در معدنی و تنها چون سنگ آهنی سخت
من خود تو را کشیدم در سرنوشت نابود
با صبر و سوختن ها ذاتت که آهنی بود
چون تابلوی تختی در گوش جاده بنمود
یک متن سرد و بی روح بر روی سینه ات بود
آن هم عبور ممنوع برای دل که فرمود
فرزانه باش و عاشق حتی بدونه عابر
بگذر زه تابلوها بگذر چو تار از پود
درود بانو محمدپور غزل زیبایی بود قالب غزل انتخاب کردید ولی مصرع اول قافیه ندارد بانو جان، واز نظر وزنی هم هرطور خواندم انگار مشکل دارد ،امیدوارم اساتید عزیز به خوبی راهنمایی کنند
سلام بانو فرزانه عزیز شعری زیبایی سرودید بااجازه یک نکته درباره ی غزل بگویم: غزل ها معمولا بیشتر از ۵بیت و کمتر از ۱۵بیت هستند... و اینکه قافیه اولین مصرع شعر با مصرع های زوج تمامی بیت ها هم قافیه است... بنابراین می شود گفت که شعرت بیشتر شبیه قطعه است تا غزل.... چون هم مصرع اول قافیه ندارد و هم اینکه از6بیت کمتراست؛ اما چون که قطعه شعری است با حداقل دو بیت و حداکثر شانزده بیت که البته گاهی، در صورت ضرورت، تا چهل بیت هم میرسد. و فقط مصراع های زوج؛هم قافیه هستند.. بنابراین قطعه ی زیبا از شما خواندم و جسارتم را ببخشید؛ در پناه خداوندگار
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
موفق باشید مهربان..