سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        مقام قبیح

        شعری از

        محمدرضا آزادبخت

        از دفتر بانو با من از دل نوشت نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۲۳:۰۱ شماره ثبت ۱۱۸۲۳۲
          بازدید : ۶۲۶   |    نظرات : ۸۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        گاهی یک اصول بنیادی شبیه یک کلیسا،ملکوت را درجهان میبیند.آیاآنچه بر روی زمین بنا شده است ، میتوان برای آن چیزی مخالف درست کرد؟
        گاهی از حرف گفتن می ایستم ومرا سودای یک جمله،غیر قابل دفاع کنارت می ایستم.
        مرا به بهشت اصول خود نزدیک کن.مرا به جهان ملکوتی ات ببر 
        مراازاین مقام قبیح پایین بکشان،منتها مگذار کسی درباب این مقام مقدر شود در یک نزدیکی.
        اگرچه حالم خوب است مرا نزدیک یک پچ پچ درباب این مقام مکن.ظالمانه کتکم بزن ،بگذار عرش در کبریایت در نگاه من آسان باشد .
        از راهی دور مرا به اعتراف یک گناه وصد توبه ،لرز ولرزان بر بالا وبلند پله های عرشت ،بگذار سرپا باشم .زانوزده در یک هراس مگذار چشمی شعله ورشود از یک التماس.
        محبوب ومحجوب مرا معاف کن از یک لبخند ،گاهی هیجان قالب احساسم را کنار پنجره ،شبیه چراغ نیمه روشن عوض خواهد کرد.آیابه شبهه در چشمانم کسی محرم میشود ؟
        کسی رویایش را برای من بازگو خواهد کرد ؟
        نمیخواهم شتابان متوجه گامهای من شوی گاهی قدمهای سبک پابر بالینم خواهد گذاشت.
        هیچکس کلام مرا شبیه یک اصول بنیادی فریاد نمیزند ،گاهی تشنه لبان در حرص خود ، جیغ میزنند .گاهی شبیه کودکان در هلهله ویک نغمه کسی از روی معصیت میرقصد 
        کسی از روی گناه پای در این مقام قبیح خواهد گذاشت.گله دارم ازاین غرورواز این هراس.گله دارم از لبخند و روحیه عوض شده اش
        آیا کسی به نزد من دربهشت شگفت زده خواهد شد؟شاید این چراغ نیمه روشن دربازداشت توروشناییش به خطا رود
        روبروی این هراس ،بگذار همه چیز را جار بزنم
        بگذار درنابودی این مقام ، هیجان را دست وپا بسته در غل و زنجیر ،زندان این عرشت کنم 
        آیا دیوانگی مرا باور داری؟
        نفس سرشار از تبعید وازل یک مقام
        ۱۶
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۷:۳۱
        خندانک
        درودبرشما جناب آزادبخت عزیز خندانک
        بسیارزیبابود خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۸:۴۳
        سلام بانوی واژه ها بازهم سپاس از مهر محبتتان
        ممنونم از حسن توجه تان
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۲۰:۱۶
        سلام بانوی واژه ها استاد وادیب محترم شعرناب شعرتان همیشه وزین سربلند باد
        میتوانی توضیح دهی از چه نظر زیباست
        وجه های اشتراکی درشعر را چگونه زیبا میبینید
        ممنونم
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۲۱:۰۵
        درود بر شما جناب آزاد بخت

        نثر بود دلنوشته ی شما

        اطناب و حشوها را حذف کنید تراش دهید نوشته ی خودتان را

        انشا نویسی را تبدیل به شعر گویی کنید

        شما هم خودتان استعداد دارید هم خانواده ی محترم ادیب هستند چه مسعود عزیز چه رفیقم امین خان آزاد بخت

