سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 17 اسفند 1403
    8 رمضان 1446
      Friday 7 Mar 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

        جمعه ۱۷ اسفند

        روحِ برهنه

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۲ فروردين ۱۴۰۲ ۰۷:۱۵ شماره ثبت ۱۱۸۸۸۲
          بازدید : ۱۱۴   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        روحِ برهنه
         
        این بلبلِ سرخوش ،
        عجب نا و نوایی دارد
        این باغ درندشت ،
        که رسیده ست زسوی آسمانها به ما ،
        پشت در پشت
        عجب حال و هوایی دارد
        این نمونه ای ست ،
        ز خروار، این مُشت
        عجب این تصویرِ رؤیایی اش با ما ،
        سازگاری و، ساز و صفایی دارد
         
        اینقدر زُل مزن به این گلوی حنّاق گرفته
        که روزی روزگاری ،
        این هم مثلِ بلبل حرف میزد برای یارِ خوبش
        ولی این قافِ کربلایی ، قفایی دارد
        آنهمه پرنده ی پاک ،
        رسیدند به قرارگاهِ خوبشان
        " خوشا به حالشان "
        کاش ما هم برسیم
        که این جان ،
        نمیخواهم که ریا شود ولیکن ، وفایی دارد
         
        نمیخواهم غیبت بشود برای آن نویسنده
        اما ، قصه ی مردِ نامرئی
        درونش چه جفایی دارد
        دیروز شال گردنی را دیدند
        که درحدِ گلو، درمیانِ مَرغزار،
        دارد به سویی میرود
        مگر سردش است دراین گرما که چنین ما را ،
        هدفِ علامت تعجب و، چرایی دارد ؟
        با اینهمه تاریکی ،
        چرا در دستش ، چراغی ندارد ؟
         
        چرا قصه های شهرزاد ،
        تِمِ نمایشی ندارد و،
        تِمِ روایی دارد ؟
        درحالیکه این شاعرانگیِ شاهِ بوالهوس ،
        هوسِ شعرسرایی دارد
         
        این روحِ برهنه ،
        همیشه ی خدا ، هوس داشت برود ،
        سوی اقیانوسِ خوبِ آسمانها
        چه کِرال و،
        قورباغه گی و،
        پروانگی اش ،
        یکریز هوسِ سِیر به سمایی دارد
         
        اگر راهش را ،
        سد نکردند ، یکریزِ گناه ها ،
        میخواهد برود کنارِ سدرالمنتهیٰ ،
        تا ابد آرام بگیرد
        آنجا که صدای قلمِ خدا ،
        هماره جاریست
        واقعاً ، اینهمه اندیشه ی خوب ،
        حال و هوای ،
        بی پیرایگیِ موسیقیِ، خوبِ نواحی دارد
         
        دیروز،
        سرما خورده بود روحم
        چون استعلاجی داشت ،
        تا صبح خوابید
        این چه خوب است که روحم ،
        به دستش ز پزشکِ آسمانها ،
        یه گواهی دارد
        این چه خوب است که روحِ خوبم ،
        همیشه به وَرایش ،
        ویرایشی ،
        ماورایی دارد
         
        بهمن بیدقی 1402/1/10
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ ۲۳:۱۰
        درود استاد عزیز
        زیبا و جالب بود
        امید بخش خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ ۰۷:۱۵
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف شما
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        فاطمه منشدی
        يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ ۰۶:۲۸
        درود 🌸🌸🌸🌸 خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ ۰۷:۳۹
        با سلام و عرض احترام هنرمند بزرگوار
        سپاسگزارم
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۱:۳۷
        درود بر شما بزرگوار
        زیبا سرودید خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۲:۳۱
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف شما
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۱:۴۱
        شاعرواستاد گرامی
        بابت خلق سرودی
        به این زیبایی وشیدایی
        هزاران درود برشما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۲:۳۱
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف شما
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ ۲۰:۱۱
        درود بر شما استاد عزیز جناب بیدقی عزیز مثل همیشه پر مفهوم وزیبا احسن برشما عزیزدل🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ ۲۱:۱۸
        با سلام و عرض احترام آقای کاظمی نیک بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف شما
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ ۲۱:۳۸
        تقدیم استاد عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی نظری سرمازه
        چهارشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۲ ۰۴:۱۴
        بیکران درود جناب بیدقی
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۲ ۰۵:۲۴
        با سلام و عرض احترام آقای نظری بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف شما
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        ساسان نجفی(سراب)

        ت بارخدایا اا با تو سرافرازم و بی تو سرافکنده شدم اا وای بر این بندگیم مرگ بر این زندگیم اا مرده ی یک عمرم و در خاک لحد زنده شدم اا بارخدایا کرمی از یم اخلاص نمی اا کز شرر عُجب و ریا آتش سوزنده شدم اا سیل گنه برد مرا بحر بلا خورد مرا اا وای که من غرق در این سیل خروشنده شدم اا خاک قدوم ولی ام میثم دار علی ام اا با نفس شیر خدا زنده و پاینده شدم
        محمد حسنی

        ی ااا من از پروانه ی فروزان قریب شمع را دوست دارم من آن عشقانه ی سوزان نجیب شمع را دوست دارم اما آنکه پروانه کرده ام که بار ها می کوبم و باز پروانه می مانم نوش از گل های گلستان پسِ شعله ست
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        یک بار دیگر خنده کن بر دامن نجوای باران اا در انتهای خلوت دلمرده ی سرد زمستان اا با من بمان تا آخرین ویرانی بی رحم طوفان اا دکتر سید هادی محمدی
        محمد حسنی

        نیمه دوم گاز از سیب مان ااا اما این بار بیشتر گاز بزن ااا چون عشق و حوای منی
        ساسان نجفی(سراب)

        در ته باغ درختی است دور از نگاه هرز آدما اا سیب هایش همه بکرو ناب و شیرین

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2