می بخشمت اگه تو سر به سرم نذاری
در این شلوغی و غم در به درم نذاری
می بخشمت شاید که خدا تو را ببخشه
تا قلب بی گناهت از پس اَبر برخشه
یادت میاد میگفتم، گناه نکن می رنجم
یه وقت می رم ز دنیات، چشمامو روت می بندم
خدا خواسته ببخشم هر چی گناه تو کردی
باهات باشم همیشه، تو این دنیای نامردی
گریه نکن عزیزم، دروغاتو بخشیدم
بخشیدمت که باشی تو قلبو تو اندیشم
هیچوقت دروغ نگو تو، دروغ کار عاشق نیست
عاشقی تو دنیا، بی غصه و بی درد نیست
غصه و غم پیش میاد، اگه یارم نباشی
با یک دروغ و نیرنگ از همدیگه می پاشیم
بیا با هم باشیم ما یکی، یه جور، همیشه
تادشمنی دور بشه، بره گُمشه تو بیشه
می بخشمت، اگه تو سربه سرم نذاری
فدای چشمات می شم، حتی وقتی بیزاری
شاید بپرسی چرا بخشیدمت به دیده ام
آخه عاشق نبودی تا ببینی چو بیدم
امیدوارم نبینی گونه های خیسم
تا مجبورم نکنی همیشه شعر بنویسم
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
درودبرشما جناب مدهوش عزیز
ترانه ی زیبایی بود