        قلمتان نویسا

        بمانید به مهر و بسرایید خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۲۱:۲۳
        سلام یکی از خصوصیات دلنوشته حشو است وآن را در دفتر دلنوشته درج کرده ام
        ماشعر میگوییم به آن هجوم میاورند میگویند نثراست
        نثر میگوییم شما ادیب گرامی شعرش کن
        مانده ام شعر بگویم یانثر
        اینکه این اثر به شعر تبدیل شود خوابی است که کابوس میشود بنده هم نثر کار میکنم هم شعر درتمام قالبها
        هم داستان در تمام زمینه ها
        از اینکه برادران مرا به شاعر قبول داری ناچار خواهی بود مرا هم قبول کنی چون که استاد این برادران بنده بوده
        شعر با نثر هیچ فرقی ندارد فقط تفاوتشان در نوع زیبایی است
        چون که هر دو اثر هنری هستند وخوب میدانم یک دلنوشته از لحاظ مرتبط درجه پایین تر از شعر است ناچاریم چون که ناخودآگاه ما دستور دلنوشته را داده است وبنده به شخصه نمیتوانم با ناخودآگاه خود در ستیز باشم واز شما استاد گرامی خواهشمندم این نثر را مورد کنکاش خود قرار دهید وبرای بنده بفرمایید این نثر خواسته چه بگویدممنونم از این همه بزرگواری ومهربانی
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۲۱:۰۸
        درود استاد عزیز
        مناجاتی رندانه و زیباست
        جسارتا اشتباه تایپی ندارد؟ خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۲۱:۲۵
        سلام استاد گرامی جایی اگر اشتباه تایپی شد بفرمایید اصلاح کنم دقتی دراین امر نشده
        ممنونم از تمام مهربانیتان
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۸:۱۸
        درودی دوباره استاد عزیز
        جسارتا تنها سوال نمودیم
        در مقطع احتمالا "عزل"منظور نبوده؟ خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۹:۵۲
        سلام استاد ممنونم از یادآوری با اینکه چند بار خواندمش بازهم متوجه نشدم بدون شک شما از اساتید برتر این سایت بهتر به کنه شعر پی میبری
        سپاس از همراهیتان
        شاهزاده خانوم
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۹:۱۰
        درود استاد خاص‌نویس خندانک
        دیشب آخر وقت شعر شما رو خوندم.. خندانک
        راستش بار اول متوجه نشدم..
        سیوش کردم در نت گوشی چندین و چند بار خوندم
        خیلی قشنگ بود 👌
        اما هنوز نتونستم به درک درستی برسم..
        بنظرم این دلنوشته بیش از حد فلسفی بود.. خندانک
        ذهنی بسیار فعال و پویا دارید خندانک تبریک میگم بهتون خندانک خندانک شاد باشید خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۹:۵۷
        سلام اگر یک مناجات رندانه بقول استاد استکی باشد آنوقت چه برداشتی دارید شاهزاده خانم ادیب
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۰:۵۴
        دلنوشته چیست؟

        با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد محمدرضا آزادبخت و اساتید ارجمند شعر ناب و عزیزان فرهیخته و گرامی ام. خندانک خندانک

        با توجه به پرسش های مکرر استادم محمدرضا آزادبخت فرهیخته، ادیب و ارجمند از حضرات ادیب و ارجمندم و در مقابل سکوت و عدم پاسخ مناسب به پرسش بر آن شدم تا موضوع را توضیح دهم. امید که مقبول افتد.

