندم از قلمتان👌💯
        آغاز...میانه و پایان دلچسبی داشت دقیقا با کلمات و جملات مناسب و به جا که شعرتان را جذاب و بکر کرده است👌💯

        نبض شاعرانگی هایتان مستدام✨
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۸:۵۰
        سلام
        بانو دهقانی بزرگوار
        ممنونم از حضورتان ولطفی که به نوشته حقیر داشتید
        زیبایی اگر هست به نظرم دلیلش نگاه ونظر شماست
        من هم براتون ارزوی بهترینها را دارم
        تقدیم به شما 💐 💐
        ارسال پاسخ
        فرامرز شعبانی
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۷:۳۱
        سلام و احترام جناب حسنلو 🌷
        فرامرز شعبانی
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۷:۴۵
        با سلام و احترام 🌷
        دوست گرامی جناب حسنلو، بسیار مشتاقم در خصوص مطلبی که در ادامه عرض می‌شود نظر جنابتان را بدانم. با سپاس.
        🖍️ برخی بر این باورند که سرودن شعر آفرینش زیبایی است و شعر را نباید لزوما ابزار انتقال پیام دانست.
        بر اساس این باور وقتی می‌توان پیام را بصورت شفاف و صریح به مخاطب منتقل کرد نیازی به استفاده از زبان شعر نیست و بجای جستجوی پیام در شعر باید از زیبایی آن بهره برد.
        در مقابل عده ای معتقدند آنچه به متن اعتبار می بخشد پیام آن است و متنی که فاقد پیام باشد اساسا بی معناست و نمی‌تواند حامل زیبایی باشد.
        بر پایه ی این عقیده نویسندگان به این دلیل به شعر روی آوردند چون تصور می‌کردند اگر متن آهنگین باشد علاوه بر زیبایی، پیام را سریعتر و ساده تر منتقل کرده و ماندگاری بیشتری در حافظه ی مردم خواهد داشت. 
        لطف میکنید اظهار نظر بفرمایید.
        سپاس دوباره! 🌷
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۸:۴۸
        سلام جناب شعبانی عزیز
        خیلی خوش آمدید و خوشحال هستم از حضورتان وممنونم
        در مورد سوالتان البته من واقعا در اون حد نیستم اما نظر شخصی ام این شعر آفرینش زیبایی ،بیان ونشون دادن هر چیزی به زیبایی
        حالا اینکه داری یه پیام ارزشمندی هم باشه خوب ارزشش دوچندان میشه
        شعر به نظرم وظیفه ای جز ارائه خودش نداره مثل یه مقاله علمی یا حتی ادبی نیست که من با خوندنش یه چیزی بهم اضافه بشه به اون معنا ، شعر
        بقوال والری شروع وپایان مشخص وتعریف شده ای نداره حتی یه هدف روشنی مثل خود رقص چیزی جز ارائه خودش نداره به عکس راه رفتن که برای رسیدن به یه جایی انجام میدیم دقیقا مثل یه متن که یه هدف روشنی داره
        نمیدونم تونستم یا نه ولی من هم اعتقادم همین هست
        و گاها پیش میاد شعر اونقدر پیام روشن و یا در خفا بازش می کنیم که واقعا شعر شونه هاش بقولی خم میشه میشکنه تبدیل به یه بیانیه حالا مثلن سياسی صرف می شه یه یه مقاله و خبر روز نامه ای میشه

