پنجشنبه ۶ دی
باران شعری از احمد پناهنده
از دفتر نغمه ی دل نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ ۱۹:۰۹ شماره ثبت ۱۱۸۹۴۵
بازدید : ۴۶۶ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب احمد پناهنده
|
باران
هرچند
در این غربت ِ
غریب ِ
غمگین ِ غرب
سراپا خیسم
اما
باران ِ زادگاهم را
دلتنگم
و بوی ِ خاک ِ
باران خورده اش را
با چشمانی تر
و دل و جانی
سرشار از عشق وُ حسرت
به درازای ِ چهل و چهار سال
در انتظار ایستاده ام
احمد پناهنده ( الف. لبخند لنگرودی )
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما دوست عزیز و سپاس از حضورتان | |
|
درود بر شما خانم زند بسیار عزیز که وجود و جوهره ی شما سرشار از آرامش است سپاس از حضور صمیمی و خوشرنگ شما در دفتر نجوای دل خوشحال و دلشادم که هستید و مهربانی و آرامش جاری می کنید و نیز شحال ترم می کنید که نوشته ها و خاطراتم را هم بخوانید و اگر حرفی و یا تظری برای گفتن و انتشار است، با ما به اشتراک بگذارید سپاس و پاس خوش و سلامت باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
هیچ کجا وطن نمیشود
خاکش را باید سرمه چشم کنیم