        در مقابل رویکردهای مناسب مخاطبان صفحه ی استاد نیز برایمان جالب توجه بود. غالب افراد اگرچه به زیبا بودن اثر هنری اذعان داشتند اما نتوانستند احساسات خود را به خوبی توضیح دهد. جنبه ی زیبایی اثر و گفتمان آن. البته در حیطه ی هنر الکن ماندن زبان و بیان تا حدودی قابل قبول است. چه اثر هنری برای مخاطب می بایست همراه با تامل و شگفتی باشد به گونه ای که در تقابل اثر و مخاطب، مخاطب احساس فراتری از آنچه داشته است به او دست می دهد. چه در بعد احساسی و چه در بعد تفکراتی رسالت هنر شگفتی آفرینی است و حتی جنبه های این شگفتی گاه برای مخاطب مبهم باقی می ماند. می دانیم موفق ترین اثری هنری، هنری است که تا مدت ها ذهن و احساس مخاطب را به دنبال خود بکشاند. آیا در یک خیابان نزدیک تر از یک ماشین، برای مخاطبِ پیاده، مشغولیت ذهنی به اثر هنری، قرار نگرفته و نایستاده است؟ ماسوای اینکه این اثر هنری در چه قالب و فرمی ارائه شده است اعم از اینکه آیا دیداری و شنیداری است یا اینکه لمسی و بصری است؟ فارغ از اینکه از چه گونه ای است، آیا شعر است آیا نقاشی است آیا فیلم است؟ فیلم، بعضی از حضرات گرانقدرم که خیلی علاقه به آن دارند، حتماً و حتماً به این مطلب اذعان خواهند داشت، فارغ از سبک، نگارش فیلم نامه، اجرا، شخصیت ها، داستان، روایت، زاویه ی دوربین، روابط و نگاشت ها، تفکرات حاکم و الی آخر، علی رغم اینکه دیداری شنیداری است و علاوه بر آن چندرسانه ای محسوب می شود، تلفیق همه هنرهاست از موسیقی و نقاشی و دکلمه و دیالوگ و شعر و غیره، با این همه وصف، حضرات فرهیخته و عزیز و ارجمندم از آن فیلمی به عنوان موفق یاد می کنند که جرقه ای در ماوراء ذهن مخاطب ایجاد کند. حضرات فرهیخته و ادیب گرانقدرم توجه داشته باشند هنری که جرقه ای در ماورای ذهن مخاطب ایجاد کند و نه آن اثری که چندها میلیارد دلار خرج شده است از تبلیغ و بزرگنمایی و آتش زدن واقعی ساختمان، ساختن صحنه واقعی تصادف و خرج ها و هزینه های میلیاردی دیگر، این خصیصه ها اگر اولویت باشد، اولویت های بعدی ست. آنچه هنر است هنر در ذات خودش شگفتی آفرینی ماندگار است. ماندگاری این شگفتی را چه چیزی تعیین می کند، هنر نهفته ی اثر. هنر چیست همان برانگیختگی است که در هنرمند و در خلق اثر بروز داده می شود. ببخشید این هنر در قالب ها و فرمت های مختلفی جلوه می کند و در این حیطه که موضوع بحث ما است، دلنوشته، هنری است که در قالب کلمات بروز پیدا می کند با تمام خصیصه های هنری اعم از آفرینش و شگفتی و غیره. تفاوت آن با نوشته علمی، در این هست که نوشته علمی در زمره هنر قلمداد نمی شود. تفاوت آن با سایر گونه های ادبی از جمله شعر که مختص در این مبحث به آن می پردازیم.

        اولاً که ما در همان مقوله شعر تفاوت دیدگاه ها و تعاریف داریم و علی رغم اینکه تعاریف متعدد آمده است بعضی از تعاریف ناکارامد شده اند البته به اذعان بعضی از ادیبان و در بعضی از تفکرها و نگرش ها، بعنوان مثال تعریف شعر بعنوان کلام مخیل موزون از نگاه سپیدسرایان کنار رفته است. در این میان فرهیختگانی هستند که با وفاداری به تعاریف قدیم، سپید را در قلمرو یک نثر ادبی پذیرفته اند. در مقابل هم شاعرانی هستندکه میان شعر و نظم تفاوت قائل شده اند و اغلب آثار منظوم امروزی را در قلمرو شعر به حساب نمی آورند.

