پنجشنبه ۱ آذر
شعله شعری از فاطمه بهرامی
از دفتر یادو خاطره ها نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۴۰ شماره ثبت ۱۱۹۷۹۵
بازدید : ۱۷۸ | نظرات : ۰
|
آخرین اشعار ناب فاطمه بهرامی
|
خشک وتر باهم سوزد
مادامی که باد شعله افروزد
شهر شود دریا
چون موج نعره برمی دارد
نعره های ناگهانی
هر شب از موج شعله های غم
میشود ،شبی توفانی
گرد این شعله
عدهای نادان سلبریتی
شاد و سرخوش وخرسند
زین سماع روحانی
شعله بال و پرمی زند
تا ستاره سر می زند
شهر غرق خون و ظلمت
مردمش در پریشانی
باد شعله می انگیزد
ایمان فرو می ریزد
میشود ظاهر
از پس شعله ها این بار
چهرههایی شیطانی
گل پاره کند پیراهن
ساقه ی جوان افتد
بر خاک وطن
بهر غیرت ایرانی
میشود جوانی قربانی
این چنین مگذر
راز شعله را بنگر
وضع حجاب چون شود بدتر
باغ ارغوان می شود پرپر
همتی کن مرد ایرانی
هر انقدر که می توانی
مکن کوتاهی
در امر معروف
دختر و همسر
رو مکن به نومیدی
خو مکن به نادانی
دست مردم هست خالی
دردشان درد گرانی
نه موی سر
نه بی حجابی
نه بی ایمانی
مگذارید
گرگها بهر ناموستان
کنند چوبانی!!!!
|