شرمنده اگه اسم عزیز جا انداختم تک تک شما ها رو دوست دارم (فانوس)....
بند 2:
بگو ببینم بلا
هستی دنبال طلا
باید بری دقیقا، وسط کرمان
برا آموزش ، بگیر یه واحد مهمان
اینطوری که تو شعرات ، آه ِ، مشیری!!!
تا الان آوردی طاقت ، باید بگم تو شیری
راستی حامی
میدونم همیشه بامی(باهامی)
کافیه ببینم ، لب تر ازت
برا دشمنات ، میکنم غضب
میخوام یاد بگیرم ریاست ُ
رئیسی یاد بده به ما ، سیاست ُ
یاد بگیر از ولی عبدی
تا بشی تو تکمیل
حرفاشو میفهمی ، اگه نباشه مقدمه
خطشم محشره ، منظورم مقدمه
در کنار مهربونیت ، میکنی پند ُ اندرز
مرشدی ، اگه گقتن بدی ، بدون دروغ محض هست
زندگی زیباست با خزان و عرفان
از بچه گیام تا حالا ، بودم عاشق باران
تو هر کهکشانی
بگردی ، پیدا نمیکنی ، مثل کیهانی
شاید همیشه ، دیدی رو صورتشون، لبخند
سکوت سرد و راد، پشت نقاب ، چیز دیگه اند در اصل
نبینم رفیق ، دلتنگی
میدونم غروب کردی ، پر از دردی
شاید کسی ندونه ،من که میدونم، تو اوج درد
تنهایی میخندی
یاد بگیر از پژوهش و عبداللهی
همیشه میمونن ، تو ذهنا باقی
کلاماتت ُ بیان کن ، با زیبایی
مثل حسانی ، مثل رضایی
مهر ، نیکدل ، سوری و سبزینه
بدون شک ، میرن جلو ، اینو دشمن فهمیده
مشکل اینه
اینقدر خوبن ، توصیف همشون ، برام سنگینه
اگه میبینی فانوس نور داره
به خاطر همین آدمای خوب داره
پیشرفت میکنه ، تا تو اوج باشه
تا بگی اینجا هستن
آدمایی که، حرفاشون با کلوم خدا ، جور باشه
فانوس