        تا اینجا وجه اشتراک همه ی ما این هست که اولاً در حیطه ی هنر صحبت می کنیم و دوماً در حیطه ی ادبیات و خصیصه های غیرقابل انکار هنری و ادبی را پذیرفته ایم. شعر، نثر ادبی، دلنوشته، بوستان و گلستان و غزل و غیره و غیره، همگی هنرهایی هستند در قلمرو ادبیات و الزامات هنر و ادبیات بر تمام گونه های متون ادبی سایه افکنده است، اعم از تخیل، تشبیه، ایجاز، استعاره، مجاز، کنایه، ایهام غیره و غیره. بنابراین در متون ادبی ما، صنایع بدیع ملموس است و عنصر خیال از عناصر اساسی آن محسوب می شود. پس اینجا من خیلی دوست دارم خیال همه حضرات را راحت کنم. عنصر تخیل اگر چه در آثار مختلف شدت و ضعف دارد و امتیاز مسلم متون ادبی است اما وجه تمایز گونه های ادبی نیست. بنابراین در آثار ادبی کم و بیش عنصر تخیل وجود دارد. بنده عارض بشوم خدمتتان که حتی موسیقی بی کلام نیز مخیل است. خیلی هم سخت است که ما وزن و قافیه را که از عناصر تداعی معانی و تخیل هستند از تخیل کنار بگذاریم. مسئله بعدی مربوط می شود به زبان. هنگامی که یک اتفاق غیرمنتظره و غیرعادی در زبان رخ می دهد شکستن نرم عادی زبان به گونه ای که از شکل زبان گفتاری و علمی فاصله می گیرد که اساتید ادبیات به آن هنجارگریزی، برجسته سازی، آشنایی زدایی و رستاخیز کلمات می گویند. این هنجارگریزی می تواند در حیطه ی آوا، نوشتار، معنا، زبان، نشانه ها و غیره رخ بدهد و اتفاقاً عنصر تخیل و موسیقایی هر دو از عناصر هنجارگریزی محسوب می شوند.

        موضوع بعدی فرم اثر هست و ما اینجا البته نظریه فرمالیست های روسی را داریم و ما علاوه بر فرم اثر معنا و محتوای اثر را نیز داریم. اما تا حدودی فرم اثر تعیین کننده تفاوت گونه های ادبیات از هم است و اگر چه ادبیت متون ادبی در حیطه فرم قابل بررسی است. ولو اینکه ما فرم را منحصر کنیم به شکل ظاهری باز هم خصیصه بسیار مهمی است. چنانچه شما اگر یک متن را بهم بریزید، ارکان دستوری جمله را جا به جا کنید، تقطیع کنید و زیر هم نویسی کنید، اینجا این برهم ریختگی، تغییر شکل ظاهری متن، تفاوت مهمی در اثر ایجاد کرده است که به شکل دیداری اثر مربوط هست. یک مطلب خیلی جالب بگویم. شما اگر با هدف شعر، چند بیت بگویید ولو اینکه وزن ندانید ولو اینکه قافیه هایتان ایراد داشته باشد در مواجهه با این اثر شما، مردم می گویند شعر. نمونه ی بسیارش غالب اشعاری که موسیقی دان ها و مداحان درست می کنند با احترام به ساحت ایشان، ولو اینکه وزن نمی دانند چیست، به صرف همین شکل ظاهری اثر و داشتن قافیه، تقریباً موفق عمل می کنند و مردم را با خودشان همراه می کنند و البته خیلی اوقات از ما شاعران هم موفق تر عمل می کنند! بنابراین شکل ظاهری اثر بسیار مهم است اگر شما یک غزل بسرایید ولو اینکه وزن ندانید چیست، به خاطر شکل ظاهری، می گویند شما غزل سروده اید و نهایتاً می گوید شعرتان وزن نداشت!

        در خصوص تفاوت دلنوشته و شعر و نثر ادبی، تقریباً فرهیختگان ارجمندم را ارجاع می دهم به همین فرم و شکل ظاهری اثر. نثر جمله بندی ها مشخص، ارکان دستوری در جای خود قرار گرفتند. بریده نویسی و زیر هم نویسی ندارد. صورخیال و موسیقی در سطحی از متن دیده می شود. به جزئیات پرداخته می شود. از پیچیدگی و ابهام کمتری برخوردار است. دارای سطر و پاراگراف و به این شکل.