        اما در مگرد سرودن آهنگین خوب بتید فواید و ضررهاش بسنجیم بله سرودن در قالبهای کلاسیک یه مزیتی داره ولی از این ور از خیلی از ازادیهای یه شعر سپید را ازش میگیره دیگه این بحثش اونقدر شده به نظرم نیاز به تکرار نداره
        ممنون از حضورتان 💐 💐
        ارسال پاسخ
        فرامرز شعبانی
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۳۰
        سلام مجدد🌷
        ممنونم جناب حسنلو، گره ای در ذهنم وجود داشت که با راهنمایی شما باز شد.
        زنده باشید🌷
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۵۰
        سلام
        عزیز جان
        ممنون از حضور دوباره شما
        حیف برداشت بسیار زیباتون حذف نمودید
        من ممنونم از شما
        و خوشحالم اگر بقول خودتان گره ای را ...
        تقدیمتان خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۴۷
        درود ی مجدد
        قرار بود
        پنهان پشت ستاره باشد
        نه ستاره
        خندانک خندانک خندانک
        قرار بود آن که خودش را پنهان کرده است
        پشت و پناه ستاره باشد نه ستاره پشت و پناه او
        ...برداشتی مختصر که خیلی حرف برای گریستن دارد خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۵۱
        سلام
        استاد جان
        ممنونم از حضورتان
        خیلی خیلی زیبا
        و خوشحالم اگر مورد پسند بوده
        تقدیمتان خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۵:۵۲
        سلام
        و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        علی مزینانی عسکری
        دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۳۰
        درود بر شاعر عزیز جناب حسنلو
        دستمریزاد استاد
        خندانک خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۳۷
        سلام
        جناب مزینانی
        خیلی خوش آمدید برادرم
        ممنون از حضورتان 💐 💐
        ارسال پاسخ
        مسعود مدهوش( یامور)
        دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۱۱
        درودتان شاعر ارجمند استاد حسنلو گرانقدر🧿🌻👏🍂💫🍀🌺🌺🌺

        سپید زیبا و دلنشین شما را خواندم و لذت بردم،افرینها قلمتان نویسا و سبز باد🌺🍀💫💫🍂👏👏🌻🌻🧿🧿🪴🪴🥀🌾🌲🌷🌷🌛🌟✨🙏🌸🌸🌼
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۶:۳۹
        سلام
        آقای دکتر
        زحمت کشید نظز لطفتون
        ممنونم از حضورتان
        🌷 🌷 🌹
        ارسال پاسخ
        بهروز عسکرزاده
        دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۵۳
        سلام

        قلمتان همیشه نویسا
        خندانک
        جواد کاظمی نیک
        دوشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۳:۵۴
        🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        بهروز عسکرزاده
        سه شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۹:۱۷
        درودی دیگر جناب حسنلوی گرامی

        «امشب نگذار سکوت واژه‌ها
        صدای شب را بیدار کند
        خواب دیوار را آوار!»

        کلام زیباست: در همین سه سطر، میان سکوت و صدا و شب و واژه، و میان خواب و شب و سکوت هم تناسب‌هایی وجود دارد؛ میان شب و بیدار، خواب و بیدار، و میان دیوار و آوار و بیدار نیز. امّا دریافتِ معنی و منظور از شعر، اصلاً به آسانیِ دریافتِ زیباییِ صورت نیست بلکه به سختی ممکن است چنانکه از یادداشت‌های مخاطبان آشکار است و این البتّه تقصیر خواننده نیست.
        سخنِ نانوشتۀ این سطور:
        1ـ امشب، یعنی در این شب، صدای شب در واقع خفته است؛ یعنی امشب صدایی از شب درنمی‌آید = شب خاموش است؛ زیرا شاعر نمی‌خواهد (به هر سبب) «صدای شب» را بیدار کند؛ با برانگیختنِ مخاطب به شکستنِ سکوتِ واژه‌ها > به گفتن.
        2ـ اگر سطر سوم را چنین بخوانیم: خوابِ دیوار را آوار (نه خوابْ دیوار را)، دیوار هم در خواب است یعنی بیدار نیست؛ زیرا باز شاعر خواستار است که نگذار سکوتِ واژه‌ها، خوابِ دیوار را آوار کند یعنی فروبریزد؛ حالا کاری نداریم که چه عیبی در آوار شدنِ خوابِ دیوار است یا چه حُسنی در آوار نشدنِ آن. بر این اساس، فعل سطر سوم (کند) به قرینه حذف شده است.
        به عبارت دیگر، شاعر خواستار است که با عدمِ سکوتِ واژه‌ها، هم صدایِ شب بیدار کرده نشود > یعنی شب در خاموشی بماند، و هم خواب دیوار فروریخته نشود > یعنی خواب دیوار هم پابرجا بماند.
        3ـ واوِ قبل از «خواب» هم حذف شده است؛ اشکالی ندارد ولی اگر حذف نمی‌شد هم بی‌اشکال بود.

