سه شنبه ۹ خرداد
|
دفاتر شعر محمد اکرمی (خسرو)
آخرین اشعار ناب محمد اکرمی (خسرو)
|
گویند به من ز شعر ، شادی باید
صد پند بیاموزد و تعلیم آید
با خواندن هر بیت دلت شاد شود
وز غصه و اندوه ،دل آزاد شود
راه خرد و سعادتت چون جوید
اندرز نهان و آشکارت گوید
در راه نشاط ما همه پوش کند
با ساز درآمیزد و مدهوش کند
گویم دل من ز غصه بی تاب شدست
چون قایق بشکسته که بر آب شدست
در رنج و بلا چگونه انکار کنم
از درد نگویم و دل افسار کنم
آن مرغ که در تیره قفس می ماند
کی شادی باغ و دشت وجنگل خواند؟
چون به سیم فرسوده توان ساز زدن؟
با پرده ی پوسیده به آواز زدن؟
در حین عزا و حزن و اندوه و فراق
کو جشن و سرور و عیشِ هنگام فراغ؟
باشد که زمانی دلمان شاد شود
از غصه ی امروز، دل آزاد شود
آنگاه به ساز و شعر خوش می خوانیم
اندوه گذشته را ز دل میرانیم
|
|
نقدها و نظرات
|
ممنون از این مورد آگاه نبودم ممنون بابت راهنمایی خوبتون | |
|
آندم که دل آکنده شد از ماتم و داغ/ کو جشن و سرور و عیشِ هنگام فراغ؟ امیدوارم اینجوری بهتر باشه | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شعر زیبایی از شما خواندم؛
اما
قافیه بیت ۹معیوب است؛
چرا که در قافیه علاوه بر بعد شنیداری قافیه
بعد نوشتاری آن هم مهم است؛
در پناه خداوندگار