        در مقابل شعر از عنصر تخیل و عاطفه و موسیقایی بیشتر بهره می گیرد زیر نویسی، بریده نویسی، جا به جایی ارکان دستوری، پرهیز از ذکر جزئیات، فشردگی و انقباض به درون، ایجاز بیشتر، ابهام شاعرانه.

        دلنوشته نوشته ای است که از دل برآمده، گاهی از شعر جلوتر است. از نظر شکل ظاهری به متن مانند است، ارکان دستوری جمله تقریباً جا به جا نمی شود. مخیل است و موسیقایی در ساحت معنا و استفاده از تشیبه و استعاره و نماد پیدا می شود. گاهی اوقات ضرورت گفتمان پدیده آورنده ی آن و حال و هوا اینگونه ایجاب می کند و قطعاً اگر ظرف مناسب تری برای آن محتوا پیدا می شد در قالب همان محتوا اثر بروز پیدا می کرد.

        بحث ما تقریباً اینجا خاتمه است، با درنظر گرفتن این مطلب که اجرا هم مقوله مهم دیگری است. و در مقوله شعر و دلنوشته، اجرا تقریباً بر عهده مخاطب گذاشته شده است. اگرچه به ضرورت شکل ظاهری، معنا، موسیقایی یا صلاحدید پدیدآورنده اثر، ممکن بریده نویسی در چندسطر، یا بالعکس تقطیع داشته باشیم، اما استقلال اجرا از نگارش متن ادبی، این اجازه را به ما می دهد که با اجراهای متفاوت معانی متفاوت و موسیقایی های متفاوت متصور است.

        صحبت پیرامون موضوعات مطروحه بسیار است و وقت محدود. بحث در خود اثر نیز بسیار است. در حد بضاعت و تقدیم نگاه عزیزان ارجمند نوشتیم. باقی بقای عمر سرورانم باشد. خندانک خندانک

        با تشکر از نگاه پر مهر عزیزان ارجمندم خندانک خندانک

        تابنده باشید و دلتان بهاری خندانک خندانک
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۱:۱۰
        سلام
        مهدی عزیز
        آفرین بسیار عالی و کامل بود
        خسته نباشید
        تقدیم به شما 💐 💐
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۱:۱۶
        درود بر شما جناب محمدی بزرگوار
        مطلب بسیار جالب و مهمی خواندم؛
        چقدر جالب بود آنجایی که گفتید دلنوشته نوشته ای است برآمده از دل و گاهی جلوتر از شعر خندانک خندانک خندانک
        درپناه خداوندگار خوبی ها خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۱:۱۸
        سلام استاد محمدی زبان قاصر از حمد تو
        بدون شک ایمان میاورم از دانش و آگاهیت
        بدون شک کسی منکر این همه علم و آگاهی نخواهد بود
        همه را گفتی چیزی در این وادی به پای این آگاهی نخواهد رسید
        صمیمانه از تمام تلاشت برای آگاهی ما قدردانی میکنم
        وپیشاپیش دست وپای این همه آگاهی را خواهم بوسید
        سپاس حضرت استاد
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۱:۲۳
        درودها استادجان آقامهدی عزیز
        عالی وکامل نوشتید خندانک
        درودها استادحسنلو !گله دارم ازاین عیدی که
        شما را گرفته از ما خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۱:۳۸
        سلام و عرض ادب حضور اساتید و فرهیختگان ارجمندم خندانک خندانک

        استاد حسنلوی عزیز و ارجمندم بی نهایت لطف داشتید، متشکرم که به مهر تایید فرمودید خندانک خندانک

        استاد محمدرضا آزادبخت ارجمندم، سرورم و ادیب گرانقدرم، پیشکش مهر تابان و بی حد شما استاد گرانقدرم خندانک خندانک