        با خواندن این سه سطر، خوانندۀ دقیق معمولاً باید از خود بپرسد:
        چرا شاعر خواهان این است که صدایِ شب در امشب (همچنان) بیدار نشود (= بخوابد) و خوابِ دیوار هم آوار نشود، یعنی دیوار هم (همچنان) بخوابد؟
        اصولاً خوابِ صدایِ شب، یا خوابِ دیوار چه معنایی دارد؟
        رشته یا رشته‌های ربط و پیوندِ شب و امشب و دیوار در اینجا چیست؟
        اساساً این دیوار در کجا واقع شده است؟ کاراییِ آن چیست؟ نشانِ امنیت است یا نمادِ فاصله و جدایی؟ نمادی برای نشان دادن نفس‌تنگی و خفقان و در نهایت حصار و زندان است یا برای دفاع؟ اگر نشان امنیت یا دفاع است، در برابرِ چه چیزی یا چه کسی و...؟ اگر نشان جدایی است، چه چیزها یا چه کسان را از هم جدا می‌کند؟ اگر برای نشان دادن نفس‌تنگی و خفقان است، چطور؟
        آیا منظور از شب در اینجا همان شب معروف در برابرِ روز است یا شاعر مفاهیم دیگر از آن را در نظر داشته است؟
        مخاطب کیست؟...

        سخن دربارۀ این سه سطر هنوز تمام نشده است. خواننده باید بتواند از میان این سطور به این پرسش‌ها و پرسش‌های احتمالی دیگر هم پاسخ بدهد و با خود به گفتگو بپردازد تا شاید بتواند به اندیشۀ شاعر راه برَد یا منظور شاعر را دریابد و یا دست‌کم به آن‌ها نزدیک شود؛ تا بداند که این شعر یک عاشقانه است یا چیزی دیگر؛ آیا هر واژه در جای درست نشسته است یا نه... گرنه فقط باید بخواند، از زیبایی و تناسب‌های کلام لذّت ببرد و بگذرد.
        این سه سطر این قابلیّت را دارد که در هیئتِ بندی مستقل ظاهر شود.
        *

        قرار بود
        پنهان پشت ستاره باشد!
        نه ستاره

        قرار بود خودِ «پنهان» پشت ستاره باشد یا چیزی دیگر پشت ستاره پنهان باشد؟
        «نه ستاره» چی؟ یعنی: نه ستاره پشتِ «پنهان» باشد؟ یا: نه ستاره پشت آن (چیز دیگر؟) پنهان باشد؟ و یا (قرار نبود) آن نه ستاره باشد > ستاره نباشد؟...
        به هر حال، ستاره با شبِ سطور پیشین و کوهستان تاریکِ سطر بعد مرتبط است.

        و من از کوهستان تاریک راهی نو بجویم
        در ماهی تنگ، غرق احساس تازه شوم
        که دریا، تو را شنا کنم!
        که صحرا، در طوفان شن‌، تو را گمت کنم!

