سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پس از معاشقه ی باد و قشون موهایم!

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر تلما نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ ۲۲:۳۴ شماره ثبت ۱۱۸۵۱۳
          بازدید : ۵۷۹۰   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        در بهار
        شکوفه های پرتقال ،
        در رگان انتزاعی عشق می ریزند
        دل ِتنگم، تباه میشود
        بعید، بوسه میدهد

        من
        پشت قوام پنجره ای رو به فرداها
        من،
        در پرده های سرخ گستاخ روکوکو
        پس از معاشقه ی باد و قشون موهایم
        هنوز به گزاره ی شیرین آغوش تو می اندیشم
        -عشق- !
        این محضِ اَبرشاکله پرداز
        این پرنده ی نازکبال رویای هزاران سال

        .
        .
        .
        من با عطر گرم قهوه های ایرلندی
        باشنده و آرام،
        از دردهای هشتگانه ی عدم می آیم

        من
        فراتر از اصل خون
        ژرفتر
        از خاطره هایی دور،
        در تو ماوا میکنم

        مهربانم!
        گُلِ ادریسی ام!
        از برشهای دهانت
        عطر شیر و آسمان میجوشد
        در ترنم طلایی شانه هایت،
        نبوغ باغهای معلق پیداست


        آهوانه
        به لمس مروارید و آتش می آیی امشب،
        تا شرابی گمشده را
        در هیات آبی تو
        پیدا کرده باشم.....






        پی نوشت:

        بنگر مرا، که جادوی شب آرزو کنم
        من را ببوس، شهد جهان در سبو کنم
        تا پلک ناز در هوس لب گشودن است
        حرفی بزن، که گوش به آوای قو کنم
        پروا نکن که خون دل وحشی شراب
        در کام هر غزل، یله ی آبرو کنم
        ای دکمه های پیرهنت، آفتاب صبح
        تا با شرار عاطفه ی عام خو کنم
        تا چون پری، حریر ِخراشِ دلت شوم
        تا تار گیسوان سیه، رزمجو کنم..

         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4