        بانوی فرهیخته بانو پنام ارجمند
        متشکرم که به لطف مطالعه فرمودید خندانک

        استاد فخوری عزیز و مهربانم خندانک خندانک
        متشکرم از لطف و کوچک نوازی استاد ارجمندم خندانک خندانک
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۲:۲۳
        درود بر شما استاد محمدی عزیز
        چقدر پر محتوا و عالی و زیبا نوشتید
        درود بیکران بر شما خداقوت خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۲:۳۵
        درودها بانو رجائی گرانقدر
        متشکرم
        تابنده باشید به مهر خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۸:۰۱
        سلام آقای حسنلو مگر تیک نقد بزنند شما به صفحه بنده سر بزنید این گونه سرزده آمدن جور دیگر اندیشه در تلاش یک آمدن مباش
        خوش آمدی لیکن مگذار کسی از آمدنت رنجور شود
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۹:۰۶
        درود جناب محمدی استاد بزرگوار خندانک
        خیلی عالی بود خندانک خندانک
        خدا خیرتون بده خندانک
        در پناه حق باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۱۴:۴۹
        درودها شاهزاده خانوم خندانک
        متشکرم
        تابنده باشید به مهر خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۱۳:۵۲
        خندانک
        درودبرشما جناب مممدی استادعزیز خندانک
        بسیارعالی
        ممنون که وقت می گذارید برای نقد شعرعزیزان خندانک
        خسته نباشید خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آذر مهتدی
        آذر مهتدی
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۱۳:۳۲
        درود بر شما جناب محمدی گرامی
        بسیار مفصل و کامل احسنت به قلمتان
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ ۰۰:۴۸
        دوردبرشما استاد عزیز جناب محمدی مهدی جان عزیز بزرگوار وگرامی وگرانقدر بسیار ممتن مفیدی ونکات مفیدی رادرمورد دلنوشته گفتید دورد برشما 🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️
        ارسال پاسخ
        مسعود مدهوش
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۰۶:۵۸
        درودها جناب ازاد بخت ارجمند و بزرگوار🙏☘️☘️🌾🍂🍂🌱🌱🌹🌹🌿🌿🍃
        متنی قابل تعمل،زیبا و قابل توجه،افرینها بر شما بزرگمهر🍃🌿🌹🌹🌱🌱🍂🌾🌾☘️🙏

        دهانم پر از حرف با دهان پر که نمیشود حرف زد🙏☘️☘️🌾🍂🍂🌱🌱🌹🌹🌿🌿🌿
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۷:۳۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۰۷:۱۶
        سلام استاد مدهوش ممنونم از بزرگواری شما خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۷:۳۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۰۷:۲۲
        دوردبرشما استاد عزیز جناب آزادبخت عزیز بسیار زیبابود بسیار دلنشين بودشاد وپیروز باشید 🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۷:۳۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۰۸:۲۱
        سلام آقای کاظمی ادیب ممنونم از حسن توجه تان
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۷:۳۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        احسان فلاح رمضانی
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۰:۰۸
        درودها بر شما ادیب گرامی جناب آزادبخت خندانک خندانک
        بهره مند شدم از زیبائی قلم شما خندانک خندانک
        موفق باشید و نویسا خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۱:۰۰
        سلام آقای رمضانی ادیب
        ممنونم از حسن توجه تان
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۷:۳۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        زلیخا رامیار،امید سحر
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۰:۳۵
        درود استاد بزرگوار خندانک
        متنی پر از زیباییها دلنشین و پر معنا خندانک
        پاینده باشید به مهر مهربان خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۰:۵۹
        سلام بر ادیب محترم و خوش قریحه
        ممنونم از حسن توجه تان
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۷:۳۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۱:۱۸
        دوست گرامی کارهای شما نیاز به تامل داره / با اجازه شما در اولین فرصت با دقت میخوانم خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۲۶
        سلام درودسپاس از اندیشه سبزتان
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۷:۳۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۱:۲۴
        درودها جناب آزاد بخت
        متفاوت وقابل تامل نوشتید
        بقول استاد به گزین دوسه بار باید زوم کرد به عمق نوشته
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۷:۳۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۹:۱۸
        استاد مخلصیم ، دربست و لاریب فیه خندانک
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۱:۲۴
        با احترام
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۲۸
        سلام ودرود برشما
        ممنونم از اندیشه سبزتان وحسن توجه ودقتتان
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۷:۳۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۶:۱۴
        درود و عرض ادب و ارادت محضر استاد آزادبخت گرانقدر
        به به چقدر زییا قلم زدید