        «قرار بود» عملاً در آغاز این چهار سطر هم قرار دارد که حذف شده است. یعنی آنچه در این چهار سطر طرح شده است هم قرار بود اتّفاق بیفتد، که نیفتاده است، یا دست‌کم ناتمام مانده است. حال از همان آغاز راهی نو از کوهستان تاریک یافته نشده است یا آن غرقگی در احساس تازه در ماهیِ تُنگ رخ نداده است و یا دریا را شنا نکرده است و یا تنها گم کردنِ صحرا در طوفانِ شن ممکن نشده است.
        نوع بیان و لحن جاری در دو سطرِ «که دریا...» و بعدی را، برخی می‌پسندند؛ در این نمی‌توان با کسی جدلی داشت... یکی از علل لزوم ظاهر شدن سه سطر نخستین در هیئت یک بند، این بود که این تغییر مخاطب، سبب التقاط نشود.
        در اینجا دو نکتۀ دیگر هم هست:
        یکی اینکه در جستجوی راهی نو از کوهستانِ تاریک و سرشاریِ (یا: غرق شدن در) احساسِ تازه در ماهیِ تُنگ تا دریا، از هر زاویه که نگاه کنیم، به هر صورت حُسنی است (جناب علامیان عزیز اشاره‌ای گذرا در این باره داشته‌اند) امّا در «گم کردنِ صحرا در طوفانِ شن» چطور؟ معلوم است که هیچ حُسنی در این نیست که کسی صحرا، یا راهِ صحرا را در طوفان شن گم کند. از سوی دیگر، مثلاً «قرار بود» که از کوهستانِ تاریک، راهی نو جُسته شود؛ چرا؟ لابد برای پشت‌سر گذاشتنِ تاریکی و گمراهی (شاید به این دلیل که راه‌های پیشین به روشنی یا نتیجۀ مطلوب ختم نشده بود)، و قطعاً برای این نبود که شاعر باز به نوعی دیگر از تاریکی و گمراهی، مثلِ «گم کردن صحرا در طوفان شن» برسد. زیرا هیچ منطقی در این گفته نیست؛ یعنی این سطرِ گم کردنِ صحرا... معنای مربوط و متناسبی ندارد. امّا بیانِ مه‌آلودِ شاعر، آنقدر ذهنِ خواننده را درگیر می‌کند که ممکن است به این نکتۀ ظریف نرسد. به عبارت دیگر، در اینجا جذّابی یا پُرابهامیِ بیان، پرده‌پوشِ ضعفی یا خطایی شده است.
        نکتۀ دوم این است که آوردنِ «تو را»، در «تو را گمت کنم!» هیچ ضرورت نداشت و شاعر این را تنها در راستایِ تحقّق بخشیدن یا القایِ نوعِ بیان و لحنِ خود آورده است. در این هم نمی‌توان با کسی جدل کرد...
        *
        پیشنهادم به شاعر این است که ضمنِ کوشش در پیوستگیِ معناییِ کلام، از پیچیده و مبهم کردنِ سخن تا این اندازه پرهیز کند تا دریافتِ معناییِ کلام و درکِ تصاویر و نقوشِ خیالِ شاعر برای مخاطب، سهل‌الوصول‌تر (مثلاً نسبت به این شعر) باشد. سخن، در هر صورتِ خود، برای انتقالِ معانیِ آن است بطوری که منظورِ صاحب‌سخن را برساند. تا سخن فهمیده نشود، آن انتقال محقَّق نمی‌شود. زیبایی‌هایِ کلام (انواع آرایه‌ها و تناسب‌ها و جز آن) در حکمِ لباس و آرایشِ عروسِ سخن است و کاری بیش از این از آن‌ها برنمی‌آید.
        *
        می‌خواستم سخن را نیمه‌کاره، پیش از این جمله رها کنم امّا تصاویرِ سطورِ بعدی مرا به جایی دور برد و بهتر دیدم که اشاره‌ای به این تداعی هم داشته باشم و بس:

        «روبرویم ایستاده بود
        در گوشه‌ی خنده‌اش
        موجی آمد بردش به دریا
        و ستاره از لای انگشتانم چکید
        چکه‌چکه روی صحرا»

        تصاویرِ این سطور زیباست و از زاویه‌ای تا حدودی به تصاویری می‌ماند که در یک دوبیتی قدیم نیریزی ارائه شده است:
        مم برابر وبا [وِ با؟] وزست
        که داند کی کجا وزست...
        که چنین ترجمه شده است: «در برابر من برفت و پرید / که داند که کجا پرید.» (نک. نوزده دو بیتی قدیم نیریزی و معانی آنها ـ ا. قرشی؛ انجمن فرهنگ ایران باستان، دوره 2، فروردین 44، ش 1، صص 21 و 22). بر پایه‌ای، این بیت را چنین هم می‌توان ترجمه کرد: او برابرم (= پیشِ چشمم، در حضورم) بود، در رفت / چه کسی می‌داند که کجا در رفت (در این صورت واوِ «وزست» به ضم است نه به فتح)...

        با بهترین آرزوها
        خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        چهارشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۱:۳۲
        درودها استاد
        واقعا عالی بود
        حیف دیر شد در فرصتی دیگر انتشار مجدد می زنم
        که دیگر دوستان هم از خواندنش بهر ببرند
        بازم ممنون در پناه حق بمانید وبسرایید
        تقدیمتان 💐 💐 💐
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2