سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 17 اسفند 1403
    8 رمضان 1446
      Friday 7 Mar 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

        جمعه ۱۷ اسفند

        سیزده بدر(طنز)

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۲ ۰۸:۴۵ شماره ثبت ۱۱۸۸۲۷
          بازدید : ۱۷۰   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        سیزده بدر(طنز)
         
        دختره یواشکی ،
        سبزه گره میزد
        اما ،
        کو داماد ؟
        دیگر باید گشت او را ،
        درناکجاآباد
         
        با اینهمه گرونی
        با اینهمه ، ایمان و،
        عشقِ یه قرونی
        با اینهمه ، خُلقیاتِ تندِ پپرونی
        دلش خوش بود انگار،
        یکی هم نبود به اون جاهل بگوید :
        کاری از کس برنمی آید
        حتی از گِروی آن سیبیلِ بابات
         
        دیگه این اتول ، برایش چاره ای نیست
        حتی از تمهیدِ ساسات
         
        اینها آمدند و،
        ایمانها را ارزان ،
        همه نرخ ها را بس گران کردند
        حالا اینهمه ، مردمانِ باخته درشطرنج ،
        باید بردوش کشند ، اینهمه مکافات
         
        کارِهمه لنگ است
        بعضی میگویند چاره شان فقط بنگ است
        ولی با اینهمه باز، انگار تقاصِ پای لَنگ ،
        همچنان سنگ است
        درحالیکه شهر،
        پُرَست از سفیدیِ کوچه ی عُشّاق ، زیرِ ساباط ،
        حتی پروازهای خارجی نمی ‌نشینند ،
        به فرودگاه مهرآباد
         
        هنوز روی یخچال پیغام مینویسد :
        " من هنوز زنده م "
        امضاء : " معصومه ی آباد "
         
        پس کجا رفت ،
        آنهمه ارتباطات ؟
        پس کجا رفت ،
        آنهمه کرامات ؟
        کلی با تندرَوی اخراج گشتند ،
        حتی ،
        به جُرمِ بستنِ کراوات
        وقتی حجره نشینی را دیدم به کاخی ،
        خنده ام گرفت ،
        حتی از اسمِ مساوات
         
        بالاخره دختره ،
        روی کاناپه ،
        افتاد و خوابید
        به خوابش ،
        یه دیوانه ای آمد خواستگاری
        دختره هول شد
        ولی خود را نباخت و ،
        ز تنگ و تا نینداخت
        با دست و پایش ،
        آن بیچاره را ،
        به پس و پیش می کشیدش
        با اینحال ،
        حتی وقتی حس کرد :
        " نه به باره ، نه به داره "
        شرطِ اولش این بود برایش :
        باید که نخست ،
        فارغ التحصیل شوی ،
        ز دانشگاه هاروارد
         
        ایامتان خوش و همواره سبز
        بهمن بیدقی 1402/1/10
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۲ فروردين ۱۴۰۲ ۲۳:۴۳
        درود استاد عزیز
        اجتماعی بسیار زیبا و با شکوه بود خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ ۰۵:۰۱
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از مهرتان
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        شنبه ۱۲ فروردين ۱۴۰۲ ۰۶:۰۶
        درودبرشما استاد عزیزم جناب بیدقی عزیز وگرامی وگرانقدر بسیار زیبا بود وپرمفهوم احسنت برشما سیزده بدر شما مبارک استاد عزیزم 🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️
        ❤️❤️
        ❤️
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۲ فروردين ۱۴۰۲ ۰۷:۱۱
        با سلام و عرض احترام آقای کاظمی نیک بزرگوار
        سپاسگزارم از مهرتان
        درود برشما و مبارکباد برشما
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۲ فروردين ۱۴۰۲ ۰۶:۴۷
        خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۲ فروردين ۱۴۰۲ ۰۷:۱۲
        با سلام و عرض احترام آقای آزادبخت بزرگوار
        سپاسگزارم از مهرتان
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        شنبه ۱۲ فروردين ۱۴۰۲ ۰۸:۵۷



        درود بر شما خندانک
        زیبا سرودید خندانک
        و درد جامعه را بیان نمودید


        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۲ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۵۱
        با سلام و عرض احترام آقای حاجی پور بزرگوار
        سپاسگزارم از مهرتان
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۱۲ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۵۶
        زیبا
        پرمعنی
        مانا باشید
        هزاران درودتان باد
        استاد بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۲ فروردين ۱۴۰۲ ۱۱:۰۵
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از مهرتان
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        فاطمه منشدی
        يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ ۰۶:۰۸
        درود خندانک خندانک 🌺🌺🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ ۰۷:۴۰
        با سلام و عرض احترام هنرمند بزرگوار
        سپاسگزارم از مهرتان
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۹:۲۵
        درود بر شما خندانک
        نبض قلمتان سبز
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ ۱۹:۴۷
        با سلام و عرض احترام آقای علامیان بزرگوار
        سپاس
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        ساسان نجفی(سراب)

        ت بارخدایا اا با تو سرافرازم و بی تو سرافکنده شدم اا وای بر این بندگیم مرگ بر این زندگیم اا مرده ی یک عمرم و در خاک لحد زنده شدم اا بارخدایا کرمی از یم اخلاص نمی اا کز شرر عُجب و ریا آتش سوزنده شدم اا سیل گنه برد مرا بحر بلا خورد مرا اا وای که من غرق در این سیل خروشنده شدم اا خاک قدوم ولی ام میثم دار علی ام اا با نفس شیر خدا زنده و پاینده شدم
        محمد حسنی

        ی ااا من از پروانه ی فروزان قریب شمع را دوست دارم من آن عشقانه ی سوزان نجیب شمع را دوست دارم اما آنکه پروانه کرده ام که بار ها می کوبم و باز پروانه می مانم نوش از گل های گلستان پسِ شعله ست
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        یک بار دیگر خنده کن بر دامن نجوای باران اا در انتهای خلوت دلمرده ی سرد زمستان اا با من بمان تا آخرین ویرانی بی رحم طوفان اا دکتر سید هادی محمدی
        محمد حسنی

        نیمه دوم گاز از سیب مان ااا اما این بار بیشتر گاز بزن ااا چون عشق و حوای منی
        ساسان نجفی(سراب)

        در ته باغ درختی است دور از نگاه هرز آدما اا سیب هایش همه بکرو ناب و شیرین

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2