        آیابه شبهه در چشمانم کسی محرم میشود ؟


        اوج نوشته ی شما این جمله بود گرچه سطر سطر دلنوشته تان زیبا بود

        قلم زرنگارتان دور از گزند خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۶:۳۲
        سلام استاد بانو آفاق ممنونم از اندیشه سبز وپویایتان
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۷:۳۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۹:۱۵
        درود بیکران جناب ازادبخت خندانک
        قابل تامل و تفکر برانگیز است
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        شاد و سلامت باشید
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۲۰:۰۴
        سلام آقای نظری ادیب ممنونم از حسن توجه تان
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۲۳:۱۶
        سلام
        توجه به اصول بنیادی البته گاه هم بی خیال اصول آنچه هست را نظاره گر بودن
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۲۳:۳۷
        سلام آقا سیاوش ادیب استاد گرامی بیشتر اندیشه نیکتان رابفرمایید سربسته مارا در این وادی تنها مگذارید
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۲۳:۴۵
        ای دفتر حسن ترا فهرست خط و خال‌ها
        تفصیل‌ها پنهان شده در پرده اجمال‌ها

        البته مطلب کلی است ورنه
        جهل خود را پشت این اجمال ها پنهان کنم
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۰:۰۱
        سلام سیاوش ادیب هر آنچه فرمودی بنده در آثارم شما راچشمه جوشان میدانم مرحمت کن مارا از این جهل برهان ورنه بااین گور به گور میشویم
        افسانه پنام (مولد)
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۰:۲۴
        سلام و درود بر شما جناب آزادبخت بزرگوار
        دلنوشته زیبایی از شما خواندم خندانک
        در پناه خداوندگار باشید خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۱:۱۲
        سلام بانو پنام ادیب خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۷:۵۶
        سلام ودروداز حسن توجه تان
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۱:۰۶
        خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۵:۴۳
        سلام وسپا خندانک س
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۷:۵۷
        سلام آقای افشار ادیب سپاس بیکران از حسن توجه تان
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۹:۵۴
        پایان اثر،عزل از یک مقام صحیح میباشد با عرض پوزش خندانک
        مرضیه قنواتی نژاد
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۲۲:۴۷
        درودها⚘⚘
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۲۲:۵۴
        سلام ممنونم از حسن توجه تان
        محمد فاضلی نژاد
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۰۳:۰۰
        چقدر زیبا خواندم و دلنشین این قلم را
        دستمریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۰۶:۲۷
        سلام ودرودبادبرشما شاعر گرامی واستاد ارجمند
        ممنونم از حسن توجه تان خندانک
        ارسال پاسخ
        نیما ابراهیمی
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۲۴
        درود بزرگوار
        "ایستاده بر آرمان" آن را در هم شکسته و شبهه ناک در تنزلی پایدار دلنوشته تان را خواندم. من هم در آن نزدیکی ها دلگیر و امیدوار به تنهایی خود نشسته ام و هر صدای گامی آشفته ام می کند.
        با این تفاوت که حال من بد است. این مقام را تکذیب می کردم اما حال که آن را در تنزلی بی وقفه میبینم کتمانش برایم ممکن نیست.
        قلمتان نویسا
        خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۲۱:۲۲
        سلام آقای ابراهیمی ادیب ممنونم از لطف واحسانتان پایدار باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم آروین
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۱۸:۳۲
        درود و عرض ادب گرامی استاد بزرگوار

