عشق من
افسوس ...
که رفته ای
چشمانم به تمنای
وصال نگاهت دل می بازد
چگونه بی وداع رفته ای؟
این جان خسته
از پای در اوردت مگر نگفته بودی
تسکین این مرهم مُسڪن جانمی
ای عشـღـق گره لحظه ی قلبم بودی
من بار دیگر مُردم
اشک پناهنده ی قلبم نمیشود
تو که سراسر آلبوم خاطراتم را می دانستی
چرا ؟؟
من را مفتون از عطر دلدادڪَی ات کردی
چرا
خنده هایم با صبح چشمانت بود
چرا شعر وشورم را برده ای؟
قلب بی تابم
روی حزن پیله ی
ابریشم وجودم میسوزد
جستن کنان
لب به لب
با جام سرخ لبهایم
به جستجوي تو می آیم
در پی تو
شبنم ازخورشید چشمانت قرض می گیرم
درهرکوی وجام
با عقیق قافیه ها
به جستجوي تو می آیم
بی آن که لحظه ای
در خود بنگری و
سرچشمه ی تمام عشق تویی
شمیم خوشبختی راهم
سرانجامش تو بودی
این تڪرار اشڪهاي من
خوشایند دلداده ی
صبح بی تو نیست
در خویشتن خویشم
جستجو کن
سالیان وفادارےادمها اندکند
رایحه ی عطرت
ازدرون به مشامم عشق تُو را مےتراود
سر در گریبانم
نفسم خسته راه هست
چون مشک ختن
در غبارآلود رفیقان راه رفته ای؟
در نافه ی آهوی سوختگان!!
مرا بی امنیت کرده ای
#آنیل_آچلار
#قلم سفید
2023/01/11
🌱🌱
🌱🌱🌱🌱
🌺🌺🌺🌺میلاد حضرت فاطمه (ص) مبارک
🌱🌱🌱🌱
🌱🌱
🌱