        عارفانه ای زیبا بود
        استفاده بردم
        مانا بمانید به مهر و سلامت
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۲۱:۲۰
        سلام استاد آروین ممنونم از حسن نظرنیکتان مانا وپویا باشید خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۲۳:۲۱
        سلام دوستان واساتید محترم شعر وزین ناب
        بنده در هر سبکی که کار کنم وهرجایی کارم میخواهد بلنگد قبلش برای آن کار لنگ چاره ای اندیشیده ام عصای کار لنگ من میدانید چیست؟
        اگر در کارم عیبی باشد آنقدر آن عیب را تکرار میکنم که نقطه قوتی باشد برای من
        در هرصورت تمام سرزمین ادیبات متعلق به همه است هر کس هرجور بکارد همان را برداشت میکند
        آیا نطفه عیب در شعر یااثر من شما ها را می آزارد؟
        اگر کسی باخوانش آثارم دچار رنجش خاطر میشود تصمیم بگیرد به صفحه شعر من نیاید ومن هرگز کسی را مجبور نمیکنم به صفحه من بیاید
        درکل محتوای یک اثر با اثردیگر خیلی فرق دارد
        از اینکه از شعر من یا زبان شعری من خوشتان نمیاید حق ندارید بگویید عوضش کن یا جور دیگر بگوبنده باتمام انرژی هنری ام مقابل مخالفان گفتاری نه اثری خواهم ایستاد وسلام محمدرضا آزادبخت
        منیژه قشقایی
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۲۳:۳۱
        درود جناب آزادبخت گرامی ، به شخصه قمتان را هربار خواندم بهره بردم به فکر وا می دارد ، چندین لایه هست ...
        در عین حال شبیه یک وصیت است (البته عمرتان همراه با عزت و شادی و سلامتی )

        و این شعر در نظرم مجسم شد، راحت کن و بستان این خوف و رجا را .... حکم آنچه تو فرمایی

        در پناه مهر حضرت عشق باشید همیشه خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۲۳:۴۰
        سلام بانوی ادیب قشقایی فرزانه
        بهرحال از برداشتت سپاسی مضاعف دارم به من روحیه میدهد نه در مورد وصیت نیست خیلی فراتر از یک وصیت است هرچه لایه اثر رابشکافی لایه های بیشتری خواهی دید پس چه بهتر شما هم مثل من فقط زیبایی اش راببین
        ممنونم از نیت وحسن خیرتان
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۲۳:۴۵
        سلام ،سلامت باشید ، البته منظورم وصیت به عنوان اتمام نبود، نظر این کوچکترین همیشه این هست در مورد مرگ که ورود به زندگی حقیقی هست ,به دلیل اینکه شاید بعضی افراد از نام وصیت حس خوبی نگیرند البته...

        انسانیست که خداییش را یا د آوری می کند ،خواهش می کنم بزرگوار هستید💎🙏✨
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ ۲۳:۵۵
        سلام بانو قشقایی یک درد دل زیرکانه است
        آذر مهتدی
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۱۳:۳۴
        درود جناب آزادبخت گرامی
        قلمتان سبز خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ ۱۸:۲۳
        درودگرامی خندانک خندانک خندانک
        منیژه قشقایی
        شنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۴۷
        درودو عرض ادب جناب آزاد بخت ارجمند

        امیدوارم شاهد حضور دوباره ی شما برادران آزاد بخت ارجمند
        و با سواد در سایت باشیم .امیدوارم هیچ یک دلخوری نداشته باشیدمیدانم همه شاعر هستید و هستند(دوستان )و دل نازک
        معمولا در امری دخالت نمی کنم مگر اینکه قلبم فرمان دهد
        گاهی همینجور میشود و الان هم ازاون مواقع هست ...

        سو تفاهم همیشه هست ....در آستان بهار لبها خندان باشدو آرامش بر ما و همه ی احوالمان حکم فرما الهیییی

        💎💚
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0